کد خبر: 44314
تاریخ انتشار: یکشنبه, 14 شهریور 1400 - 20:03

داخلی

»

گزارش

نشست نقد و بررسی کتاب «عبور از سینمای سانسور: تأملاتی در فیلم سازی غیرطبیعی ایران» برگزار شد

منبع : روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران
سعید مستغاثی منتقد سینمای ایران با طرح این سوال که چرا بعد از 42 سال از انقلاب اسلامی ، سینمای ایران هنوز نتوانسته است به نمادی از «سینمای انقلاب اسلامی» دست پیدا کند؟ و چرا هنوز این سینما در دستان شبه روشنفکران است؟ معتقد است «حکایت دور ماندن سینمای ایران از جامعه ایرانی » نیازمند آسیب شناسی و ریشه یابی های جدی است که مسئولین فرهنگی باید به آن توجه ویژه ای داشته باشند.
نشست نقد و بررسی کتاب «عبور از سینمای سانسور: تأملاتی در فیلم سازی غیرطبیعی ایران» برگزار شد

به گزارش لیزنا، ششمین جلسه مجازی پایگاه نقد کتابخانه مرکزی پارک شهر با همکاری کتابخانه حضرت فاطمه (س) شهر تهران به نقد و بررسی «عبور از سینمای سانسور: تأملاتی در فیلم سازی غیرطبیعی ایران» اثر وحید جلیلی و با حضور سعید مستغاثی، منتقد سینمایی، مرضیه یگانه، مسئول کتابخانه عمومی مرکزی پارک شهر و نسرین رضوان زاده مسئول کتابخانه عمومی حضرت فاطمه (س) و با اجرای میثم رشیدی، کارشناس- مجری ساعت ۱۱ امروز یکشنبه ۱۴ شهریور ماه به صورت زنده در بستر فضای مجازی برگزار شد.​

میثم رشیدی مجری این برنامه در ابتدا و با اشاره به کتاب «عبور از سینمای سانسور» گفت: این کتاب مجموعه از مقالات وگفتگوهایی است که در مورد سینمای ایران نوشته شده است و نویسنده سعی کرده است این مقالات را در قالب کتاب منتشر کند اما زیرتیتر این کتاب؛ تعاملاتی در مورد فیلمسازی غیردینی ایران است و آقای جلیلی به عنوان نویسنده؛ این کتاب را در قالب ۱۵ فصل تنظیم کرده است که در نهایت، سینمای ایران در این کتاب مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.

کتاب «عبوراز سینمای سانسور» حوزه جدیدی به روی مخاطب  می گشاید

وی با بیان اینکه کتاب عبور از سینمای سانسور حوزه جدیدی را برای شناخت سینمای ایران به روی مخاطبین می گشاید خبر داد این کتاب توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

«سعید مستغاثی» منتقد سینمایی نیز در این برنامه، مباحث این کتاب را  یکی از بحث های رایج جبهه انقلاب درسینمای ایران یاد کرد و وحید جلیلی را از سرآمدان این جبهه ذکر کرد.

سینمای ایران به لحاظ فکری و محتوایی رشد قابل ملاحظه ای نداشته است

 وی ادامه داد: مساله اینکه لژیونرهای ایران چه نسبتی با انقلاب اسلامی دارند و چقدر با مردم ایران و باورهای آنان و فرهنگ عامه این مرز و بوم ارتباط دارند همه موضوعاتی است که سالها مورد بحث در جبهه انقلاب بوده است و علی رغم پیشرفت های تکنیکی سینمای ایران دراین سالها که در این کتاب هم به آن قید شده اما متاسفانه سینمای ایران به لحاظ فکری، درون مایه ای و محتوایی رشد قابل ملاحظه ای نداشته است.

«سینمای» «ایران» دو دروغ بزرگ است!

این منتقد سینمای ایران ادامه داد: آقای جلیلی در این کتاب به دو کلمه «سینمای ایران» اشاره می کند و معتقد است که «سینمای» «ایران» دو دروغ بزرگ است چرا که بسیاری از فیلم های تولید شده اصلا «سینما» نیستند و زیر خط استاندارد جهانی تولید می شوند و دروغ دوم هم کلمه «ایران» است که فیلم های تولید شده نسبتی با ایران ندارند.

مستغاثی تصریح کرد: نویسنده اثر، مساله دوگانگی در سینمای ایران و غرب را به شبه روشنفکری نسبت داده است که سبقه دیرینه ای در ادبیات و هنر این کشور دارد که نیازمند بحث های ریشه ای و تبار شناسی است. این درحالی است که این بیماری متاسفانه در سینمای ایران وجود دارد و جستجو در ریشه های اصلی آن را می طلبد.

«سینما» یکی از «دغدغه های انقلاب اسلامی» است

«وحید جلیلی» نویسنده کتاب «عبورازسینمای سانسور» نیز در این برنامه مجازی با بیان اینکه این کتاب ماحصل مجموعه ای از مقالات و گفتگوها در حوزه سینمای ایران است گفت: سینما یکی از دغدغه های انقلاب اسلامی از اولین روزها بوده است و در نخستین روزی هم که حضرت امام(ره) به ایران آمدند در سخنرانی خود در بهشت زهرا؛ بخشی از سخنان خود را به سینما اختصاص دادند و چند کلمه کلیدی را در این زمینه مطرح کردند و بعد از آن نیز بسیاری از اهل فرهنگ در بین انقلابیون، دغدغه های خود را نسبت به سینما مطرح کردند که مهمترین آنان «شهید آوینی» بوده است.

 امام خمینی(ره) معتقد بودند باید از فرصت سینما استفاده کرد

وی اضافه کرد: معتقدم سینمای ایران سینمای راهبردی است و نباید از آن غافل شد نه فقط از جنبه های آسیب های اجتماعی بلکه بیشتر از جنبه فرصتی که سینما ایجاد می کند و شاید بی جهت نیست که حضرت امام (ره) هم از همان اول، سینما را یک فرصت دیدند و معتقد بودند که باید از این فرصت جدید استفاده کرد.​

جلیلی ادامه داد: باید بپذیریم که انقلاب اسلامی، خدمات زیادی به سینمای ایران داشته است و به همین منظور سنیمای ایران در مقایسه با سینمای جهان به لحاظ توان فنی و قدرت تولید فیلم  جلوتراز بقیه کشورهاست و کمتر کشوری وجود دارد که توانایی تولید بیش از ۱۰۰ الی ۱۲۰ فیلم در سال را داشته باشد اما جمهوری اسلامی به این توان دست پیدا کرده است و این محصول انقلاب اسلامی است.

سوال اصلی کتاب این است «آیا سینمای ایران خدمتی به انقلاب اسلامی کرده است؟»

نویسنده کتاب «عبور از سینمای سانسور» با اشاره به جنبه های کیفی سینمای ایران گفت: سینمای ایران به لحاظ کیفی نیز نسبت به سینمای منطقه جلوتر است. این درحالی است که انقلاب اسلامی خدمت خودش را به سینمای ایران کرده است اما آیا سینمای ایران هم به انقلاب اسلامی خدمتی کرده است؟ و این سوالی است که من در این کتاب مطرح کردم.​

نثر کتاب خوب و روان و مورد توجه اعضای کتابخانه بوده است

مرضیه یگانه، مسئول کتابخانه عمومی مرکزی پارک شهر هم در سخنان کوتاهی در این برنامه گفت: این برنامه قرار بود چند ماه قبل برگزار شود که به دلایلی به تعویق افتاد و ما از همان روزها، کتاب عبور از سینمای سانسور را برای کتابخانه خریداری کردیم و به تعدادی از اعضای کتابخانه پارک شهر و حضرت فاطمه (س) دادیم و نظرات آنان راجع به این کتاب بسیار جالب بود این درحالی است که معتقدم کتاب با نثرخیلی خوب و روانی نوشته شده به طوری که توانسته نظر مخاطبین عام را هم جلب کند.

موضوع کتاب «نو و جدید» است

نسرین رضوان زاده، مسئول کتابخانه عمومی حضرت فاطمه (س) هم در این برنامه با بیان اینکه این اثر را کتاب پُرباری دیدم و هنگامی که برخی از اعضای کتابخانه حضرت فاطمه (س) آن را مطالعه کردند نسبت به خط خط این کتاب حرف داشتند گفت: همه کسانی که این کتاب را مطالعه کرده بودند در جمع بندی به این نتیجه رسیدند که چقدر موضوع کتاب،   نو و جدید است و چقدر نوآوری در واژه واژه این کتاب وجود دارد و خبری از اصطلاحات ثقیل سینمایی در این کتاب نیست.​

وی ادامه داد: بحث اینکه «چرا همه قهرمانان اصلی کشور را از سینمای ایران دور کردیم» بحثی بود که مخاطبین با آن موافق بودند. اما برخی ازمخاطبین هم معتقد بودند که در بخش های انتهایی کتاب، نویسنده اثر به برخی از کارگردانان سینما که شاید برای بسیاری از مخاطبین سینمای ایران مورد احترام باشند برچسب هایی زده است که مخاطبین با آن بخش موافق نبودند ضمن اینکه در بخش هایی از کتاب هم دیگر خبری از جملات ادبی نویسنده دیده نمی شود. اما در کل، مخاطبین کتاب از این کتاب راضی بودند.

تصویری که حاتمی کیا در فیلم «به رنگ ارغوان» ارائه می دهد متفاوت از جبنش دانشجویی است

وحید جلیلی در پاسخ گفت: من بسیار مشتاق شنیدن نقدهای مخاطبین راجع به این کتاب هستم اما من به عنوان یک منتقد حق دارم که نظرم را در مورد برخی از کارگردانان مثل آقای ابراهیم حاتمی کیا و اصغر فرهادی بیان کنم چرا که نگاه من در نقد فیلم های این کارگردانان، براساس کارهای آنان است نه خود شخصیت کارگردان. لذا نظر من دررابطه با فیلم «به رنگ ارغوان» اثر آقای حاتمی کیا با ایشان متفاوت است چرا که من به عنوان کسی که سالها در جنبش دانشجویی و در فضاهای دانشگاهها حضور میدانی داشتم، معتقدم تصویری که آقای حاتمی کیا از جنبش دانشجویی در این فیلم ارائه می دهد با آنچه که من در طول این سالها دیدم متفاوت است و ایشان بیشتر یک تصویر کاریکاتوری از این فضا ارائه داده است.

وجود حاتمی کیا برای سینمای ایران غنیمت است

وی افزود: آقای حاتمی کیا از بعد از فیلم آژانس شیشه ای معمولا در فیلم هایش یک سردرگمی را بازتاب می دهد. هر چند که ما وجود آقای حاتمی کیا را برای سینمای ایران غنیمت می دانیم اما به برخی از کارهای ایشان منتقد هستیم.​

این فعال فرهنگی با اشاره به فیلم «جدایی نادر از سیمین» گفت: اگر چه این فیلم در سینمای ایران یک نقطه عطف محسوب می شود اما یک فیلم نمادین است و صرفا روایت یک قصه نیست و علاوه براینکه دارای اشکالات زیادی در ساختار است اما معتقدم کارگردان بر اساس نتیجه ای که می خواسته بگیرد قصه اش را چیدمان کرده است تا به هدفش دست یابد.

هیچ رسانه ای جای «کتاب» را نمی گیرد

در ادامه نیز؛ رشیدی؛ کارشناس-مجری برنامه از وحید جلیلی پرسید که چرا این مقالات و گفتگوها در قالب کتاب منتشر شده است؟ و چرا نشر شهید کاظمی این کار را متقبل شده است که جلیلی گفت: به نظر من هیچ چیزی جای کتاب را نمی گیرد و کتاب می تواند علاوه براینکه فرهنگ سازی کند، سهم ماندگاری آن نیز بیشتراست ضمن اینکه قابلیت نقد آن هم افزونتر است اما در مورد انتشار این کتاب توسط انتشارات شهید کاظمی؛ به این دلیل بوده که انتشارات شهید کاظمی یک موسسه خصوصی است و من اصرار داشتم که کتاب باید توسط یک انتشارات خصوصی منتشر شود ضمن اینکه نشر موفقی تا الان بوده که خیلی حرفه ای عمل می کند و اینکه من برخی از دوستان این انتشارات را از نزدیک می شناسم.

وی یادآور شد: امیدوارم که راجع به سینمای ایران که حوزه استراتژیک، مهم و تاثیرگذاری محسوب می شود شاهد بحث های انتقادی جدی تری باشیم.

بررسی «ریشه های سینمای ایران» بخصوص «سینمای قبل از انقلاب» مهم است

در پایان هم سعید مستغاثی منتقد سینما با بیان اینکه یکی از مسائلی که می تواند در وضعیت کنونی سینمای ایران تاثیرگذار باشد «بررسی ریشه های سینمای ایران» و رجعت به عقبه این سینما یعنی سینمای قبل از انقلاب است گفت:  حضرت امام(ره) هم در مورد سینمای ایران سخنان مهمی داشته است اما این سخنان هیچگاه به صورت کامل مطرح نشده و برخی از کلمات ایشان در این زمینه منعکس شده است.

وی با اشاره به برخی از ادعاها مبنی براینکه سینمای قبل از انقلاب در خدمت مردم بوده است و یا اینکه برخی از فیلم های آن دوران پرفروش بودند یا تحولی را ایجاد کردند گفت: باید بررسی شود آیا سینمای قبل از انقلاب در خدمت مردم بوده است؟ باید بررسی شود واقعا فیلم گنج قارون یکی از فیلم های پرفروش زمان خود بوده یا فیلم قیصر، مسائلی را در جامعه مطرح کرده است؟ باید دید آیا این مسائل صحت دارد؟ من به همین منظور کتاب «حکایت سینماتوگراف» را در دو جلد نوشتم که جلد اول آن به فیلم های قبل از انقلاب می پردازد که چاپ شده است و جلد دوم آن نیز نگاهی به سینمای بعد از انقلاب دارد و توجه جدی به تحلیل ها و ریشه یابی های سینمای ایران قبل و بعد از انقلاب بر اساس اسناد موثق دارد.

چرا سینمای ایران بعد از ۴۲ سال نتوانسته به نماد «سینمای انقلاب اسلامی» تبدیل شود؟

وی تصریح کرد: اگر ما سینمای ایران را منفک از سینمای قبل از انقلاب ببینیم حتما راه را اشتباه خواهیم رفت. این درحالی است که باید به ریشه ها پرداخته شود. اینکه چرا بعد از ۴۲ سال از انقلاب اسلامی، سینمای ایران هنوز نتوانسته است به نمادی از سینمای انقلاب اسلامی دست پیدا کند؟ علت آن چه میتواند باشد؟   چرا هنوز سینمای ایران در دستان شبه روشنفکران است!؟ همین که در حال حاضر، بیننده سینمای ایران تنها چند درصد از مردم ایران را شامل می شود «حکایت دور ماندن این سینما از جامعه ایرانی است» که باید آسیب شناسی و بررسی شود.

ششمین جلسه پایگاه نقد کتابخانه مرکزی پارک شهر با همکاری کتابخانه حضرت فاطمه(س)  ظهر امروز یکشنبه ۱۴ شهریور با بررسی کتاب «عبور از سینمای سانسور: تأملاتی در فیلم سازی غیرطبیعی ایران»،   به صورت زنده در بستر فضای مجازی پخش  و با تقدیر از  وحید جلیلی، نویسنده اثر و سعید مستغاثی، منتقد به کار خود پایان داد.