کد خبر: 50230
تاریخ انتشار: دوشنبه, 14 مهر 1404 - 09:35

داخلی

»

سخن هفته

تاملی پیرامون «نبرد پنهان و برابرنهاده های دُژ اطلاعات و کژ اطلاعات»

منبع : لیزنا
نرگس نشاط
تاملی پیرامون «نبرد پنهان و برابرنهاده های دُژ اطلاعات و کژ اطلاعات»

لیزنا؛ نرگس نشاط ؛ عضو هیات علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی:  اطلاعات بُعد آغازین زندگی ما با دیگران و محصول واقعیت انسانی – اجتماعی است که از بازی میانکنش ها پدید می آید. میانکنش ها کنش های متقابلی هستند که رفتار یا طبیعت عناصر، اجسام و پدیده ها و پدیدارها را با حضور یا نفوذ خود دگرگون کرده یا آن را تغییر می دهند. با افزایش تنوع و پیچیدگی میانکنش ها و  تعاملات، بر پیچیدگی و تنوع اطلاعات و اثرات ناشی از آن افزوده می شود.  از این پس، اطلاعات  مثبت و منفی  حاصل از  میانکنش ها ( مکمل ، رقیب ، متضاد، متناقض ، پوچ و غیره ) در حلقه ای محکم با یکدیگر ارتباط پیچیده ای را شکل می دهند به طوری که فهم کامل یکی بدون دیگری ممکن نیست .  از اینجا به بعد علاوه بر اطلاعات ]که همواره ماده اصلی مطالعات علم اطلاعات و اطلاع رسانی قرار داشته [ شکل های دیگری از  آن مطرح  می‌شود و این سوال را به میان می کشد که آیا که شکل های منفی یا سلبی اطلاعات نیز در زمره مطالعات علم اطلاعات و اطلاع رسانی قرار می گیرد ؟ اطلاعات نادرست یا اطلاعات ناقص و پوچ از کجا حاصل می شود؟ چطور می توان آنها را از یکدیگر تفکیک کرد ؟ اگر "ربط " که به عنوان مقیاس کارآیی فرایند ارتباطی شناخته شده است ،  در شرایط مشابه نیز آیا می توان کارایی اطلاعاتی که به شکل منفی عرضه می شود سنجید ؟   

به این ترتبب،   مفاهیم دیگری  از جمله  اطلاعات منفی  ؛ اطلاعات مغرضانه( دژ اطلاعات )  disinformation  / مترادف های دیگر = اطلاعات متضاد ، اطلاعات حاشیه ای ، و ضداطلاعات ؛ اطلاعات نادرست  ( کژ اطلاعات) misinformation؛ آلودگی اطلاعات information pollution   ( آمیخته بودن اطلاعات درست با نادرست ) ؛ اطلاعات سلبی و ایجابی ؛ شبه اطلاعات pseudouinformation/  quasiinformation ؛ و مانند آنها مطرح می شود که هرکدام  نیاز به شناخت و بررسی دارد.

نمی توان این حقیقت را نادیده گرفت که مبادله اطلاعات صرفا انتقال داده نیست بلکه فرایندی اجتماعی است و شکلی از عملکردهای اجتماعی را عرضه می کند.  شرکت کنندگان در این تعامل معمولا با اهداف، علایق و تمایلات مختلف تلاش می کنند تا با اقدامات خود بر اهداف ، تصمیم ها، سایر افراد  آن نظام ارتباطی تاثیر بگذارد یا آن را تغییر دهد. به همین دلیل ،  برخی مفاهیم  در رشته ما ، مانند  " ربط "   و  مقیاس "مفید بودن"    که   تاکنون برمبنای  مخاطب و کاربر نهایی سنجیده می شد در عرصه رسانه ها و دنیای شبکه ای دستخوش تغییر شده  و باید از  منظر فرستنده  اطلاعات  و سایر شرکت کنندگان در تعاملات نیز مورد توجه و بررسی قرار گیرد.  گرچه ممکن است سخت و غیرقابل سنجش باشد  اما سختی کار نباید موجب غفلت از مسئله شود .

 در دنیای امروز ، در معرض خطر ناشی از ساختار های دانشی هستیم که توسط رسانه های غالب تعیین می شوند . چرخه حیات دانش و طول عمر آن در رسانه های مختلف]  سنتی و دیجیتالی   [به یک روش تعریف نمی شود و فرمول واحدی ندارد. اصطلاحات اصلی از جمله اطلاعات ، نویسنده ، فرستنده ، منبع اطلاعات، هدف اطلاعات ، ربط و بسیاری از مفاهیم دیگر مطرح شده در رشته ما در مواجه با رسانه های جدید و پلتفرم های  ارتباطی نوین از دقت ، وضوح ، شفافیت و جامعیت لازم برخوردار نیستند و درک آنها در این عرصه نیازمند یک بازنگری  بنیانی است .

بدیهی است ، اطلاعات  گردش می کند و اطلاعات در گردش در مدار سازمان محیط فردی – محیط زیستی بیش از پیش گسترده ، متنوع ، تصادفی ، پیچیده ، بالنده ، و فزاینده می شود و به صورت های گوناگون در می آید و یا ممکن است به شکل های گوناگون مثبت یا  منفی عرضه شود . چطور می توان اینها را از یکدیگر تفکیک کرد و  از یکدیگر بازشناخت؟ اطلاعات مولد و اطلاعات در گردش می تواند یکی به دیگری تبدیل شود اما تبدیل اطلاعات درحال گردش یا معرف به اطلاعات مولد امکان ندارد مگر با کمک دستگاهی که توانایی ثبت و پردازش آن را داشته باشد. یعنی ذهنی توانمند  نیاز دارد که بتواند فعالانه پیام‌هایی را دریافت ، ارزیابی ، و  تحلیل و تفسیر کند و سپس مورد بهره برداری قرار دهد،  یا از آن چیزی نو بیافریند . بنابراین ،  علم اطلاعات علاوه بر بازتعریف اصطلاحات پیشین خود به ساخت و طراحی مکانیسم های آموزشی هم نیاز دارد  که بتواند قابلیت های تفکر تحلیلی و انتقادی کاربران و حرفه مندان این رشته را ارتقا بخشیده و توانایی تفسیر پیام هایی را که با آنها مواجه هستند را افزون کند تا بتوانند در حد امکان صحت و اعتبار اطلاعات را از آلودگی مصون بدارند (2)

   مطالب بالا بریده های کوچکی  از مقاله ای است که حدود  18 سال پیش با عنوان  دنیای آشوب زده اطلاعات :  ملغمه ای از اطلاعات سلبی و ایجابی از سوی نگارنده این سطور در مجله اطلاع شناسی، شماره 20 و 21 ) تابستان 1387 در بیست صفحه  به چاپ رسید.

صرف نظر از اینکه مقاله مورد اشاره  در بالا  وجوه مختلف اطلاعات درست و نادرست و تفکیک آن از اطلاعات مغرضانه و دیدگاه های پیرامون آن را  از وجوه مختلف  واکاوی کرده و  بر  ضرورت تفکر انتقادی یا تحلیلی حرفه مندان علم اطلاعات تاکید ورزیده است،  مایل بودم  با اشاره به این مقاله و بیان مختصر تاریخچه گونه از روند واژه گزینی این دو اصطلاح مطالبی را عرض کنم تا شاید بازگویی آن بتواند اندکی از ابهامات پیش آمده بکاهد و البته شاید هم بر آن بیفزاید! .

نیک آگاهیم که یکی از مجراهای اطلاع رسانی در مقابل نویافته ها،  مجلات یا نشست های  علمی است .  با توجه به ارتباط  محکم مقاله مورد اشاره در بالا  با دو  واژه misinformation   و disinformation   ،  در همان زمان (1387) و در همان مقاله نگارنده متذکر شده بود که دو واژه " دژ اطلاعات" و "کژ اطلاعات"  از واژه های فرهنگستان زبان و ادب فارسی ( پیشنهادی 1386) و پیشنهاد شده از سوی دکتر عطاریان ، پژوهشگر ارشد فرهنگستان زبان و ادب فارسی، است (ص. 21 ). بدیهی است  این گونه معرفی صرفا یک استناد معمولی نیست   بلکه حاوی خبری علمی نیز هست که قرار است جامعه علمی یا مخاطبان را در جریان قرار دهد . تا اگر پیشنهاد بهتر یا جایگزینی وجود دارد مطرح و  به فرهنگستان یا گروه واژه گزینی منتقل شود (3)  اما نشد! .     ده سال بعد، یعنی سال 1397 نشستی در سرای اهل قلم با موضوع اطلاعات درست و نادرست ؛ متناقض و جعلی با حضور بنده و دکتر شقاقی به دبیری پریسا پاسیار در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد که در  آن نشست پیرامون وجوه مختلف دو واژه      disinformatin    / misinformation  مطالبی ارائه و بنا به ضرورت به برابر نهاده فرهنگستان برای این دو   واژه اشاره گردید.

شایان ذکر است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی دارای گروهی به نام "گروه ترویج" است . این گروه مسنولیت تعامل با جوامع علمی ، گروه های آموزشی و پژوهشی و موسسات مرتبط را برعهده دارد  همچنین از این طریق  واژه های برگزیده یا نوگزیده را به اطلاع این جوامع می رساند و یا در تعامل با آنها واژگان نوآیند یا پیشنهادی حرفه مندان را جمع آوری و به گروه های تخصصی واژه گزینی ارائه می دهد.  حال تا چه حد در این زمینه موفق عمل کرده  بنده از آن بی اطلاعم.  سابق بر این، تا جایی که مطلع هستم،  روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی  ساعتی از برنامه های  رادیو فرهنگ را نیز برای معرفی واژه های منتخب به خود اختصاص داده بود.  علاوه   بر آن، در وبگاه فرهنگستان نیز واژه های پیشنهادی و برگزیده در شاخه های مختلف موضوعی در دسترس و قابل رویت است و از طریق  تعاملاتی که فرهنگستان  با دانشگاه ها و مجامع آموزشی داشته  و دارد  معمولا از دانشجویان خواسته می شود که از دستورالعمل های ویرایشی و واژگان  فرهنگستان تبعیت  کنند .  در این مورد اخیر به ویژه در رساله های دکتری شاهد آن بوده ام.   علاوه بر آن،  واژه های پیشنهادی  فرهنگستان پس از طی کردن  3 تا 5 سال  به تصویب قطعی می رسند . یعنی زمانی که واژه به گردش بیفتد و مورد استفاده جامعه قرار گیرد و چناچه در  مسیر گردش خود با مانعی مواجه نباشد به تصویب نهایی می رسد. نکته اینجاست که آیا عجیب نیست  پس از گذشت 18 سال رشته ما تازه با دو واژه منتخب فرهنگستان مواجه شده باشد؟ آن هم دو واژه  پرکاربرد در علم اطلاعات.  

و اما داستان استفاده از پیشوندهای "دُژ و کژ " در ترکیب با اطلاعات.  مطابق شواهد در دست در خصوص دلایل انتخاب و پیشنهاد دو واژه "دژ اطلاعات و کژاطلاعات" (4) روایت اینگونه است که ... " تمایز بین این دو مفهوم بسیار حایز  اهمیت است . تمایزی که در حقیقت از سال 1980 در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی مطرح شد. یعنی اطلاعات نادرستی که هد فش مغرضانه است و دیگری،  اطلاعات نادرستی که الزاما با هدف گمراه کردن ارائه نمی شود.

در زبان انگلیسی  دو پیشوند نفی بکار برده می شود :" dis  "   و  "   mis  " . البته شاید انگلیسی ها بیشتر تمایل داشتن که  به جای dis  از "   dys "  استفاده کنند،  اما از آنجا که به لحاظ تاریخی نخستین بار این واژه با پیشوند "   dis  "   توسط روس ها ساخته شد ، انگلیسی ها نیز همان را پذیرفته و  به کار بردند. در هر صورت اگر این پیش فرض را  نیز کنار بگذاریم ،  ما با دو پیشوند نفی در زبان انگلیسی مواجه هستیم : "   dis " و "   mis   "    و طبق قرارداد از هم متمایز  شده اند. یعنی dis را برای هدف مغرضانه و mis را برای اطلاعات نادرست سهوی  .  شاید هم به این علت بوده که "   dis   "  به لحاظ آوایی خیلی به  "   dys "   که  در کلمات متعدد  استفاده می شود نزدیک است ، مثل    dysfunction  و  همچنین اصطلاحات  پزشکی بسیار متفاوتی که با پیشوند   dys   همراه است.  پیشوند "  dys  "  درواقع همان چیزی بوده که در زبان های ایرانی به صوت " دُش و دُژ " در آمده است . به هرحال از این دو پیشوند نفی،  dis را که به دلیل شباهت آوایی با "  dys  "  است   برای اطلاعاتی در نظر کرفته اند که نیت مغرضانه و  هدف بد دارد و "     mis "  را برای شکل دیگر  آن استفاده کرده و  به این ترتیب آنها را  از یکدیگر متمایز کردند.

" اطلاعات نادرست " نمی توانست  معادل مطلوب و درستی باشد به این دلیل که اولا بسیار  قدیمی تر از    misinformation  است و دوم اینکه لازم است پیوستگی و ارتباط آن با مفهوم    misinformation     که قبلا به کار  رفته حفظ شود . درواقع "   mis "   و "  dis "   یک "جفت کمینه" است و حداقل به لحاظ آوایی  با همدیگر بهتر به خاطر سپرده و بهتر یادگرفته می شوند. مطابق شگردی  که در واژه گزینی وجود دارد عناصر یک شبکه مفهومی،  یعنی واژه هایی که در یک شبکه مفهومی  قرار دارند  و با هم ارتباط معنایی دارند  به لحاظ ساخت واژه ای نیز باید به گونه ای عمل شود که با یکدیگر  پیوند  داشته باشند . به طور مثال، واژه " چسبندگی" در فیزیک را در نظر بگیرید، دو واژه " هم­چسبندگی" و " برچسبندگی " از آن ساخته شده است . هرگاه یک قطره آب بین دو صفحه شیشه ای قرار بگیرد نوعی چسبندگی داریم که بین مولکول های آب ، یا بین خود مولکول های شیشه  ایجاد می شود که به آن "هم­چسبندگی" گفته می شود و یک چسبندگی دیگر بین مولکول های آب و شیشه وجود دارد که به آن "برچسبندگی "گفته می شود . به این ترتیب، دانشجو یا دانش آموزی که درباره    adhesion    یا     cohesion    تحقیق می کند بهتر می تواند آنها را از هم بازشناسد. در صورتی که اگر به هر دو گفته می شد "چسبندگی”، تفکیک، یادگیری یا به خاطر سپاری آنها سخت تر می شد.  در واژه سازی و واژه گزینی به این شگرد، ایجاد جفت های کمینه معنایی  آوایی گفته می شود. درواقع ، معناهای نزدیک به همی را القا می کند که فقط با یک عنصر ساختواژه منفرد،  مثلا یک پیشوند،  و جابجایی آن،  مفاهیم مرتبط و نزدیک  به هم ساخته  می شوند و به این ترتیب ، فرایند یادآوری و یادگیری آن ساده و تسهیل می شود.  این حالت  را از منظر روان شناختی یادگیری یا شناختی نیز بنگریم  واژه " چسبندگی" در مثال بالا جزء  ثابت است که ground / زمینه محسوب می شود و پیشوندهای " بر" و " هم" که شکل محسوب می شوند تغییر ایجاد کرده و واژه های دیگری ساخته می شود . یعنی ما  بر روی یک زمینه مشترک، با تغییر صورت یا  شکل ( پیشوندها)  یا جابجایی  آن ، مفاهیم دیگر و در رابطه با هم  را ایجاد کردیم . در فارسی نیز بنا داشتیم  از همین الگو تبعیت شود و از این منظر دیدیم که اگر بخواهیم "    dis   "    و "   mis   " را صرفا به معنای نفی ( نا) بگذاریم و جنبه منفی آن را برای هر دو حالت در نظر بگیریم بازهم  معادل "اطلاعات نادرست " ساخته و برای هردو  واژه (  misinformation; disinformation   )  یکسان می شود. لذا در اینجا از زبان پزشکی استفاده کردیم.  به این ترتیب که در زبان انگلیسی و در پزشکی "    dys  " همیشه برای حالت هایی به کار می رود که عملکرد ناصحیحی وجود دارد. حال این عملکرد ناصحیح می تواند به صورت درد باشد یا به صورت دشواری بروز کند یا به صورت هر نوع انحراف از  حالت طبیعی باشد . همان حالتی  که در اینجا نیز در مورد "اطلاعات/ information " اتفاق افتاده است. یعنی "اطلاعات" اصولا کارش و عملکردش افزایش آگاهی است ولی هنگامی که  اطلاعاتی با هدف  گمراه کردن ارائه می شود،  این نیز نوعی دور شدن و انحراف از وضع هنجارین و  طبیعی است . در حوزه  پزشکی  با توجه به سابقه واژگانی ، هر چه را که حالت نفی داشت و با پیشوند "  dys  "    همراه بود مثل  dysfunction  )    دُژ کارکرد  (    برای واژه سازی  از  پیشوند " دژ" استفاده کردیم . " دُژ / دُش" در زبان های ایرانی و "    dys   " در زبان انگلیسی دارای یک ریشه هندواروپایی "   dus   "  (دس) است. درواقع ریشه هندو اروپایی آنها یکی است .  به همین دلیل تصمیم گرفته شد حال که  از چنین مزیتی برخورداریم و پیشوندی داریم که کاملا مشابه آنها و از یک ریشه هند و اروپایی مشترک است چرا از قابلیت های  آن استفاده نکنیم. به همین ترتیب  دژ دشتان ساخته شد که بعدا به دژماهینگی تغییر کرد یا    dyslexia    /  دُژخوانی و امثال آن ساخته شد.

بنابراین ، همانطور که اشاره شد، با توجه به اینکه در پزشکی چنین پیشوندی داشتیم که بتواند عملکرد ناصحیح و غیرمعمول و دور از هدف معمول را  بازنمایاند از همان پیشوند استفاده و " دژاطلاعات" ساخته شد. یعنی اطلاعاتی که عملکردی متفاوت از آگاهی رسانی دارد و برای گمراه کردن است . نخستین واژه و یکی از پربسامدترین کلماتی  که  با این پیشوند  تداعی و به ذهن متبادر می شود همان دژخیم است .  پیشوند "کژ"  نیز برای "کژ اطلاعات" به کار گرفته شد . نخستین و  یکی از پربسامدترین کلماتی  که با این پیشوند تداعی و به ذهن متبادر  می شود "کژفهمی"  است. "دژ" در "دژ اطلاعات" مانند "دژخیم" به معنی نیت خصمانه و غرض‌ورزی است، در حالی که "کژ" در "کژ اطلاعات" مانند "کژفهمی" به معنی خطای سهوی و غیرعمدی است که بدون قصد و نیت بد رخ داده است. 

به هر حال، این یک راهبرد در زبان انگلیسی است و  در یادگیری واژگان علمی سبب می شود واژگان به صورت دسته‌بندی شده و با قواعد و ساختارهای مشخص ارائه ‌شوند تا نه تنها متخصصان بلکه افراد ناآشنا به زبان علم نیز بتوانند آن‌ها را بهتر به خاطر بسپارند. این روش که ابتدا در زبان انگلیسی رواج یافته بود در فارسی نیز به کار گرفته شد.  در انگلیسی اگر این دو را کنار هم قرار نمی دادند  به ناچار به  misinformation کماکان بگویند false information که در حال حاضر در مترادف ها استفاده می شود و صرفا  جنبه تاریخی واژه را نشان می دهد .

امیدکه با بیان مطالب بر ابهام نیفزوده باشم. خیر پیش

نشاط، نرگس (1404). «تاملی پیرامون نبرد پنهان و برابرنهاده های دُژ اطلاعات و کژ اطلاعات ». سخن هفته لیزنا، شماره 278،، 14مهرماه ۱۴۰۴

 -----------------------

منابع

1) خسروی، فریبرز ( 1404). نبرد پنهان و متخصصان علم اطلاعات ، لیزنا، سخن هفته .

2) نشاط ، نرگس ( 1387). دنیای آشوب زده اطلاعات :  ملغمه ای از اطلاعات سلبی و ایجابی .  اطلاع شناسی، 20 و 21 (تابستان و پاییز): 21- 42

3) اعضای گروه واژه گزینی در سال -13871386  به ترتیب الفبا ناهید بنی اقبال، عباس حری ، فیروزان زهادی، پوری سلطانی، کامران فانی، نورالله مرادی ، نرگس نشاط

4) مصاحبه با رضا عطاریان در خصوص استفاد از پیشوندهای دژ و کژ  . ]مصاحبه کننده فرزانه سخایی[ . مستندات فرهنگستان زبان و ادب فارسی