کد خبر: 50216
تاریخ انتشار: شنبه, 12 مهر 1404 - 10:36

داخلی

»

کتاب

توسط انتشارات امیرکبیر

ترجمه حسن شهباز از «ربه کا» به چاپ چهاردهم رسید

منبع : لیزنا
رمان «ربه کا» نوشته دافنه دو موریه با ترجمه حسن شهبازی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ چهاردهم رسید.
ترجمه حسن شهباز از «ربه کا» به چاپ چهاردهم رسید

به گزارش خبرنگار لیزنا، رمان «ربه کا» نوشته دافنه دو موریه با ترجمه حسن شهبازی به تازگی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ چهاردهم رسید.

دافنه دوموریه نویسنده انگلیسی این کتاب متولد سال 1907 و درگذشته به سال 1989 است که داستانی کوتاهی به نام «پرندگان» دارد که آلفرد هیچکاک آن را در قالب سینما به تصویر کشیده است. این نویسنده رمانی به نام «مهمان جامائیکا» هم دارد که توسط هیچکاک اقتباس شده و نسخه سینمایی دارد.

رمان «ربه کا» برای اولین بار سال 1938 منتشر شد و داستانش درباره زندگی یک زن جوان است که باعث شهرت دو موریه در جهان ادبیات شد. این نویسنده می گوید در کار نوشتن و به ویژه نوشتن «ربه کا» تحت تاثیر قلم خواهران برونته (امیلی، شارلوت و آن) بوده و سال 1961 هم کتاب زندگی برادر خواهران برونته را نوشت.

داستان کتاب پیش رو درباره زن جوانی است که در شهر مونت کارلو با مردی به نام ماگزیم دووینتر ازدواج و به شهر ماندرلی کوچ کرده است. اما با وجود داشتن شوهر و خانه و ملک بزرگ همراه خدمتکاران و فراهم بودن همه امکانات مادی، احساس خوشبختی نمی کند. احساس زن، غربت و ناآرامی ناشی از آن است. حضور یک سایه و شبح به نام «ربه کا» که همه جا او را کنار خود حس می کند هم مزید بر علت است و بر روح گوتیک درون متن داستان اضافه می کند. احساس دیگر زن جوان، این است که شوهرش ماگزیم دیگر او را دوست ندارد اما حقیقت ماجرا، با تفکرات درونی شخصیت اصلی داستان، فاصله دارد و ...

«ربه کا» در زمان چاپ، مولف گمنامی داشت که با انتشار اثر در بهار 1938، او را تبدیل به یک نویسنده محبوب کرد و یک ماه پس از چاپ اول، چاپ دوم و دوماه بعد هم چاپ سومش راهی بازار نشر انگلستان شدند. این رمان از بهار تا زمستان 1938 به چاپ هشتم رسید. روزنامه ها و مطبوعات کشورش هم او را نویسنده ای مثل شارلوت برونته و جین آستین معرفی می کردند. پس از انگلستان هم، در فرانسه و آلمان صدا کرد و شرکت فیلمسازی هالیوودی یونایتد آرتیستز هم نسخه سینمایی آن را تولید کرد.

ترجمه حسن شهباز از «ربه کا» اردیبهشت 1333 منتشر شد و خرداد 1334 به چاپ دوم رسید. در حال حاضر هم چاپ چهاردهمش توسط انتشارات امیرکبیر به بازار نشر عرضه شده است.

«ربه کا» در 27 فصل نوشته شده که عناوین شان به این ترتیب است:

«فصل اول: از یاد رفته»، «فصل دوم: یادبودهای گذشته»، «فصل سوم: به سوی سرنوشت»، «فصل چهارم: شراره های خاموش»، «فصل پنجم: عتاب محبوب»، «فصل ششم: بازی سرنوشت»، «فصل هفتم: در کاخ آرزوها»، «فصل هشتم: بندهای ناگسستنی»، «فصل نهم: آغاز نامرادی ها»، «فصل دهم: رویاهای زودگذر»، «فصل یازدهم: افکار پریشان»، «فصل دوازدهم: سوز و ساز»، «فصل سیزدهم: ترانه های جانگداز»، «فصل چهاردهم: یاد گمشده»، «فصل پانزدهم: تنهایی»، «فصل شانزدهم: شب نشینی شوم»، «فصل هفدهم: شام ظلمانی»، «فصل هجدهم: آشنای ناپیدا»، «فصل نوزدهم: راز دهشتناک»، «فصل بیستم: اعترافات هراس انگیز»، «فصل بیست و یکم: آغاز تحقیق»، «فصل بیست و دوم: نخستین محاکمه»، «فصل بیست و سوم: قتل یا انتحار»، «فصل بیست و چهارم: شبح مرگ»، «فصل بیست و پنجم: ماجرای جدید»، «فصل بیست و ششم: آخرین امید» و «فصل بیست و هفتم: پایان سرگذشت».

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

با صدایی که حاکی از اطمینان باطن بود جواب داد: من می دانم که شما هیچ وقت چنین فکری درباره من نمی کنید.

آن وقت دوباره، با لحنی که میزان اندوه باطنیش را آشکار می کرد گفت: شما نمی دانید که اگر ماگزیم از این طرز فکر شما باخبر شود چقدر ناراحت خواهد شد ...

با عجله گفتم: شما که در این باره چیزی به ماگزیم نخواهید گفت ...

نگاهی کرد و گفت: مرا چطور آدمی تصور می کنید؟ البته که چیزی نخواهم گفت ...

و پس از یکی دو دقیقه سکوت اضافه کرد: ملاحظه کنید خانم دووینتر، من ماگزیم را خوب می شماسم، در بسیاری از حالات مختلف زندگی او را دیده ام... اگر او بفهمد که شما درباره گذشته تان رنج می برید و از زندگی کردن در ماندرلی ناراحتید، خیلی غصه خواهد خورد. من به شما قول می دهم که نظایر این فکر کافی است او را کاملا مایوس و بیچاره کند ...

من باید در اینجا نکته ای را تصریح کنم که خود شما خوب می دانید و آن این است که حال ماگزیم نسبت به گذشته خیلی بهتر شده. خانم لیسی حق داشت که آن روز می گفت ماگزیم در لبه پرتگاه نیستی قرار گرفته بود و نزدیک بود به کلی از بین برود، گرچه گفتن این موضوع در مقابل ماگزیم کمی دور از احتیاط است ولی به هرحال بهبودی او فقط به خاطر شماست، علاقه او به شما باعث شد که حالش خوب شود ...

چاپ چهاردهم این کتاب با 679 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 760 هزار تومان عرضه شده است.