کد خبر: 43378
تاریخ انتشار: سه شنبه, 12 اسفند 1399 - 12:53

داخلی

»

کتاب

در نشست جنبی نمایشگاه مجازی تاریخ معاصر مطرح شد:

بررسی همکاری‌های مخفی رژیم صهیونیستی و رژیم پهلوی بر اساس اسناد تاریخی

منبع : مجمع ناشران انقلاب اسلامی
دکتر محمدتقی‌ تقی‌پور در نشست جنبی نمایشگاه مجازی تاریخ معاصر با عنوان «صهیونیسم در دورۀ پهلوی» گفت: روابط ایران و اسرائیل در دوران پهلوی دارای دو عمق گسترده است.
بررسی همکاری‌های مخفی رژیم صهیونیستی و رژیم پهلوی بر اساس اسناد تاریخی

به گزارش لیزنا، دکتر محمدتقی‌ تقی‌پور گفت: میدان حضور یهودیان و صهیونیسم‌ها در دوران پهلوی زیاد بوده که یکی از پیچیده‌ترین بخش تاریخ ماست. مأموران و نمایندگان مخفی و غیرمخفی اعتراف کردند که از قدیمی‌ترین افراد خارجی یهودیان بوده‌اند. نیروهای اسرائیل به‌طور رسمی از سال 1334 وارد ایران شدند. یکی از قدیمی‌ترین نمایندگان اسرائیل در ایران، در مصاحبه‌ای با خبرنگاران گفته است اگر بدانید ما در ایران چه وضعیتی به وجود آوردیم، وحشت خواهید کرد.

تقی‌پور با بیان اینکه رژیم‌های پهلوی و اسرائیل هر دو زاییده جنگ جهانی اول‌اند، گفت: کانون‌های صهیونیستی آتش جنگ جهانی اول را روشن کردند. جنگ جهانی اول یک کودتای جهانی صهیونیستی بود. یهودیان خواهان اشغال سرزمین فلسطین و تشکیل کشور اسرائیل بودند. انگلیس فلسطین را تحت اشغال خودش می‌گیرد. هربرت ساموئل، رئیس کمیسیون عالی، زمینه را برای انتقال یهودیان به ایران فراهم می‌کند. زمینه شکل‌گیری جنگ جهانی دوم از سوی همان کسانی صورت گرفت که جنگ جهانی اول را پایه‌ریزی کردند. یهودیان در بین جنگ جهانی دوم قضیه هولوکاست را بیان کردند و می‌خواستند بگویند ما سرزمین می‌خواهیم. چند سال پس از جنگ جهانی دوم، قطعنامه 181 تصویب می‌شود که طی آن، فلسطین به دو قسمت یهودیان و فلسطینیان تقسیم می‌شود. یهودیان از این فرصت استفاده می‌کنند و طرحی را به‌عنوان طرح «دالت» اجراء می‌کنند؛ یعنی شناسنامه‌ای برای کل آبادی‌های فلسطین، مبنی بر اینکه این آبادی‌ها در چه موقعیتی، چه زمانی، چه مکانی و چه طور تصرف بشوند. از آن طرف، رضاخان در ایران کودتا می‌کند و حکومت را به دست می‌گیرد و به کمک انگلیس، محمدعلی فروغی را به‌عنوان نخست‌وزیر انتخاب می‌کند که یهودی‌زاده و یهودی‌تبار بود. پسر دکتر امینی یهودی همدانی و کورت اریش نومان (یهودی آلمانی) پزشکان رضاخان بودند. باستان گرایی یک تئوری جدید در سرزمین ایران بود که توسط یهودیان اسرائیل طراحی و پیگیری می‌شد. رضاخان با یهودیان کاملاً در ارتباط بود. در سال 1931، رئیس تشکیلات صهیونیست در ایران طرحی را اعلام می‌کند که طی آن یهودیان در ایران حضور پیدا کنند و شناسنامه ایرانی دریافت کنند. حکومت محمدرضا روی کار آمد و به همان شکل، تمامی کارکنان حکومتی آنها یهودی، یهودی‌تبار – بهایی یا فراماسون بودند. اسحاق آدولف کرمیو معروف به آلیانس اسرائیلیت که اوایل حکومت مظفرالدین شاه تشکیل شد، مادر تشکل‌های یهودی در ایران بوده که مرکز اصلی آن در اسرائیل بود. این تشکیلات آموزش‌های صهیونیستی در ایران را رواج می‌داد.

این پژوهشگر حوزۀ صهیونیسم افزود: زمانی که کودتای 28 مرداد اتفاق افتاد، رئیس آژانس یهود (ستاد عملیاتی سازمان یهودیت در ایران) یعقوب نیمرودی بود. در سال 1335 فردی به نام هارئیل، نماینده اسرائیل در ایران بوده است. تیمور بختیار، رئیس ساواک ایران، با شیلوآ اسرائیل در فرانسه دیدار می‌کند و گسترش ساواک را برنامه‌ریزی می‌کنند. دیوید بن گوریون، سوسیالیسم یهودی کمونیسم، اولین نخست‌وزیر اسرائیل، نامه‌ای را به شاه می‌فرستد و طرحی را  می‌دهد که ما اقداماتمان این است که اسرائیل را گسترش بدهیم. شاه گفت: این کار را طبق سنت باستانی که کوروش حامی آن بوده انجام می‌دهم. در سال 1949، نخست‌وزیر اسرائیل نامه‌ای به شاه می‌دهد که رسمیت بخشیدن اسرائیل و گسترش روابط را درخواست می‌کند. شاه می‌گوید این شناسایی صورت گرفته و امر تازه‌ای نیست. این مسئله شناسایی اسرائیل بازتاب بسیاری داشت. در اواخر سال 1958، وزیر دارایی اسرائیل وارد ایران می‌شود و درخواست گسترش رابطه ایران با اسرائیل در زمینه‌های مختلف از جمله روابط نفتی و اقتصادی و... را دارد.

دکتر تقی‌پور دربارۀ ارتباط ساواک و رژیم صهیونیستی گفت: زمانی که نصیری به عنوان رئیس ساواک روی کار آمد، یک همکاری تحت عنوان کریستال بین ایران و اسرائیل شکل می‌گیرد. پیمان دیگری نیز موساد با ساواک با نام «نیزه سه سر» انجام می‌دهد که سازمان اطلاعات ترکیه، ساواک و موساد بودند. تقسیم کاری در این پیمان تعیین شد که ساواک پولش را فراهم می‌کرد و دو دستگاه دیگر جاسوسی برنامه‌های مختلفی را طراحی و اجرا کنند. اسرائیل از این طریق به همه اهداف خود رسید. ایستگاه برون مرزی اسرائیل در ایران بنا نهاده شد. این مرکز دارای سه مرکز فرعی بود: شمال‌غرب در بانه، غرب در ایلام و جنوب در شهر آبادان قرار داشت. با پوششی که ساواک ایجاد کرده بود، در تمامی کشورها اسرائیل نفوذ داشت. پیمانی دیگر با رمز عقاب تاسیس شد، یک پیمان دیگر هم تحت عنوان پنهان با نام رمز امام برای کردستان عراق فعالیت می‌کردند. با این پیمان‌ها ایران بسیار تضعیف شد و دست موساد، اسرائیل و نفوذشان در ایران گسترش یافت. تمامی اطلاعات توسط این چند پیمان فراهم شد و بیشترین بهره را اسرائیل برده است.

نویسندۀ کتاب «تا فراموش نکنیم» در ادامه گفت: روابط طرفین در دوره سی‌ساله تمام دولت‌های اسرائیل و ایران کاملاً متفاوت بود. صدها مأمور در حوزه‌های مختلف و تحت پوشش‌هایی به ایران نفوذ می‌کردند. یکی از بخش‌های مهم، غارت آثار تاریخی ملی اسلامی و تمدن ایران بود. تمامی جاسوسان اسرائیلی در ایران به صورت تشکیلاتی این وظیفه را به عهده می‌گرفتند. سیزده سال یعقوب نیمرودی در ایران حضور داشت. لوازم خانه او تماماً از آثار باستانی ایرانی بود. ظروف سفالی، آیینه‌کاری آثار باستانی که مربوط به 700 سال قبل بود، در خانه او وجود داشت. تمام این آثار را اسرائیلی‌هایی که در ایران بودند، غارت کردند. ساواک گزارش داد که مرکزی در رابطه با قاچاق فرهنگی هنری تاریخی توسط اسرائیل در اورشلیم به وجود آمده است.

محمدتقی تقی‌پور در پایان سخنان خود گفت: تغییر تقویم تاریخ شمسی ایران به یهودی نیز از همکاری‌های شاه و یهودیان اسرائیل است که در سال 1961 میلادی اعلام می‌شود. این رئوس همکاری‌های صهیونیست‌ها با پهلوی اول و دوم و اسناد نشان می‌دهند که کودتای سوم اسفند 1299 در راستای تحقق اهداف صهیونیست‌ها برای روی کار آوردن فردی مستبد و وابسته بود تا به هدف تأسیس رژیم غاصب اسرائیل دست پیدا کنند.