کد خبر: 49826
تاریخ انتشار: پنج شنبه, 09 خرداد 1404 - 08:33

داخلی

»

برگ سپید

اتولنامه: فرهنگ ماشین‌نوشته‌ها در ایران

منبع : لیزنا
مهگل کامروا
اتولنامه: فرهنگ ماشین‌نوشته‌ها در ایران

درباره نویسنده

سید جمال هادیان طبائی زواره، متولد ۱۳۵۱، رئیس مرکز روابط‌عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت رسانه و مولف، روزنامه‌نگار و ایده پرداز است. مشهورترین کتاب هادیان در حوزه روابط عمومی، «آفرینش متن‌های کوتاه» است (وبسایت پرباقری). از آثار دیگر او می‌توان به «غزال غزل: ناب‌ترین سروده‌های شاعران آستان حضرت علی‌بن موسی‌الرضا‌المرتضی (ع)»، «خاتم عشق: مجموعه رباعی‌هایی در وصف نبی رحمت محمد مصطفی (ص)»، «نوروزنامه: نوروز و آیین‌‌های آن همراه با یک‌صد و پنجاه متن تبریک نوروزی»، «متن‌های کوتاه: سپاس. انتصاب. دعوت. خوشامد» و ... اشاره کرد (وبسایت گیسوم).

درباره کتاب

اتولنامه فرهنگ‌ ماشین‌نوشته‌ها در ایران است. نویسنده کتاب را با تقدیم‌نامه‌ای به همه راننده‌های بامرام آغاز می‌کند. سپس در پیشگفتار به تشریح اثر خود می‌پردازد. او خود را تنها سراینده اتولنامه نمی‌پندارد بلکه به هزاران مرد سخت‌کوش که سرد و گرم روزگار را چشیده‌اند و آموخته‌های سال‌های عزیز عمرشان را بر اتول‌هایشان نگاشته‌اند تا داستانی پدید آید که بسیار دوستش دارند، یاد می‌کند.

در این کتاب، ماشین‌نوشته‌ها به 8 بخش که شامل آغازنامه، نیایش‌نامه، عشق‌نامه، طنزنامه، شورنامه، پندنامه، گله‌نامه و فرنگی‌نامه است، تقسیم شده‌اند. نویسنده در آغاز نامه از تهران عصر ناصری شروع می‌کند تا به میرزا عباس‌خان مهندس‌باشی و محمدباقر قالیباف برسد. از انواع وسایل نقلیه در طول زمان از جمله اسب و قاطر تا تخت روان و کالکسه می‌نویسد تا به ماشین دودی (قطار) و تراموای اسبی برسد. از نخستین تصادف تا نخستین گواهینامه رانندگی که توسط محمدناصر انشا اخذ شد.

در ادامه بخش آغازنامه به ماشین مشدی ممدلی و شعر معروفش می‌پردازد که بچه‌های شیطان و بازیگوش تهران تا مرحوم مشهدی محمدعلی درشکه‌چی را سوار بر ماشین می‌دیدند به دنبال آن می‌دویدند و دسته جمعی این شعر معروف می‌خواندند:

«ماشین مشدی ممدلی/ نه بوق داره نه صندلی

با پرده‌های مخملی/با چوب‌های جنگلی»

بخش دوم کتاب، نیایش‌نامه است که در آن نویسنده به خداوند که فریادرس رانندگان در مسیر دشوار و پر از خطر و غربت است اشاره می‌کند.

در عشق‌نامه ازعشق رانندگان به خداوند، ائمه و خانواده می‌نویسد. طنزنامه به نوشته‌های رانندگان شوخ‌طبع و زنده‌دل اختصاص دارد که لبخند بر لب‌ها می‌آورد. شورنامه، باور مردم درمورد چشم زخم و اشعار، دعاها و عبارت‌هایی است که برای خنثی کردن آن به کار می‌بردند. پندنامه، مربوط به تجربه‌های تلخ و شیرین روزگار برای رهگذران و مسافران است که بر روی ماشین‌ها نقش بسته است. گله‌نامه، مربوط به شکایات رانندگان از روزگار، فراز و فرود‌ها و ناسازگاری‌های آن است که وضعیت آب و هوا تا قهرعاشق را دربرمی‌گیرد. در فرنگی‌نامه، به نوشته‌هایی به زبانی جز زبان فارسی مثل عربی، ترکی و انگلیسی اشاره شده است که موضوعات مختلفی مثل نیایش و ستایش، گله و شکایت، و پند و اندرز را دربرمی‌گیرد.

قسمت‌هایی از کتاب

«الهی در تب فقرم بسوزان/ ولی محتاج نامردان مگردان»

«بچه محل حضرت عبدالعظیم»

«عروس خیابون آهوی بیابون»

«ای بی‌وفا دیگه دوستم نداری؟»

«دریای غم، اردک ندارد»

«شمع سوزان توام جانا فراموشم نکن/ از کنارم می‌روی اما تو خاموشم مکن»

«اگر حسود نباشد جهان گلستان می‌شود»

«گوزلر یالان سویلمزلر»

«تا نخواهندت، مخواه/ و تا نبخشندت، مگیر

تا نپرسندت، مگوی/ و تا نخوانندت، مرو»

«تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم/ روزی سراغ وقت من آیی که نیستم»

«Don’t cry for me it doesn’t give me pain»

سخن پایانی

اتولنامه، کتابی بود که به اطلاعات تاریخی‌ام درمورد اتومبیل افزود، در وجودم احساس خوبی ایجاد کرده و به لب‌هایم لبخند آورد، آموزه‌هایی در خصوص زندگی و زیستن به من داد و با فرهنگ مردم کوچه و خیابان آشناترم کرد. در روزهای اول اقامتم در خوابگاه دانشگاه این کتاب را می‌خواندم و می‌خندیدم. هم‌اتاقی‌هایم به خاطر جلد کتاب، فکر می‌کردند که کتابی مذهبی در دست گرفته‌ام‌ و می‌خندم و فکر می‌کردند که آدمی عجیب و دیوانه هستم.

 

مشخصات کتاب

هادیان طبائی‌زواره، سیدجمال/ اتولنامه: فرهنگ ماشین‌نوشته‌ها در ایران/ تهران: فرهنگسرای میردشتی، 1392.

منابع

وب‌سایت پرباقری، سیدجمال هادیان طبائی‌زواره‌ را بهتر بشناسید، لینک

وبسایت گیسوم، جستجوی کتاب: پدیدآورنده: سیدجمال هادیان طبائی‌زواره، لینک

مشخصات نویسنده متن

مهگل کامروا، متولد 20 خرداد سال 1379 در استان کرمان، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی. علاقه‌مند به دوچرخه‌سواری، که دوچرخه ندارد و دارنده گواهینامه و ترسان از رانندگی.