داخلی
»سخن هفته
تجاوز فرهنگی، خاطرهکشی، قتل عام حافظه
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: این هفته قصد این بود که سخن هفته را به مسیر همیشگی برگردانیم و از کتاب و کتابداری بنویسیم و دو مطلب هم داشتیم که یک مقاله خوب از یکی از دوستان لیزنا بود و یک مطلب هم در مورد یک کتاب تازه منتشر شده و برجسته. در این احوال که کدام را این هفته منتشر کنیم و کدام را هفته بعد بودم که در گروه بحث کتابداران خاورمیانه چشمم به پیوند (Link) مقاله خانم سوایل افتاد که یکی از اعضا به اشتراک گذاشته بود. به یاد سخن هفتههای این چند هفته پس از جنگ 12 روزه افتادم و خاطرهکُشی مرا به یاد انهدام اسناد و آثار فرهنگی در همه کشورهای خاورمیانه که مورد تجاوز نظامی قرار گرفته اند، انداخت. یاد موزه عراق افتادم که بینالنهرین باستان را در خود محافظت میکرد و باز هم پالمیرای سوریه و کتابخانههای منهدم شده در فلسطین. بنابراین این هفته هم در ادامه هفتههای گذشته این مطلب را منتشر میکنیم که این فاجعهها را در یاد داشته باشیم و در هر جا که هستیم به مدیران با مسئولیت و ایران دوست یادآوری کنیم که پیشبینیهای لازم برای حفاظت از میراث فرهنگی ایران یک اولویت است. همه اهل فرهنگ آستین ها را بالا میزنند و کمک میکنند، شما جلوی کمکهای مردم را نگیرید، زمینهها را فراهم کنید و فقط این یک بار متخصصین را برای ایده پردازی و طراحی و اجرای پروژههای حفاظتی دعوت کنید و از دینشان نپرسید، ببخشید از جناحشان هم نپرسید و خودی و غیر خودی نکنید، منافع ملی است نه منافع سیاسی.
مقاله زیر در مجله موسسه مطالعات فلسطین در تاریخ 10 جولای 2025 (20 تیر 1404) منتشر شده است.
سردبیر
هدف قرار دادن چاپخانهها و انتشارات در غزه: تجاوز فرهنگی و خاطرهکشی
فاطمهالزهرا سوایل Fatma Al Zahraa Sehwail - 10 جولای 2025
نوار غزه مورد حمله قرار گرفته است - تهاجمی که به حافظه مردم فلسطین ضربه میزند. چاپخانهها و انتشاراتیها که زمانی ستونهای حیاتی زندگی فرهنگی بودند، نقش محوری در حفظ صحنه ادبی و فکری غزه ایفا میکردند. اما جنگ نابودگر، دهها کتابخانه و چاپخانه را نابود کرده و آنها را به ویرانههایی تبدیل کرده است که اکنون کلمات در میان آوارها باقی ماندهاند.
چاپخانه رشاد الشوا: خاطره چاپ در زیر آوار
چاپخانههای انجمن خیریه، واقع در مرکز فرهنگی رشاد الشوا در شهر غزه و معروف به چاپخانه الشوا، از بزرگترین و تاریخیترین چاپخانههای نوار غزه بودند. آنها طیف گستردهای از مطالب چاپی را تولید میکردند که نقش مهمی در شکلدهی به حافظه جمعی فلسطینیان داشتند - به ویژه روزنامه رسمی فلسطین، "الوقایع الفلسطینیة".
این چاپخانه در سال ۱۹۸۳ به دستور حاج رشاد الشوا، شهردار وقت غزه، تأسیس شد. از زمان تأسیس، این انتشارات به مؤسسات، افراد و سازمانهای جامعه مدنی خدمترسانی کرده است و فعالیت آن به ویژه پس از ورود تشکیلات خودگردان فلسطین به نوار غزه رونق بیشتری گرفته است.
چاپخانه الشوا یکی از معدود مراکزی بود که قادر به انجام کل فرآیند چاپ از ابتدا تا انتها بود و آثار چاپی را به طور کامل زیر یک سقف به چاپ میرساند.
حتی قبل از جنگ، این چاپخانه به دلیل محاصره با چالشهایی روبرو بود - که مهمترین آنها ممنوعیت ورود جوهر و قطعات یدکی برای دستگاههای ساخت آلمان بود. این قطعات باید از تولیدکننده خریداری شده و از طریق گذرگاههای تحت کنترل اشغالگران اسرائیلی به غزه منتقل میشدند، فرآیندی که به شدت مانع تولید و اختلال در عملیات میشد.
این چاپخانه با پشتکار فراوان تلاش میکرد تا موجودی کافی از مواد اولیه را حفظ کند و این امر آن را قادر میساخت تا ماهانه بین ۴۰۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ نسخه چاپی و گاهی تا ۱۰۰۰۰۰ نسخه به نوار غزه عرضه کند. دستگاههای آن بدون وقفه کار میکردند - تا اینکه جنگ آغاز شد.
محمد مصباح، که از سال ۱۹۸۶ به مدت ۳۷ سال در آنجا کار کرده بود، به یاد میآورد که این چاپخانه زمانی پر از انرژی و حرکت بود و کارگران برای ارائه بالاترین کیفیت خروجی با هم رقابت میکردند. اما جنگ این تأسیسات را به طور کامل نابود کرد و خلأ عمیقی در صنعت چاپ غزه به جا گذاشت. امروزه، هر جزئیاتی از این چاپخانه تنها به عنوان سایهای از خاطره وجود دارد. [1]
کتابفروشی سمیر منصور: بقا از طریق کتاب
کتابفروشی سمیر منصور به عنوان یکی از قدرتمندترین داستانهای تابآوری فرهنگی غزه شناخته میشود. از زمان تأسیس آن در سال ۲۰۰۰، این کتابفروشی استعدادهای جوان را پذیرفته، از نویسندگان محلی حمایت کرده و برای انتشار و توزیع ادبیات فلسطینی فراتر از مرزهای میهن تلاش کرده است.
سمیر منصور تحت تأثیر پدرش بزرگ شد و غرق در عشق به چاپ بود. او کتابفروشی خود را افتتاح کرد و چاپ، نشر، توزیع و ترجمه را با هم ترکیب کرد - که این امر با اعتقاد عمیق به این که فرهنگ سنگ بنای ساختن جامعه است، هدایت میشد.
«مصحف القدس الشریف» (نسخه چاپی قرآن با نام اورشلیم) اولین اثری بود که منصور منتشر کرد - در ابتدا به عنوان نسخه ویژه برای وزارت اوقاف و امور مذهبی. او بعداً چاپ آن را با هزینه شخصی خود ادامه داد. از همان ابتدا، این انتشارات متعهد به برآوردن نیازهای جامعه غزه بود و نویسندگان نوظهور و چهرههای ادبی تثبیتشده - مانند مرحوم غریب عسقلانی - را گرد هم آورد تا آثار کامل و با دقت ویرایششده تولید کنند. گاهی اوقات، حتی از خوانندگان دعوت میشد تا به عنوان بخشی از فرآیند بررسی کیفیت، بازخورد خود را ارائه دهند و از یکپارچگی و غنای محتوا اطمینان حاصل شود.
این کتابفروشی در نهایت چندین شعبه در سراسر شهر غزه داشت. شعبه آن در خیابان دانشگاه در سال ۲۰۱۵ بمباران شد و منصور را بر آن داشت تا یک دفتر مرکزی جدید - بزرگتر و زیباتر طراحی شده - بسازد. سپس جنگ ۲۰۲۳ از راه رسید که بار دیگر به شعبه خیابان دانشگاه آسیب رساند، شعبه شهر قدیمی را کاملاً ویران کرد و شعبه ریمال را با خسارت جزئی به جا گذاشت.
اما منصور تسلیم نشد. او به فروش کتاب از یک دکه ساده پیادهرو در مقابل انبار ادامه داد - دکهای که سرانجام در طول جنگ به یک شعبه رسمی در خیابان ثلاثینی تبدیل شد. او نیاز خوانندگان به چیزی را که ذهنشان را مشغول کند و افکارشان را در غیاب برق و اینترنت تغذیه کند، تشخیص داد. آن دکه کوچک به دریچه کوچک زندگی آنها تبدیل شد.
این انتشارات در طول جنگ فعالیت خود را متوقف نکرد. این انتشارات بیش از ۵۰ کتاب منتشر کرد و از طریق نمایندگان خود در مصر، شارجه، عمان و الجزایر در نمایشگاههای بینالمللی کتاب شرکت کرد. از جمله قابل توجهترین انتشارات آن میتوان به «توسعه تصرف زمین در فلسطین» نوشته هند البدیری، نویسنده، و «تاریخ غزه» نوشته عارف العارف، مورخ، اشاره کرد.
این انتشارات همچنین کتابهای داستان رایگان را بین کودکان در مدارس آواره در سراسر غزه توزیع کرد تا بذر امید را در نسلی که در میان آوارها بزرگ میشود، بکارد.
منصور همچنین شعبه خیابان دانشگاه را تعمیر و بازگشایی کرد و کتابها را با ۵۰٪ تخفیف ارائه داد و به دلیل کمبود پول نقد، خرید از طریق برنامههای بانکی را امکانپذیر کرد. او گفت: «ما نمیتوانیم برای مدت طولانی کار را متوقف کنیم.»
خوشبختانه، منصور قبل از شروع جنگ، انباری از مواد اولیه خریداری کرده بود که به او امکان داد تا به برآوردن نیازهای خوانندگانش ادامه دهد.
او به مأموریت فرهنگی خود وفادار ماند. چاپخانه مقادیر زیادی از کتابهای قدیمیتر را که در اثر بمباران آسیب دیده بودند، در خود جای داده بودند و منصور تصمیم گرفت آنها را به صورت رایگان بین خانوادههای کمدرآمد توزیع کند - تا به عنوان سوخت برای پخت نان استفاده شوند. در یک طنز قابل توجه، فرهنگ به تغذیه ذهن و بدن رسید.
جنگ کتابها را سوزانده و کتابخانهها را نابود کرده است، اما روح فرهنگی غزه را خاموش نکرده است. همانطور که منصور میگوید، «غزه شهری است که علیرغم همه چیز، دائماً خود را نوسازی میکند. و تنها چیزی که در آن میبینم زیبایی است.» [2]
دارالکلمه: از جوهر تا خاکستر
با تخریب چاپخانهها و انتشارات غزه، زندگی فرهنگی در نوار غزه فلج شده است - تقریباً متوقف شده است، به جز تلاشهای پراکندهای که توسط فعالان فرهنگی فداکار در بحبوحه نابودی مداوم انجام شده است.
در 11 دسامبر 2023، شصت و ششمین روز جنگ، شعلههای آتش دفتر مرکزی انتشارات و توزیع دارالکلمه را که در سال 2005 تأسیس شده بود، فرا گرفت. این حمله ضربه مستقیمی به یک پروژه فرهنگی و دانشگاهی بود که مدتها به عنوان یک رسانه فکری و آموزشی برای مردم غزه خدمت میکرد.
به گفته عاطف الدره، مدیر انتشارات، دارالکلمه در درجه اول به انتشار چاپی، مطابق با ترجیحات خوانندگان، متکی بود. با این حال، این انتشارات همچنین شروع به توسعه یک پروژه انتشار دیجیتال به عنوان راهی برای عبور از محاصره تحمیلی غزه کرده بود.
امروزه، چیزی جز خاکستر پراکنده از این خانه باقی نمانده است - با این حال، مدیر آن، که از ورای آوار صحبت میکند، همچنان به رویای خود پایبند است. «تصور غزه بدون کتابهای چاپی غیرممکن است. به محض پایان جنگ، چاپخانهها باید به کار خود بازگردند - تا نقش فرهنگی خود را حفظ کنند.»
انتشارات چاپی همچنان تقاضای زیادی را به خود جلب میکند، به ویژه در محافل ادبی و آموزشی، جایی که نویسندگان آرزوی چاپ و نگهداری آثار فکری خود را در قفسههای کتابخانه دارند. اما جنگ، نشر را متوقف کرده و بسیاری از نویسندگان غزه را مجبور به چاپ آثار خود در خارج از نوار غزه کرده است.
دارالکلمه از زمان تأسیس خود بر حمایت از نویسندگان فلسطینی، انتشار آثار آنها و اطمینان از شنیده شدن صدای آنها تمرکز کرده است - در عین حال به انتشار گستردهتر نویسندگان عرب در سراسر منطقه نیز کمک کرده است.
قبل از جنگ، دارالکلمه حدود ۵۰۰ اثر منتشر کرده بود، از عناوین ادبی و کتابهای دانشگاهی توسط اساتید دانشگاه گرفته تا صداهای نوظهور و پروژههای مدرسهای نوشته شده توسط دانشآموزان. این خانه همچنین در دوره قبل از شروع جنگ، در حال آمادهسازی برای انتشار چندین عنوان جدید بود.
اما در پی این تخریب وسیع، تخریب کتابخانهها و چاپخانهها، شکاف فرهنگی عمیقی ایجاد خواهد شد و نیاز مبرم به احیای چاپخانهها به عنوان یک اولویت فرهنگی و اجتماعی و یک نیاز عاجل است. بدون آنها، آنچه اکنون یک اختلال موقت در دانش است، میتواند به یک گسست فکری بلندمدت تبدیل شود. [3]
جنگ «الشروق» را خاموش میکند و مرکب «لُباد» را میسوزاند
نسلکشی اشغالگران، دارالشروق - غزه - را ویران کرد و آن را به طور کامل نابود ساخت. محتویات آن غارت شد، تجهیزات آن به سرقت رفت و عملیات فرهنگی آن به طور کامل متوقف شد. الشروق، که زمانی یکی از مراکز فرهنگی برجسته نوار غزه بود، از بین رفت و دیگر قادر به رساندن کتاب به خوانندگان خود نیست.
سالها، الشروق به طور فعال در انتشار و توزیع طیف گستردهای از کتابها و منابع مرجع مشارکت داشت. این انتشارات هزاران عنوان کتاب عربی منتشر کرد و نقش کلیدی در تقویت صحنه فرهنگی غزه ایفا کرد. به عنوان نماینده محلی برخی از برجستهترین انتشاراتیهای عرب، به چاپ، انتشار و توزیع کتابهای فرهنگی کمک کرد و صداهای روشنفکران را به نوار محاصره شده آورد و برای ساختن جامعهای آگاهتر و هوشیارتر تلاش کرد.
به مدت 25 سال، الشروق به ارائه کتاب از محل خود در قلب شهر غزه، در نزدیکی دانشگاه الازهر، ادامه داد. این انتشارات به چیزی بیش از یک کتابفروشی تبدیل شد - یک کافه فرهنگی دائمی بود، فضایی که خوانندگان میتوانستند در هزاران عنوان کتاب غرق شوند و به طیف وسیعی از منابع فکری دسترسی پیدا کنند.
امروزه، الشروق به پژواکی از یک صدای خاموش تبدیل شده است، ساختمان آن پس از آنکه زمانی پر از کتاب و ایده بود، اکنون متروکه شده است. [4]
در مورد انتشارات و کتابخانه النهضه، " لوباد"، دفتر مرکزی اصلی آن در شمال غزه ویران شد و چهار انبار آن به ویرانه تبدیل شد. در عرض چند ثانیه، سالها کار و سرمایهگذاری از بین رفت و تنها خاطراتی از آن باقی ماند، و چند ماده اولیه که به طرز معجزهآسایی باقی و سالم ماندند.
به گفته احمد لوباد، معاون رئیس هیئت مدیره، "کل چاپخانه از بین رفته است."
برای دههها، انتشارات النهضه به مؤسسات آموزشی، دولتی و بینالمللی خدمت میکرد - طراحی و چاپ کتابهای درسی مدارس، مواد دانشگاهی و اسناد رسمی. این انتشارات یکی از ارکان زیرساخت چاپ غزه بود. اما اکنون، خسارات آن میلیونها دلار تخمین زده میشود و امید کمی به بازیابی آن وجود دارد.
مانند سایر چاپخانههای غزه، النهضه حتی قبل از جنگ نیز با چالشهای متعددی روبرو بود - مهمترین آنها تأخیر در ورود جوهر بود که اغلب ماهها در گذرگاههای مرزی بی دلیل توسط اشغالگران معطل میماند. رسیدن قطعات یدکی ماشینهای چاپ نیز اغلب به تعویق میافتاد و گاهی اوقات چاپخانه را مجبور به توقف عملیات به مدت یک سال کامل میکرد.
با وجود همه اینها، این چاپخانه دههها دوام آورد. اما امروز، بازگشت آن به بازسازی غزه و ارائه غرامت قابل توجه بستگی دارد. بدون آن، شروع دوباره تقریباً غیرممکن خواهد بود. [5]
خاطره خاموش اردوگاه
دارالمقداد برای چاپ در سال ۱۹۹۳ در اردوگاه پناهندگان شطیع به عنوان یک پروژه کوچک خانوادگی آغاز به کار کرد. با گذشت زمان، به یک مرکز آموزشی و فرهنگی پر جنب و جوش تبدیل شد که به دانشآموزان و معلمان خدمت میکرد. این چاپخانه به یکی از مهمترین منابع چاپ کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها تبدیل شد و در تولید مواد آموزشی تکمیلی برای مؤسسات دانشگاهی تخصص داشت.
تا سال ۲۰۲۰، این چاپخانه به یک مرکز کاملاً یکپارچه تبدیل شده بود که به ویژه به دانشآموزان دبیرستانی خدمت میکرد و به عنوان یکی از مؤسسات آموزشی غیررسمی کلیدی در شهر شناخته میشد. اما در طول جنگ نابودی، مورد حمله هوایی قرار گرفت و کاملاً نابود شد.
جمیل مقداد، یکی از مدیران چاپخانه، ضررها را حدود ۲۰۰۰۰۰ دلار تخمین میزند و میافزاید: «آنچه ما از دست دادیم فقط پول نبود - بلکه دههها کار بود و همراه با آن، امیدی که در هر صفحه منتشر میکردیم.
قتل عام حافظه
جنگها تنها بدنها را هدف قرار نمیدهند – جنگها علاوه بر انسانها و منابع حیاتی آنها به دنبال ترور حافظه هستند. هدف قرار دادن چاپخانهها و انتشاراتیها در غزه تلاشی برای ریشهکن کردن هویت فرهنگی در هسته فکری آن است. طبق قوانین بینالمللی حقوق بشر، بمباران چنین مؤسساتی نقض ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است که حق آزادی بیان و دسترسی به دانش و اطلاعات را تضمین میکند.
انتشارات و چاپخانهها سازههای غیرنظامی هستند که تحت حمایت قوانین بینالمللی بشردوستانه، به ویژه ماده ۵۲ پروتکل اول الحاقی کنوانسیونهای ژنو ۱۹۷۷، قرار دارند که حفاظت از تأسیسات فرهنگی و آموزشی را در برابر حمله الزامی میکند - مگر اینکه برای اهداف نظامی مشخص استفاده شوند.
بمباران این مؤسسات نقض اصل تمایز و نقض اصل تناسب است اگر حمله بدون ارائه مزیت نظامی خاص، آسیب جدی ایجاد کند. تخریب آنها صرفاً فیزیکی نیست - بلکه زخمی عمیق بر حق بشر برای دانش است.
"وقتی جوهر و مرکب بمباران میشود، حافظه قتل عام میشود." [6]
چاپخانهها و انتشاراتیها در غزه هرگز صرفاً سازههای فیزیکی نبودند - آنها مخزن حافظه جمعی بودند که داستانها را حفظ و تجربیات زیسته را مستند میکردند. در زمانی که "جوهر" زیر آتش است، نگه داشتن کتابها به عملی برای بقا تبدیل میشود.
عمرانی، سید ابراهیم (1404). «تجاوز فرهنگی، خاطرهکشی، قتل عام حافظه: هدف قرار دادن چاپخانهها و موسسات انتشاراتی در غزه:». سخن هفته لیزنا، شماره 753، 30 تیرماه ۱۴۰۴.
[1] محمد مصباح، سرپرست تا کردن و صحافی در انتشارات رشاد الشوا، مصاحبه تلفنی، مه 2025.
[2] سمیر عبدالرئوف منصور، بنیانگذار کتابفروشی سمیر منصور برای چاپ، نشر و توزیع، مصاحبه حضوری، ژوئن 2025.
[3] عاطف الدره، مدیر دارالکلمه برای نشر و توزیع، مصاحبه تلفنی، آوریل 2025.
[4] احمد الوضیه، مدیر کتابفروشی دارالشروق در غزه، مصاحبه تلفنی، آوریل 2025.
[5] احمد لوباد، معاون رئیس انتشارات و کتابخانه النهضه - لوباد، مصاحبه حضوری، ژوئن 2025.
[6] سعید عبدالله، وکیل و فعال حقوق بشر، مصاحبه حضوری، ژوئن 2025.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.