کد خبر: 50503
تاریخ انتشار: چهارشنبه, 19 آذر 1404 - 11:00

داخلی

»

گفتگو

شرط ترویج ؛ اولین شرط واگذاری فرهنگنامه کودکان و نوجوانان به کتابخانه‌ها است

منبع : لیزنا
نوش آفرین انصاری : شرط ترویج شرط کلیدی است. به نظرم مهم است، بزرگسالان از فرهنگنامه تقدس‌زدایی کنند و شک  و تردید در مورد خطرات آن را کنار بگذارند و از آن بابت پوزش بطلبند. امیدوارم فرهنگنامه با سهولت هر چه بیشتر در دست خانواده،‌ معلمان،‌ جوانان و نوجوانان قرار گیرد.
شرط ترویج ؛ اولین شرط واگذاری فرهنگنامه کودکان و نوجوانان به کتابخانه‌ها است

حضور سرکار خانم نوش آفرین انصاری هستیم، ‌دبیر گرامی شورای کتاب کودک. با عرض سلام، خیلی از شما به خاطر قبول دعوت و مصاحبه با لیزنا سپاسگزاری می‌کنیم.

با سلام، من هم از شما و همکارانتان سپاسگزارم.

لیزنا. با آرزوی سلامتی و تندرستی برای سرکار عالی و همینطور استاد بزرگ دکتر مهدی محقق عزیز، اگر اجازه بدهید، گفتگو را با این سوال آغاز کنم. خبر شدیم که شورا قرار است 1000 دوره فرهنگنامه به 1000 کتابخانه فعال اهدا کند. و پشتیبان این کار بنیاد ملی نخبگان در معاونت علمی ریاست جمهوری است. با این سوال شروع کنیم. چگونه فرهنگنامه به این نهاد معرفی شد و چه شد که بنیاد این مسئولیت مهم را پذیرفتند؟ 

نوش آفرین انصاری . رفتن فرهنگنامه به کتابخانه‌ها برای ما یک رویا بود. اکنون با خودم فکر می‌کنم که آیا می شد در برابر  این رویا که دیگر محقق شده شکل دیگری عمل کنم؟ یا از راه دیگری این رویا جامه عمل بپوشد. زمانی که آقای دکتر حسین افشین پس از تورق فرهنگنامه پیشنهاد را مطرح کردند، من با ناباوری از ایشان سوال کردم که آیا این تعداد زیاد نیست؟ و بعد به یاد شرایط شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه افتادم و اینکه چه تعداد از این 22 جلد منتشر شده را به تعداد 1000 نسخه موجود دارند. خلاصه موجی از شادی و شک وجودم را فرا گرفت و گفتم باید تعداد زیادی از جلدها را چاپ کنیم ولی فکر می‌کنم که انرژی و عشق و باوری که بر روی همین جلدهای موجود فرو ریخته، در حال حاضر واقعا کمبودهای جلد ها را هم جبران می‌کند.

لیزنا. این هزار نسخه به چه کتابخانه‌هایی اهدا می‌شود؟ چه شرایطی باید داشته باشند؟

نوش آفرین انصاری . کتابداران دوستداران و مدافعان سرسخت کتاب‌های مرجع از جمله دانشنامه‌ها هستند که فرهنگنامه هم یک دانشنامه است. رشد شگفت انگیز سمن‌های فرهنگی در دهه ‌های اخیر در ایران و وجود پر برکت شورا بستر مناسبی را فراهم کرد و کافی بود که گروه توزیع شکل بگیرد و ندای امکان داشتن فرهنگنامه در خانواده بزرگ شورا طنین انداز شود. اعضای کارگروه توزیع همه جز دو تن کتابدار بودند. تدوین معیار برای شناسایی یک کتابخانه پویا و  فعال در خدمت نسل جوان سخت نبود. آنچه پدید آمد تنها یک سند ارزیابی نبود، بلکه پیامی بود برای چگونه بودن و چگونه عمل کردن پس پیام رسانی را با سمن‌ها شروع کردیم همین چند روز پیش احساس شگفتی و سربلندی کردم زیرا شنیدم که فهرست سمن‌های دارای کتابخانه‌های فعال از 500 هم گذشته است.

لیزنا. فکر می‌کنم که شرط ترویج اولین شرط واگذاری این مجموعه نفیس به کتابخانه‌ها است. در این مورد اگر لطف فرمائید و توضیح بیشتری بدهید.

 

نوش آفرین انصاری . بله پرسش بسیار خوبی است. شرط ترویج شرط کلیدی است. به نظرم مهم است، بزرگسالان از فرهنگنامه تقدس‌زدایی کنند و شک  و تردید در مورد خطرات آن را کنار بگذارند و از آن بابت پوزش بطلبند. من طی سالهای گذشته در کنار شیفتگان اثر، با گزارشهای تاسف باری روبرو بوده‌ام از جمله فرهنگنامهِ‌ی دربند به خاطر نفاست و گرانی، و فرهنگنامه‌ی خطرناک به خاطر بازماندن از درس و تکالیف مدرسه . امیدوارم با بکارگیری روشهای گسترده و مناسب این باورها تصحیح شود و جلدهای فرهنگنامه با سهولت هر چه بیشتر در دست خانواده،‌ معلمان،‌ جوانان و نوجوانان قرار گیرد. یکی از راههایی که پیش گرفته‌ایم، انتشار تعدادی از مقاله‌های فرهنگنامه در وبگاه فرهنگنامه، به صورت رایگان است که می‌تواند به عنوان یک فعالیت ترویجی دیده شود.

لیزنا. تاکید گروههای ترویج، معمولا روی خواندن داستان و برنامه‌های جذاب برای کودکان و نوجوانان است که تسهیلگران و کتابداران انجام می‌دهند. چگونه کتابداران را به این مساله می‌توان حساس کرد که فرهنگنامه باید شناسانده شود تا نوجوانان بسیاری سوالهای خود را از فرهنگنامه پاسخ بگیرند؟

نوش آفرین انصاری . موضوع طبعا برنامه بلند مدتی را می‌طلبد که باید با گسترش و تنوع طراحی بشود، ‌جامعه باید بپذیرد که اطلاعات در همه زمینه ها در جهان امروز رمز حیات است. باید بپذیرد که ایران‌شناسی و جهان شناسی بسیارارزشمند است. باید بپذیرد که فرهنگنامه اثری است برای لذت بردن از متن و تصویر، برای لذت از کشفهای اتفاقی، برای لذت از یافتن پاسخ به بسیاری از پرسشها و غیره. شاید آشنایی با شورا با بزرگان شورا و نحوه تولید فرهنگنامه هم در ایجاد باور و احترام نسبت به اثر، مفید باشد و باید بکار گرفته شود. شبکه کتابخانه‌های عمومی مانند بخش نوجوانان کتابخانه‌های نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در معرفی فرهنگنامه نقشی به سزا دارند و خوشبختانه تعدادی از مجموعه ها در اختیار این کتابخانه‌ها قرار خواهد گرفت. معلمان در این رهگذر نقش اساسی دارند زیرا فرهنگنامه برای هر رشته و هر درس پیامهای بسیار ارزشمند دارد. ترویج و شناساندن فرهنگنامه وظیفه همه گروههایی است که اشاره شد.

لیزنا. برای آگاهی و آموزش خانواده‌ها هم برنامه دارید؟ به ویژه که مخاطب فرهنگنامه  می‌توانند بزرگسالان باشند. و در همین رابطه برنامه ترویج،‌ آیا برای آموزش مروجان برنامه خاصی دارید؟ آیا از راهنماهای الکترونیکی هم برای ترویج استفاده خواهید کرد؟

نوش آفرین انصاری . امکانات شورا در این زمینه محدود است. در طرح بامداد کتابخانه‌ها بیش از 60 کتابخانه داریم که تا کنون به علت گرانی از داشتن آن محروم بوده‌اند. طبعا دریافت فرهنگنامه موردتوجه خانواده‌ها ، به ویژه مادران هم قرار خواهد گرفت. کتابخانه‌های نهاد هم می‌توانند نقش موثر داشته باشند و خود نوجوانان و جوانان که کتاب را با ذوق و شوق به خانواده معرفی کنند. باز هم تاکید می‌کنم بر معلمان، که می‌توانند خانواده را در این زمینه راهنمایی کنند.

شورا طبعا به کارگاهای بلند مدت، کوتاه مدت و برنامه های حضوری و غیر حضوری و مجازی برای معرفی اثر و شیوه‌های گوناگون استفاده از فرهنگنامه فکر می‌کند و برنامه‌ریزی می‌کند و پیشنهاد می‌دهد ولی گمان می‌کنم مسئولیت سنگین برعهده نهاد کتابخانه‌های عمومی است که بتواند در قالب یک شبکه ملی عمل کند و هزینه‌ای برای پیوستن به این شبکه دریافت نکند. با کمال تاسف باید به موضع منفعل نهاد آموزش و پرورش کشور در این زمینه اشاره بکنم.

لیزنا. آیا کتابخانه‌های دریافت کننده، امکان رصد کردن و گزارش‌گیری در باره استفاده و ترویج را به شورا می‌دهند؟

نوش آفرین انصاری . اگر اشتباه  نکنم این مورد در کارگروه توزیع مطرح شد و مورد تایید قرار گرفت. پس از راستی آزمایی اولیه شورا خواهد کوشید که وضع کلیه کتابخانه‌های دریافت کننده را رصد کند و از کم و کیف کار باخبر و آگاه شود. شاید بشود به یک شبکه الکترونیک فکر کرد که بازگو کننده مشکلات، دستاوردها، ‌تجربه ها و پیشنهادها باشد و شاید بشود به یک نشریه الکترونیکی فکر کرد که بازگو کننده مسایل،‌ مطالب و نظارت مختلف باشد و به هر حال این ارتباط  ملی بر سر فرهنگنامه  را به وجود بیاورد.  نشریه‌ای که جلدهای دیگری که به مرور  اضافه خواهند شد و طبعا شادی آفرین خواهند بود و غیره و غیره را معرفی کند. و کتابدارهایی که با شایستگی توانسته باشند فرهنگنامه را معرفی کنند، و برنامه‌های خاص بگذارند. شاید بشود تشویق‌هایی برای اینها در نظر گرفت، همینطور برای خانواده‌‌هایی که یاد بگیرند با هم خواندن را دور هم خواندن را و فرهنگنامه را کتابی برای خانواده  تلقی کنند و برای خودِ فرزندان و خودِ نوجوانان . در حقیقت یک نشریه‌ی هم آگاهی رسان و هم مشوق ملی را شاید بشود درباره‌اش فکر کرد. البته همانطور که عرض کردم، بعید می‌دانم که در شورا بتوان این کار را انجام داد ولی نهاد کتابخانه‌های عمومی را توصیه می‌کنم که به این موضوع فکر کنند و در این راه موفق باشند.

و در پایان باید بگویم که با توجه به روح مشارکت که در شورا جریان دارد، همواره امیدوار بوده‌ام که فرهنگنامه به عنوان یک اثر مشارکتی و اجتماعی به حیات خود ادامه دهد.

از وقتی که در اختیار لیزنا قرار دادید بسیار سپاسگزارم. برای شما و همه دست اندرکاران این اثر ملی آرزوی موفقیت می‌کنم.