کد خبر: 39225
تاریخ انتشار: شنبه, 10 فروردين 1398 - 14:34

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گفتگو

 خسرو معتضد شرح داد

کتابخانه های ایران از دوران باستان تا عصر جدید (2)

منبع : لیزنا
 خسرو معتضد، مورخ و تاریخ‌نگار ایرانی در بخش دوم گفت و گوی خود با خبرنگار لیزنا چگونگی ساخت و اشاعه کتابخانه ها در ایران پس از اسلام  را شرح داده است.
کتابخانه های ایران از دوران باستان تا عصر جدید (2)

خسرو معتضد، مورخ و تاریخ‌نگار ایرانی چگونگی ساخت اولین کتابخانه در ایران باستان و همچنین ایجاد کتابخانه های مختلف در طول تاریخ تا دوران معاصر را شرح داد. در بخش اول این گفت و گو معتضد چگونگی ساخت و ایجاد کتابخانه در ایران باستان تا پیش از اسلام را توضیح داده بود.

معتضد در ادامه توضیحات خود به ساخت کتابخانه ها در دوران پس از اسلام پرداخته است.

او در مورد سرنوشت کتاب های ایرانی گفت: برخی می گویند که اعراب کتابخانه ها را سوزاندند و برخی نیز  اعتقاد دارند که کتابخانه ها در جنگ های میان ایران و روم از بین رفته است.

 

بخارا؛ شهری برای اهالی علم در دوره سامانیان

وی ادامه داد: قبل از اسلام ایجاد کتابخانه ها در ایران شروع شده بود اما بعد از اسلام سامانیان بزرگترین کتابخانه ها را داشتند. از خواندن شرح کتابخانه های ایران در تاریخ سامانیان لذت می برید. این سلسله ایرانی کتابخانه هایی بزرگ ساختند که تا ۲۰۰ هزار جلد کتاب در آنها نگهداری می شد.  «ابوعلی سینا» کتابخانه سامانیان در بخارا را دیده و در آن بسیار مطالعه کرده بود و آنجا را کتابخانه ای فوق العاده توصیف کرده است.

طبق توضیحات این تاریخ‌نگار، اولین سلسله ایرانیان که بسیار به دانش و زبان فارسی و زبان دری علاقمند بوده سامانیان بودند. در آن زمان همه برای مطالعه به شهر بخارا می رفتند. دولت های ایرانی در زمان سامانیان بسیار به کتاب علاقه مند بودند و به ترجمه کتاب های زمان ساسانیان علاقه نشان می دادند. در آن زمان به اندازه ای کتاب نوشته شد که ناچار شدند کتابخانه ایجاد کنند. 

 

ترجمه آثار ساسانیان به زبان عربی

به گفته او، بعد از اسلام نیز بقایای فرهنگ و تمدن ساسانی باقی ماند و بیشتر به زبان عربی ترجمه شد. این تاریخ‌دان در مورد نویسندگان و کتاب های معروف دوره پس از اسلام گفت: یکی از بزرگترین افرادی که به ترجمه آثار ساسانیان اقدام کرد «عبدالله بن موقفع» بود که بعدها  توسط «بنی عباس» در تنور سوزانده و اعدام شد. او فردی بسیار باسواد و نویسنده کتاب «ادب الکبیر ادب الصغیر» بود که بهترین کتاب او محسوب می شود.  این کتاب به زبان عربی نوشته شده است زیرا در آن زمان زبان اصلی ایران عربی شده بود و همه بزرگان به این زبان می نوشتند. «ادب کبیر» یعنی ادبی که باید در حضور پادشاه رعایت کرد و «ادب صغیر» ادب خانوادگی است؛ مثلا رفتار مرد با زن و زن با شوهر  و اینکه مرد باید چگونه به زن خود احترام بگذارد، توهین و بی ادبی نکند، با او دوست باشد، ازدواج مجدد نکند و غیره.

 معتضد افزود: یکی از بزرگترین نویسندگان ایران «محمد بن جریر طبری» است.  وی از اهالی طبرستان مازندران بود. او در کتاب «تاریخ عالم» آنچه از نوشته های دیگران تا به دوران ساسانیان را درک کرده، آورده است.

 

ایجاد نهضت ترجمه آثار اروپایی به زبان عربی

بر اساس توضیحات معتضد، یکی از خلفای عباسی که علاقه داشت با اروپا رابطه پیدا کند «هارون الرشید» بود. وی در حدود سال ۸۰ میلادی زندگی می کرد و با «شارلماین» (کارل کبیر)، امپراتور فرانسه و آلمان رابطه ایجاد کرد. پسر او «مامون» نیز تعداد زیادی کتاب از امپراطور روم درخواست نمود و کتاب هایی در موضوع های پزشکی، نجوم، و علم را از آن دولت دریافت کرد. وی دارالترجمه ای ایجاد نمود که در آن این کتاب ها ترجمه می شدند. در آن زمان بازار ترجمه کتب یونانی بسیار رونق یافت. یونانیان در علم پزشکی بسیار مطالعه کرده بودند و در علوم اجتماعی نیز مطالعه بسیاری داشتند. در میان آنان دانشمندان بسیاری وجود داشت که کُروی بودن زمین را نیز دریافته بودند. یعنی در زمان «مامون» بود که نهضتی ادبی ایجاد و کتاب های یونانی و رومی ترجمه شد.

به گفته معتضد، «جرجی زیدان» در کتاب معروف خود «تاریخ تمدن اسلام» در مورد اقدامات خلفای عباسی در آن دوره نوشته است.

وی گفت: در زمان «بنی عباس» ساخت کاغذ از چین به خراسان منتقل شده بود. در خراسان و مرو کاغذ نیز به سبک چینی ساخته می شد.  برای مثال از آن زمان حتی در مورد پزشکی زنان کتاب هایی رنگی در دست داریم. اختراع کاغذ باعث رونق بسیار کتاب در ایران شد.

او افزود: در آن زمان تا ۵۰۰ کتابخانه خصوصی در ایران وجود داشته است.  یکی از این کتابخانه ها متعلق به «صاحب بن عباد» بود.  وی وزیر سلاطین «آل بویه» در ری بود و گفته می شد که در زمان سفر باید حدود ۵۰۰ شتر کتاب های او را حمل می کردند. در آن زمان همه کتاب ها دستنویس بودند.

 

رونق کتابخانه های ایران در دوره تیموریان

این مورخ ادامه داد: آنچه کتابخانه های ایران را رونق داد دولت «تیموری» بود. در دولت «تیموریان» که بعد از «چنگیزخان» زمام امور را در ایران به دست گرفت، هنرمندان بسیاری وجود داشتند. آنها نقاشی های رنگی را به کتاب ها اضافه کردند. برخی از آن نقاشی ها هنوز هم در کتاب های شاهنامه وجود دارند. هر ورق آن تصاویر  در حال حاضر در حراج های تشکیل شده در سطح دنیا با قیمت های گزاف و گران به فروش می رود. «تیموریان» کتاب ها را رنگ، تصویر سازی و نقاشی کردند و جلد هایی محکم برای آنها ساختند. همه این کارها نیازمند هنرمندی و  ظرافت بود. در آن زمان در ایران کاغذ نیز  ساخته می شد. در ایران کتاب های مینیاتوری هم تهیه می کردند و بسیاری نیز از هرات به ایران آورده می شد.

او گفت: اگر دقت کنید بیشتر تصاویر ترسیم شده در نقاشی های شاهنامه مغولی است چون تصویرگری بعد از اسلام  در ایران ممنوع شده بود. با ورود مغولان به ایران تصویر زنان چینی و مردان چینی در نقاشی های مینیاتور کشیده می شد. شخصی به نام «بایسنقر» زحمت زیادی در راه کتاب کشید. وی که منسوب به خاندان تیموری بود کتابخانه ای بسیار بزرگ و مفصل در هرات داشت و کتاب های بسیاری از نویسندگان بزرگ در آن موجود بود. 

 

داستان هایی از هند تا چین در کتاب های ایرانی

او در مورد کتاب های مشهور ایران توضیح داد:  یکی از کتاب های بسیار شیرین آن زمان کتاب «هزار و یک شب» است. اصل کتاب از هندوستان به ایران آورده شده و به زبان عربی ترجمه شده است. بیشتر داستان های کتاب نیز مربوط به خود هندوستان می شود و اسامی ایرانی دارد. یکی از شخصیت های کتاب «سندباد» (سنباد) است. در عربی چنین نامی وجود ندارد و این نام ایرانی است. «سنباد» یکی از قهرمانان استقلال ایران بوده است .

 او ادامه داد: کتاب دیگر به نام «عجایب الهند» درباره اقیانوس هند است که به زبان عربی نوشته شده اما نویسنده آن «ناخدا بزرگ» شهریار رامهرمزی است. این کتاب حدود ۱۴۰ داستان از دریانوردان را شامل می شود.  همه نام های آن نیز ایرانی است و حاوی داستان سفرهای دریانوردان ایران در اقیانوس هند تا ژاپن و چین و ماچین است. در آن زمان ایرانیان دریانوردان خوبی بودند. این کتاب نیز نشان دهنده قدرت دریانوردی ایران در آن زمان است. در کتاب در مورد تمام جزایر سر راه دریانوردان نیز توضیح داده شده است.

او با اشاره بر از بین رفتن بسیاری از کتاب های دست نویس ایرانی گفت: متاسفانه دشمنانی که به ایران حمله می کردند کتاب ها را از بین می بردند. ساده ترین راه نابودی کتاب ها نیز انداختن آنها درون آب بود. با این کار حروف مرکب از روی صفحات کتاب ها پاک می شد. مرکب اختراع چینی ها بود و از آنجا می آمد. با این اقدامات  دشمنان کتاب های ایران تقریبا نابود شد.

 

ورود اولین چاپخانه به ایران

معتضد افزود: در زمان صفویه به تدریج کتابخانه های سلطنتی نیز راه افتاده بود و پس از آن اغلب سلاطین و بزرگان ایران کتابخانه هایی بسیار مفصل داشتند در بغداد، اصفهان، تبریز، شیراز و هرات کتابخانه هایی عالی درست شده بود. یکی از محققان سال ها پیش ۵۵۰ کتابخانه بزرگ را نام برده است که تا اواخر دوره قاجاری وجود داشته اند و هر کدام از ۵۰۰ تا 2هزار کتاب در خود جای داده بودند. از مشهورترین آنها «کتابخانه مستنصریه» در بغداد است.

 معتضد در ادامه در مورد اختراع دستگاه چاپ و ورود آن به ایران صحبت کرد و گفت: چاپخانه توسط  «یوهانس گوتنبرگ» آلمانی در قرن پانزدهم میلادی اختراع شد. «گوتنبرگ» دستگاهی ساده ایجاد کرده بود که به وسیله فشار و پرس بر روی کاغذ کار می کرد؛ اما این اختراع ساده دنیا را عوض کرد. ایرانیان در آن زمان از اختراع این دستگاه بی خبر بودند. در زمان صفویه، ارامنه جلفا یک دستگاه چاپ دستی به ایران آوردند که برای اولین بار کتاب «زبور» داوود را به خط ارمنی چاپ کرد. «شاه عباس» بسیار علاقمند بود که چاپخانه را به ایران وارد کند اما موفق نشد. در قرن نوزدهم در زمان عباس میرزا (قاجار) اولین چاپخانه وارد تبریز شد که به آن چاپ سنگی می گفتند. در آن زمان کتاب هایی را در علوم نظامی، سواره نظام، پیاده نظام، توپخانه و غیره از زبان فرانسه ترجمه و به صورت چاپ سنگی چاپ می کردند. آنها ناچار بودند فنون نظامی و مهندسی و همین طور استحکامات، طرز ساخت توپ و تفنگ و غیره را بیاموزند. به این شکل چاپخانه در تبریز اولین بار به زبان فارسی مطالبی را در این موضوعات چاپ می کرد.

او ادمه داد: چاپ کتاب که ۴۰۰ سال پس از اختراع آن وارد ایران شد، به وسیله دستگاه هایی که بسیار کثیف  و آغشته به مرکب بود، انجام می گرفت. داستان اولین چاپ در ایران در کتاب خاطرات «عبدالرحیم جعفری» به نام «در جست و جوی صبح» نوشته شده و تمام مشکلات چاپخانه ها عنوان شده است. 

وی افزود: «دارالفنون» چاپخانه تهران بود. سپس اداره انطباعات (چاپ)  ایجاد شد. «امیرکبیر» زحمت زیادی در این خصوص کشید و روزنامه منتشر و کتاب چاپ کرد. اولین روزنامه چاپی ایران نیز در دورهً سلطنت «محمد شاه قاجار» به وسیله «میرزا صالح شیرازی کازرونی» که دوره آموزش روزنامه نگاری را در انگلستان گذارنده بود و تاپوگرافی می دانست، در تهران تأسیس شد. در آن دوره کتاب تقریباً در ایران راه افتاده بود. علاوه بر چاپ کتاب در «دارالفنون» که متعلق به دولت بود کمکم کتابخانه های خصوصی نیز باز شدند.

 

به 150 سال پیش بازگشته ایم!

خسرو معتضد افزود: به نظر من اوج کتاب در ایران پس از انقلاب است. چون در اوایل انقلاب سانسور را کم کرده بودند و کتاب های بسیاری به چاپ می رسید. در آخرین سال سلطنت پهلوی به ۶۰۰ عنوان کتاب اجازه چاپ داده شده بود.

وی در ادامه سخنان خود با اعتراض به وضعیت موجود کتاب و نشر در ایران گفت: تیراژ کتاب حدود ۱۵۰ سال پیش ۵۰۰ نسخه بود. متاسفانه در حل حاضر نیز پس از این همه سال به همان ۱۵۰ سال پیش بازگشته ایم و کتاب های ما در 500 یا حتی 300 نسخه چاپ می شود. البته در حال حاضر نیز گاه در یک سال تا ۴۰ یا حتی ۵۰ هزار کتاب منتشر می شود. هرچند مردم به علت مسائل مالی چندان کتاب نمی خرند اما همچنان ناشران در نمایشگاه کتاب فروش خوبی دارد. در حال حاضر نیز کتاب های خوب خریداری می شود و گاه حتی نایاب هستند. خود من گاه مجبور می شوم کتاب های نایاب را از دلالان تهیه کنم.

 

رابطه ما با گذشتگان به وسیله کتاب ها ایجاد می شود

این مورخ و تاریخ دان در ادامه کتاب هایش را مانند فرزندان خود توصیف نمود و با تاکید بر اهمیت کتاب خواندن بیان کرد: در  طول تاریخ بشر همیشه به دنبال علم بوده است. اگر این کتاب ها وجود نداشتند ما هیچ خبری از گذشته و علم و دانش پیشینیان خود نداشتیم. هرگروهی از بیگانگان که بر ایران حاکم می شد سعی می کرد کتاب های ایرانیان را از بین ببرد تا از گذشته خود خبری نداشته باشند. رابطه ما با گذشتگان به وسیله همین کتاب ها ایجاد می شود. برای مثال از طریق همین کتاب هاست که می توانیم بفهمیم در زمان «شاه عباس» مردم چگونه زندگی می کردند؟ یا از طریق همین سنگ نوشته ها می فهمیم که «داریوش» دچار سرطان چشم شده است. از طریق نوشته ها می فهمیم که «نادرشاه» مبتلا به سرطان معده بوده است و علت عصبانیت های او زخم معده شدیدی بود که داشت به سرطان تبدیل می شد و باعث می گشت تا در یک روز ۲۰۰ نفر را سر ببرد. ما از طریق کتاب ها می فهمیم که در گذشته ما چه روی داده و دلیل آنها چه بوده است.

 او در پایان سخنان خود با انتقاد از سانسور کتاب در ایران گفت: چرا انتشار کتاب هایی را که در اروپا راجع به ایران نوشته می شود ممنوع می کنند؟ این کتاب ها باید منتشر شود تا ببینیم در رابطه با ما و کشورمان چه می گویند و چه نوشته اند. بسیاری از خارجی ها خاطرات خود در ایران را تالیف کرده اند. این خاطرات به نفع ایران است. ما از طریق همین خاطرات دلایل سقوط دولت شاهنشاهی و مشکلات درون این خاندان را می فهمیم یا از نقش آمریکا در ایران اطلاع می یابیم.

خبرنگار: زهرا شریفی

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: