کد خبر: 50282
تاریخ انتشار: سه‌شنبه, 29 مهر 1404 - 12:38

داخلی

»

گزارش

سرو سربلند آموزش ایران: ثمینه باغچه‌بان + گزارش تصویری

منبع : لیزنا
مراسم یادبود ثمینه باغچه‌بان، بزرگ بانوی آموزش ناشنوایان ایران و یکی از سه زن بزرگی که آموزش ابتدایی ایران مدیون تلاش‌های بی‌وقفه آنان در تألیف کتاب‌های درسی این مقطع است، در ۲۷ مهرماه ۱۴۰۴ در محل شورای کتاب کودک و با حضور فرزند وی مریم پیرنظر، دبیر شورای کتاب کودک نوش‌آفرین انصاری و جمعی از علاقه‌مندان برگزار شد. 
سرو سربلند آموزش ایران: ثمینه باغچه‌بان + گزارش تصویری

 به گزارش خبرنگار لیزنا، مجری برنامه میترا مودب، برنامه را با یک دقیقه سکوت به مناسبت درگذشت این بانوی بزرگ آغاز کرد و پس از آن، برنامه با دل‌نوشته زیبای مجری ادامه یافت (که در زیر بخشی کوتاه از آن آورده می‌شود و با اجازه وی، متن کامل این دل‌نوشته زیبا به‌زودی در ستون «گاهی دور گاهی نزدیک» در لیزنا منتشر خواهد شد). لازم به یادآوری است که تمام برنامه‌های یادبود هم‌زمان در تالار و با زبان اشاره توسط زینب رنجبر ترجمه شد که محتوا و زیبایی برنامه را دوچندان کرده بود. 

 "با سلامی چو بوی خوش آشنایی بر شما دوست‌داران فرهنگ و ادب کودک که امروز با دل آمده‌اید در سایه واژه‌ها نه تنها برای یاد، برای ستایش زنی از ریشه دانایی و روشنی و از جنس انسان‌هایی که نمی‌خواستند جهان ما خاموش بماند. بانویی که با دستانش قصه‌ها را چون پرنده‌ای سبک‌بال بر شانه کودکان نشاند. و ما امروز در سایه او ایستاده‌ایم، بانو ثمینه باغچه‌بان، این سرو سربلند". 

 سخنران اول نوش‌آفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک و از همراهان و دوستان نزدیک ثمینه باغچه‌بان بود که ضمن تقدیر از کمیته خدمات کتابداری به کودکان با نیازهای ویژه برای برگزاری این یادبود، از آشنایی خود با ثمینه باغچه‌بان در دهه ۱۳۴۰ یاد کرد و از دوستی صمیمانه و همکاری اثرگذار وی با دو بانوی بزرگ دیگر آموزش و پرورش ابتدایی ایران، توران میرهادی و لیلی ایمن (آهی)، در تألیف کتاب‌های درسی ابتدایی و آموزش کودکان این سرزمین برای حاضران گفت. وی اشاره کرد که این سه زن قدرتمند آموزش ابتدایی ایران، علاوه بر همکاری در تدوین کتاب‌های درسی، در کنار آموزش ابتدایی هر یک مشغله جداگانه‌ای نیز برای خود برگزیدند و ثمینه باغچه‌بان علاوه بر آموزش ابتدایی، آموزش ناشنوایان را نیز در اولویت کاری خود قرار داد. همچنین بیان کرد که وی پس از انقلاب به خارج از ایران مهاجرت کرد، ولی این مهاجرت چندان طول نکشید و به ایران بازگشت و همه کارهای خود را از سر گرفت. 

 نوش‌آفرین انصاری در ادامه اشاره کرد به فهرستی از کارهای ثمینه باغچه‌بان که فاطمه مرتضایی‌فرد، عضو هیئت‌مدیره شورا، از آثار وی برای مراسم یادبود تهیه کرده بود. وی گفت که با این فهرست، من به عنوان شورا سربلند شدم؛ فهرستی که نشان از پرکاری این بانوی سترگ آموزش ابتدایی و آموزش ناشنوایان ایران دارد و به گفته استاد رضا محمودی، از شاگردان وی، مادر ناشنوایان ایران است. وی آرزو کرد که راه و کارهای اثرگذار وی ادامه داشته باشد. 

 دبیر شورای کتاب کودک اعلام کرد که در سی‌ونهمین دوره (۱۴۰۳) کارگاه آشنایی با ادبیات کودک و نوجوان، ۱۱ نفر از کسانی که فارغ‌التحصیل شدند، از جامعه ناشنوایان بودند که باعث افتخار شورا است. وی به این نکته اشاره کرد که موفقیت ناشنوایان در شورا منوط به خواست جامعه ناشنوایان است که باید بخواهند در مورد خواندن و ادبیات قوی‌تر مشارکت کنند. وی سخنان خود را با این جمله‌ها به پایان برد: "وقتی از ثمینه باغچه‌بان یاد می‌کنیم، از آموزش صحبت نمی‌کنیم، از عشق صحبت می‌کنیم. یادش گرامی".

پس از آن از مریم پیرنظر، فرزند ثمینه باغچه‌بان و استاد هوشنگ پیرنظر دعوت شد که صحبت کند. وی اظهار کرد که می‌خواهد تنها دو خاطره از مادر بگوید و از خاطره‌ای در دوره دانشجویی در نیویورک و برخورد با یک جوان افغانستانی گفت که وقتی متوجه شد با جمعی ایرانی روبه‌رو است، با جمله "بابا آب داد" به سراغ ما آمد و با همین جمله فارسی، زبان و پیوند خود را با ما نشان داد؛ جمله‌ای که از کتاب‌های ابتدایی آمده بود و ثمینه باغچه‌بان و دو بانوی بزرگ دیگر، آموزش ابتدایی را با آن آغاز کرده بودند. وی اشاره کرد که استاد همایون صنعتی‌زاده، مدیر مؤسسه فرانکلین که چاپ کتاب‌های درسی ایران و افغانستان را بر عهده داشت، این سه زن را "سه تفنگدار" می‌خواند. 

 خاطره دوم مربوط به متن درسی «دهقان فداکار»، ریزعلی خواجوی بود و تاریخچه ورود این متن به کتاب‌های درسی که تا همین اواخر هم در کتاب‌ها وجود داشت و شاید هنوز هم باشد؛ متنی که ثمینه باغچه‌بان در کتاب‌های درسی همه بچه‌های ایران به یادگار گذاشته است. 

 مریم پیرنظر در پایان یادآوری کرد که تأثیر مادرش بر زندگی مردم ایران نامرئی است و خوشحال است که تلاش‌های وی، توران میرهادی و لیلی ایمن با شورای کتاب کودک حفظ شده و در دسترس همگان است. شورا محیطی بود و هست پر از انسانیت، ذوق، سواد و تعهد، و وی خاطره‌های بسیاری از ناهارهای شورایی با شورایی‌ها و فرهادی‌ها (شاگردان توران میرهادی در مدرسه فرهاد) دارد. 

 در این بخش از برنامه کلیپی پخش شد از تصاویر ثمینه و جبار باغچه‌بان و مدرسه ناشنوایان باغچه‌بان که همراه بود با شعری سروده پوربابکان که سازنده این کلیپ نیز بود. پوربابکان یکی از ۱۱ ناشنوایی است که دوره یک‌ساله ادبیات کودکان را در سال گذشته با موفقیت به پایان رسانده است. 

 سخنران بعدی رضا محمودی، محقق، مدرس زبان اشاره و فعال پر‌سابقه کمیته ملی آموزش ناشنوایان از سال‌های دور بود. وی گفت ناشنوای مادرزادی است و بسیار واضح سخن گفت. وی از مادر خود یاد کرد که خیلی زود متوجه ناشنوایی وی شده و تحت مراقبت قرار داده بود و در هفت‌سالگی به مدرسه ناشنوایان باغچه‌بان رفت و در ورود مورد استقبال ثمینه باغچه‌بان قرار گرفت. وی دوره دبستان را در مدرسه باغچه‌بان تمام کرد و دوره اول دبیرستان را نیز زیر نظر ثمینه باغچه‌بان گذراند و سپس به هنرستان نظام مافی وارد شد و ادامه تحصیل داد. 

 محمودی از خاطره اولین کلماتی که بر زبان آورده بود گفت: به مناسبت درگذشت جبار باغچه‌بان، ثمینه در حیاط مدرسه لب باغچه نشسته بود و همه برای تسلیت نزد وی می‌رفتند. من هم جلو رفتم و اولین جمله‌ام را آن روز به زبان آوردم: "فوت جبار باغچه‌بان را به شما تسلیت می‌گویم." در همان حال مورد تشویق ثمینه قرار گرفتم. وی ادامه داد: از هنرستان که دیپلم گرفتم، روزی که وی را دیدم و گفتم دیپلم گرفته‌ام، به من گفت از همین فردا بیا مدرسه و به بچه‌ها درس بده. او به ما هویت می‌داد، اعتمادبه‌نفس می‌داد. من معلم مدرسه شدم تا سال ۱۳۵۷ که مرا به کمیته ملی آموزش ناشنوایان دعوت کردند. در کمیته ملی مشغول شدم تا پس از انقلاب که به ما گفته شد فقط یک جا می‌توانیم کار کنیم، یا کمیته ملی یا مدرسه. وی گفت که باید خودم انتخاب کنم و من با پدرم مشورت کردم. پدرم گفت هرچه ثمینه گفت همان کار را بکن. وقتی به ثمینه گفتم، گفت در کمیته ملی کار کن که کارایی بیشتری برای همه ناشنوایان کشور دارد. آن کمیته بعد از مدتی با سازمان بهزیستی ادغام شد. 

 رضا محمودی از مهاجرت ثمینه باغچه‌بان و بازگشت وی پس از چند سال گفت و خاطرات دیگری نیز نقل کرد و در پایان گفت: "می‌گویید جبار باغچه‌بان، ولی شنیدم که می‌گویید مرحومه ثمینه باغچه‌بان. یعنی جبار باغچه‌بان زنده است. ثمینه باغچه‌بان تو هم زنده‌ای، تا ابد زنده‌ای، برای همه ناشنوایان ایران زنده‌ای."

 در بخش بعدی، کتاب قصه «درخت نارنج» از ثمینه باغچه‌بان به زبان اشاره توسط زینت رنجبر خوانده و اجرا شد که مورد استقبال حاضران قرار گرفت. سپس کارت کتابی که توسط کوکب طاهباز طراحی و چاپ شده بود معرفی شد و به حاضران از این نشانه کتاب هدیه داده شد که گاهشمار زندگی ثمینه باغچه‌بان با عنوان «سرو سربلند» به‌صورت فشرده روی آن چاپ شده بود. 

 پس از این، از حاضران دعوت شد که هر کس مایل است، خاطره‌ای از ثمینه باغچه‌بان بیان کند. چند خاطره نقل شد که در یکی از آن‌ها، کتاب آموزش زبان ترکی برای فارسی‌زبانان تألیف ثمینه باغچه‌بان معرفی شد که توجه اغلب حاضران را جلب کرد. در معرفی این کتاب، مریم پیرنظر به تصویرگر بزرگ آن، پرویز کلانتری، اشاره کرد و گفت که همراه این کتاب سه نوار کاست صوتی بود که آموزش‌های کتاب را تکمیل می‌کرد و از آنجا که این کتاب توسط مافیای نشر به‌صورت غیرقانونی بازچاپ و در دست‌فروشی‌های پیاده‌روهای روبه‌روی دانشگاه تهران عرضه می‌شود، به‌جای نوارهای کاست، یک سی‌دی همراه کتاب شده است. وی افزود که اجازه تجدید چاپ کتاب را به علت امکان دست بردن در نقاشی‌های کتاب که آثار زنده‌یاد پرویز کلانتری هستند و ارزش هنری بسیاری دارند، نداده است. 

 در پایان، مهشید دولت، دبیر کمیته خدمات کتابداری به کودکان با نیازهای ویژه، با اشاره به عمر پربار ثمینه باغچه‌بان گفت وقتی با کمک همکاران کمیته، فهرست آثار وی را که برای نشانه کتاب تهیه شده بود نگاه می‌کرد، از پرکاری وی در تعجب بود که چگونه ممکن است یک نفر این‌همه آثار باکیفیت از خود به‌جا بگذارد. وی افزود وقتی به سال ۱۳۵۷ فکر می‌کند که برخی فعالیت‌ها کم یا قطع می‌شود، فعالیت‌های وی هرگز قطع نشد، آن هم در جامعه‌ای مردسالار که زن باید نقش همسری، مادری، خواهری و فرزندی برای پدر و مادر خود را ایفا کند و در فعالیت‌های اجتماعی نیز چنین مشارکتی داشته باشد. 

 در این مراسم، نمایشگاهی از برخی آثار وی روی میزها چیده شده بود که هر یک از آن کتاب‌ها برای حاضران یادآور کودکی و زندگی با این قصه‌ها و شعرها بود.