کد خبر: 43743
تاریخ انتشار: دوشنبه, 27 ارديبهشت 1400 - 09:44

داخلی

»

سخن هفته

مطالعه واقعی در محیط مجازی

منبع : لیزنا
یزدان منصوریان
مطالعه واقعی در محیط مجازی

لیزنا، یزدان منصوریان، عضو هیأت علمی دانشگاه چارلز استورت: فضای مجازی یکی از متهمان ردیف اول برای معضل کم‌خوانی و کتاب‌نخوانی ماست. مدتهاست که انگشت اتهام بسیاری از اهالی فرهنگ به سوی فضای مجازی نشانه رفته و آن را از مسببان اصلی کاهش شمارگان کتاب و رکود بازار نشر می‌دانند. البته تا حد زیادی هم حق دارند و دغدغه آنان از جهاتی درست است. اما شما بهتر از من می‌دانید که فضای مجازی فقط یک عامل در میان عوامل موجود است و این مسئله وجوه دیگری هم دارد. گویی فرض اولیه بر این اصل استوار است که همه عوامل برای مطالعه دقیق و عمیق فراهم است، اما فضای مجازی نمی‌گذارد که ما سراغ کتاب برویم. گوشی موبایل حواس ما را پرت می‌کند و ظاهراً این دوست ناباب رابطه دیرینه ما با یار مهربان را تیره کرده است. بی‌تردید گوشی موبایل که - فعلاً مهترین نماد فضای مجازی محسوب می‌شود - متهم بی‌گناهی در این زمینه نیست و من هم قصد نادیده گرفتن نقش اساسی آن را ندارم. کالای غریبی است. اعتیادآور است و اگر آدم حواسش نباشد ساعت‌ها وقت مفید را به باد می‌دهد و ما را از بسیاری امور ضروری زندگی از جمله مطالعه باز می‌دارد.

افزون بر این در دنیایی که بر مدار «اقتصادِ توجه» می‌چرخد، رقابت میان اطلاعات چندرسانه‌ای از یک سو و متن نوشتاری از سوی دیگر نبرد نابرابری محسوب می‌شود. منظور از «اقتصاد توجه» تلاش برای جلب توجه مصرف کنندگان است. توجهی که هر روز کمتر و کمیاب‌تر می‌شود. زیرا - همانطور که می‌دانید - ارزش هر کالا در اقتصاد به میزان کمیابی آن بستگی دارد و کالاها هر چه کمیاب‌تر باشند ارزش بیشتری دارند. حال در دنیای معاصر که با انبوهی اطلاعات مواجهه است دیگر اطلاعات به تنهایی ارزشی ندارد. بلکه ارزش اصلی در «توجه به اطلاعات» نهفته است. از این منظر، هر فقره اطلاعاتی که بتواند توجه بیشتری را به خود جلب کند کالایی ارزشمندتر محسوب می‌شود. زیرا آنچه هر روز کمیاب‌تر می‌شود توجه مخاطبان به اطلاعات است نه خودِ اطلاعات. بنابراین، اکنون تلاش متولیان این عرصه بیشتر بر جلب توجه کاربران متمرکز است.

حال تصور کنید در رقابت میان فضای مجازی با این حجم از اطلاعات پرجاذبه چندرسانه‌ای - شامل فیلم، عکس، ترانه، خبر و بریده جراید - یک متن مفصل نوشتاری در قالب چاپی - یا حتی قالب الکترونیکی که فقط نسخه دیجیتال متن چاپی باشد -  چه اقبالی برای جلب توجه کاربران دارد؟ به همین دلیل است که امروزه عملاً تلفن همراه ما را همراه خود می‌برد. گاهی از خودم می‌پرسم آیا گوشی تلفن در دست توست یا تو در دستِ گوشی؟! این گوشی همراه توست یا تو همراه گوشی؟! خلاصه روزگار غریبی شده و انسان معاصر باید در نوع ارتباطش با این فناوری فریبکار تجدید نظر کند.

با این حال، این سکه روی دیگری هم دارد. فضای مجازی در بسیاری از عرصه‌های زندگی – از جمله ترویج مطالعه - کارآمد بوده و هست و دستاوردهای موجود در این زمینه پرشمارند. در مجموع، امکانات فضای مجازی بر رونق مطالعه افزوده است. فقط سخن بر سر کیفیت این مطالعه و میزان سودمندی آن است. مدتهاست که دیگر سخن بر سر رقابت متن چاپی با نسخه الکترونیکی نیست. بلکه مسئله اصلی چیستی و چگونگی فرایند مطالعه است که هنوز با تردیدهای فراوان روبروست. به سخنی دیگر فضای مجازی مروج خواندن است فقط باید راهی برای بهبود کیفیت مطالعه در این فضا بیابیم و در این راه به خلاقیت و نوآوری بیشتری نیاز داریم. در این مسیر نیز تمام نهادها و متخصصانی که کارشان به ترویج خواندن مربوط است سهم دارند. یعنی کتابخانه‌ها، کتابداران، ناشران، نهادهای رسمی حوزه فرهنگ، نهادهای آموزشی، مروجان مطالعه و سرانجام هر یک از ما به عنوان کتابدار و کاربر منابع اطلاعاتی می‌توانیم از امکانات فضای مجازی برای ترویج مطالعه استفاده کنیم. بر این اساس، در ادامه این یادداشت فهرستی کوتاه از فرصتها و تهدیدهای موجود را عرض می‌کنم.

فرصت‌هایی فضای مجازی برای ترویج مطالعه

به نظرم چند فرصت عمده در این فضا وجود دارد: ارتباط سریع و بی‌واسطه با نویسندگان؛ دعوت از نویسندگان و ناشران برای معرفی آثارشان؛ امکان ارائه بازخورد به نویسنده و ناشر؛ امکانات تازه برای معرفی کتاب و سرانجام امکان ایجاد گروههای با علائق مشترک در قلمرو خواندن. بی‌تردید امکانات موجود فراتر از این است و فعلاً به همین چند مقوله اشاره می‌کنم و اطمینان دارم شما تجربه‌های خوبی در این زمینه دارید که می‌توان به این فهرست افزود.

نخستین امکان فضای مجازی برای رونق مطالعه ارتباط سریع و بی‌واسطه خوانندگان با نویسندگان است. فرصتی که در گذشته به این سهولت میسر نبود. اغلب نویسندگان هم مشتاق گفتگو با مخاطبان و شنیدن نظرات آنان هستند و در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند. کتابخانه‌ها هم می‌توانند از این فرصت استفاده کنند. برگزاری جلسه‌های آنلاین با حضور نویسندگان یکی از همین فرصتهاست. هر کتابی که منتشر می‌شود خود داستانی دارد که اهمیتش از محتوای اثر کمتر نیست. شنیدن سرگذشت هر کتاب از زبان نویسنده به آن اثر هویتی تازه می‌بخشد و چه بسا مخاطبان بیشتری را به خواندن متن ترغیب کند. پرسشهایی نظیر اینکه چه شد نویسنده این موضوع را برای نوشتن برگزید؟ چگونه به موضوع پرداخت؟ چه موانعی در راه داشت؟ چگونه بر این موانع چیره شد؟ چه کسانی مشوق او بودند و چه کسانی مانعی بر سر راهش؟ و پرسشهایی از این دست همه بخشی از سرگذشت هر کتاب است. هر اثر از زمانی که موضوعش در ذهن نویسنده شکل می‌گیرد تا روزی که در بازار نشر منتشر می‌شود سرگذشتی دارد که معمولاً ناگفته می‌ماند و شنیدن آن می‌تواند برای مخاطبان جذاب و آموزنده باشد.

افزون بر این، گفتگوهای کاربران شبکه‌های اجتماعی درباره کتاب‌هایی که خوانده‌اند نیز فرصت خوبی برای ترویج مطالعه است. همین که من و شما چند خطی درباره کتابی که به تازگی خوانده‌ایم در صفحه شخصی خود می‌نویسیم خود شکلی از ترویج مطالعه است. گفتگویی که درباره آن کتاب شکل می‌گیرد بر رونق بازار سخن و اندیشه خواهد افزود. زیرا ترویج خواندن فقط به توصیه به مطالعه محدود نمی‌شود. گفتگو درباره آثار خواندنی خود از بهترین شیوه‌های ترویج خواندن است.

تهدیدهای فضای مجازی در قلمرو ترویج مطالعه

مثل هر موضوع دیگر وقتی صبحت از فرصت‌ها می‌شود نباید از تهدیدها غافل شویم. فضای مجازی به رغم همه فرصت‌هایی که برای ترویج خواندن در اختیار ما قرار می‌دهد با مشکلاتی هم مواجه است. به نظرم چند مقوله هم در این میان وجود دارد: انبوهی و آشفتگی مطالب (سرریز اطلاعات)؛ سرعت تحولات حوزه نشر که بیش از همیشه است؛ هراس از بی‌خبری و بی‌قراری ناشی از آن؛ خطر روزافزون نااطلاعات و اخبار جعلی و خسارت‌های خرده‌خوانی. سه مقوله نخست درباره انبوهی و آشفتگی مطالب موجود و سرعت تحولات آشکارتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. بنابراین، فقط به ارائه توضیحی درباره دو مقوله آخر بسنده میکنم.

اگر نگوییم مشکل «نااطلاعات»[1] و «اخبار جعلی»[2] بزرگترین معضل فضای مجازی است بی‌تردید یکی از مهم‌ترین چالش‌های موجود است. منظور از نااطلاعات انواع مطالب و اخبار نادرست، نامعتبر، ناقص یا ‌بی‌اساس است که در دو گروه اصلی قرار می‌گیرند. دسته نخست را می‌توان «نااطلاعات تصادفی»[3] نامید؛ به این معنا که نیت بدخواهانه‌ای در نشر آن وجود نداشته و افراد به دلیل بی‌اطلاعی یا بی‌توجهی آن را منتشر کرده‌اند. اما دسته دوم «نااطلاعات فریبکارانه»[4] است. به این معنا که فرد یا سازمانی که آن را منتشر می‌کند از نادرستی آن آگاه است اما به دلایلی قصد اشاعه آن را دارد. منافع مالی، رقابت‌های سیاسی، حزبی و ایدئولوژیک از مهمترین انگیزه‌های اشاعه نااطلاعات محسوب می‌شوند. اخبار جعلی، اخبار نادرست مجله‌های زرد، نوشته‌های تحریف شده، تصاویر دستکاری شده با فتوشاپ و تبلیغات حزبی برای فریب مردم و بیرون راندن رقیب از صحنه در این گروه قرار دارند. بدیهی است که نااطلاعات مفهوم تازه‌ای نیست. قدمتی به درازنای تاریخ تمدن بشری دارد. از روزی که دروغ و ریا به جنگ راستی و درستی آمد، انسان با انواع نااطلاعات مواجه بوده است. نمونه‌های آن در تاریخ و در دنیای معاصر پرشمارند. اما سرعت گسترش و شعاع تاثیر اخبار نادرست در فضای مجازی به مراتب بیش از گذشته است. امروزه شبکه‌های اجتماعی از کانون‌های اصلی پخش شایعه محسوب می‌شوند و به شدت در معرض «آلودگی اطلاعات» قرار دارند. متاسفانه بسیاری از ما نیز بی‌توجه به درستی یا نادرستی اخبار در این شبکه‌ها، مطالب مختلف را بازنشر می‌کنیم و ناخواسته بر این بحران دامن می زنیم.

حال پرسش این است که چه راهکاری برای مواجهه موثر با این پدیده مخرب وجود دارد؟ بی‌تردید ایجاد محدودیت در دسترسی به این شبکه‌ها نه ممکن است و نه مطلوب. زیرا گسترش این ابزار به حدی است که راهی جز آشتی و همزیستی با فناوری‌های ارتباطی وجود ندارد. مهمتر از آن، با محدودیت دسترسی عملاً خود را از مزایای این ابزار محروم خواهیم کرد و به همین دلیل راهکار مطلوبی محسوب نمی‌شود. به نظرم بهترین راه آموزش و ترویج مهارت‌های «سواد اطلاعاتی» و «سواد رسانه‌ای» است. به این معنا که کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی با کمک نهادهای آموزشی به ترویج مهارت‌های ارزیابی اطلاعات بپردازند. کسانی که به سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای مجهزند، در هنگام مواجهه با هر فقره اطلاعاتی نخست از خود می‌پرسند منبع اصلی این خبر کیست و کجاست؟ آیا از اعتبار و صلاحیت لازم برخوردار است؟ سپس با نگاهی تحلیلی به محتوا می‌نگرند و آن را در ترازوی عقل سلیم و خرد ناب می‌سنجند. افزون بر این، آنان فقط زمانی خبری را انتشار می‌دهد که نخست از درستی آن اطمینان یابند و دوم سودی برای مخاطب در آن ببینند. در غیر این صورت از بازنشر آن پرهیز می‌کنند.

تهدید بعدی در این عرصه پراکنده‌خوانی و خرده‌خوانی است. خرده‌خوانی شیوه‌ای نسبتاً رایج از مطالعه در شبکه‌های اجتماعی است که خواننده به جای مطالعه متون مستقل به مرور سریع بخش‌هایی از آن‌ها می‌پردازد بی‌آنکه از کلیت آثار آگاه باشد و فقط با استناد به بخش کوچکی از متن درباره دیدگاه نویسنده داوری می‌کند. در خرده‌خوانی انبوهی از مطالب پراکنده در اختیار خوانندگان است بدون فرصتی برای تحلیل و برقراری ارتباط میان بخش‌های مختلف. در نتیجه به جای آنکه مخاطب به دانش و بینش تازه‌ای دست یابد بیشتر به تکه‌های از مطالب نامنسجم استناد می‌کند که در نهایت آگاهی ناب و سودمندی به همراه ندارد. توضیح در این زمینه را قبلاً در مقاله‌ای با عنوان «از خسارت‌های خرده‌خوانی» نوشته‌ام که علاقه‌مندان می‌توانند به اصل مقاله در مجله مطالعات خواندن مراجعه کنند.

سخن پایانی            

در مجموع به نظرم فرصت‌های فضای مجازی برای ترویج مطالعه به مراتب بیش از تهدیدهاست و ما برای کسب نتایج بهتر به خلاقیت بیشتر نیاز داریم. زیرا توان بالقوه این فضا بیش از آن چیزی است که تا کنون به کار برده‌ایم. در ترویج مطالعه آنچه اهمیت دارد ترویج آگاهی ناب است. ترویج شناختی که ریشه در حقیقت دارد. هدف ترویج مطالعه ارتقاء آگاهی عمومی و گسترش مهارت‌های سواد اطلاعاتی است. مهارت‌هایی که به مردم امکان می‌دهد راه خودشان را در این بازار آشفته پیام‌های پراکنده بیابند و به دانشی دست یابند که به کارشان آید و به حالشان مفید باشد. البته که مطالعه در نفس خود ارزشمند است و لذت مطالعه نخستین انگیزه خواندن است. اما ارزشمندتر از آن مطالعه موثر و مولد است. مطالعه‌ای که به بهبود زندگی فردی و اجتماعی منجر شود. در این میان فضای مجازی فقط یک ابزار است. ابزاری که در ذات خود نه خیر است و نه شر، نه اهورایی است و نه اهریمنی، نه دوست است و نه دشمن. بلکه چگونگی استفاده ما از آن است که نتیجه را تعیین می‌کند. من بر این باورم که مطالعه واقعی در دنیای مجازی میسر است و هم اکنون هم بسیار رونق دارد. آنچه اهمیت دارد بهره‌وری مطالعه است. زیرا اکنون دیگر سخن بر سر چاپی یا دیجیتال بودن منابع نیست. سخن بر سر چرایی و چگونگی خواندن است. تلاش برای یافتن روش‌های تازه که به کمک آنها ترویج مطالعه بیش از پیش در خدمت بهروزی مردم باشد.

منصوریان ، یزدان. « مطالعه واقعی در محیط مجازی». سخن هفته لیزنا، شماره 539،  27 اردیبهشت ۱۴۰۰.

------------------------

منبع

منصوریان، یزدان. (1398). از خسارت‌های خرده‌خوانی. مجله مطالعات خواندن. شماره دوم، زمستان 1398، http://readingstudies.ir/?p=1531

----------------------------------------------------------------------------

[1] Misinformation and Disinformation

[2] Fake News

[3] Accidental Misinformation

[4] Deceptive Disinformation