لیزنا 1401: یک فراز، یک فرود

لیزنا؛ سیدابراهیم عمرانی، سردبیر: زمستان 1388 لیزنا توانست مجوزهای لازم برای انتشار را بگیرد و خود را آماده کند و زیرساختی فراهم نماید و سرانجام در 12 اسفند 1388 کار خود را به عنوان خبرگزاری کتابداری و اطلاع رسانی ایران لیزنا شروع کند. ابتدا دنبال اسمی ایرانی بودیم و سرنامی ایرانی می‌خواستیم ولی به تبعیت از مد روز ما هم مانند ایسنا و ایلنا و همه ...نا های دیگر سرناممان انگلیسی شد و شدیم Library & Information News Agency (LISNA)  و به هر حال امروز که شما این یادداشت را می بینید 13 سال و 3 روز را پشت سرگذاشته ‌ایم.

نشان داده‌ایم که تعارفی با شما عزیزانمان نداریم، اهل خضوع الکی هم نیستیم، و به جد می‌گوئیم، لیزنا با خواننده‌هایش لیزنا شد و توجه خوب مخاطبان ما را سرپا نگاه داشته است، هر چند که طیف عظیمی از مخاطبان و خوانندگان ما که روی برخی مطالب لیزنا سابقه 18.000 تا 20.000 بازدید در هفته داشته‌ایم ، چیزی نمی‌گویند و نمی‌نویسند، ولی باز هم همین سرزدن به لیزنا، که آمار بسیار خوبی برای ما که سیزده سال است، این کودک را تر و خشک کرده‌ایم و تا اینجا رسانده‌ایم، خوب و دلگرم کننده است.

نکاتی را که می خواهم بنویسم، فکر می کنم بیشترش تکرار باشد، ولی گاهی تکرار لازم است و ممکن است مخاطبی فراغ بالی پیدا کرده باشد، یا مخاطب جدیدی آمده باشد و بخواهد به ما کمک کند.

دوستان گرامی، در یک کلام لیزنا یعنی کار داوطلبانه، یعنی کار امدادی. هر چند دوستانی در کنار ما بوده‌اند و برخی جای خودشان را به دیگری داده‌اند و در سنگر دیگری برای میهن عزیزمان خدمت می‌کنند. با  اینهمه باید از یکایک کسانی که از روز اول تا کنون در کنار ما بوده‌اند سپاسگزاری کنیم. واقعا دستمریزاد و دستتان درد نکند، که یک کار حرفه‌ای و جدی را داوطلبانه سرپا نگه داشتید و نگه‌داشته‌اید.

از اولین پیامهای رسمی در لیزنا در سال 1388 از جوانان خواستیم که برایمان بنویسند، و فکر می‌کنم که همه شاهد بوده‌اید که اولویت ما با جوانان بوده و هنوز هم هست. تلاش براین بوده که نوشته‌های دوستان جوانمان در اولین فرصت ویرایش و منتشر شود که دلگرم باشند و بیشتر بنویسند.

ستونهای لیزنا هم فراز و فرود داشته و گاهی دوستی گرامی پای در میدان نهاده و ستونی را شروع کرده‌ایم، و تا زمانی که آن یاور گرامی نفس داشته و نوشته، ستون برپای مانده، و گاهی جایگزینی نداشته‌ایم که ادامه دهیم. ستونهایی که دست به دست گشته، و با اضافه شدن مسئولیتهای آموزشی، پژوهشی، حرفه‌ای و اجرایی ستون نویس یا مدیر ستون، امکان ادامه نداشته و به دست دیگری سپرده و آرام آرام به راه خود ادامه داده است،‌ لیکن همه ستونها چنین سرنوشتی نداشته اند، و برخی از آنها به محاق رفته و تعطیل شده اند، تا کی دوباره داوطلبی کار را به دست بگیرد و ستون بار دیگر از محاق درآید تا بدر کامل گردد.

برایمان بنویسید

از همینجا و باری دیگر اعلام، نه، فریاد می‌زنیم، استادان، و کتابداران، مدیران اطلاعات و دانش،‌ داده پردازان، دانشجویان و به ویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کمکتان نیازمندیم، بیش از گذشته. اگر مطلبی دارید، معرفی یا نقد کتاب اگر دارید، ترجمه اگر می توانید بکنید، خبری از محیط کارتان و کارهایی که برای مردم می‌کنید و به نظر خودتان جالب است، همه و همه کمکی است به جامعه حرفه‌ای کتابداری و علوم اطلاعات ایران.

این را هم بگوئیم که معمولا کسانی که اولین بارشان است که می‌نویسند، ترسی موهوم دارند، که ناشی از تازگی کار برای آنها است، نگران نباشید، همه ستونهای ما ویرایش می‌شوند، پس با کمک خودتان مطلبتان ویرایش و منتشر می‌شود. بنویسید و بفرستید، باقیش با ما.

لیزنا و انجمن

همکاری و همراهی تنگاتنگ با انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، را بخشی از وظایف خود می‌دانیم، از آنجا که انجمن هم جایی است که داوطلبان گرد هم آمده و هر چه در توان دارند برای اعتلای حرفه و رشته انجام می‌دهند. از هم اکنون به دبیران علمی و اجرایی کنگره هفتم و ریاست گرامی انجمن اعلام می‌کنیم که لیزنا کاملا در کنارکنگره هفتم است و آمادگی دارد که یادداشتهایی از یکایک کمیته ها و دبیران نشستهای انجمن را منتشر نماید، و با توجه به زمان کم باقیمانده، ممکن است بتوانیم ستونی با عنوان کنگره هفتم نیز راه اندازی کنیم، که بتوان هم زمان با سایت انجمن نوشته ها را در آنجا منتشر کرد، گرچه ستون اصلی خبر لیزنا همواره همه اطلاعات را در اختیار می‌گذارد.

لیزنا و سازمانهای فعال در حوزه اطلاعات و دانش

پس از انجمن، با سازمانهای اصلی فعال در حوزه کاریمان، چون سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نهاد کتابخانه‌های عمومی، ایرانداک ، مرکز منطقه ای شیراز ، آرشیوهای صدا و سیما، خانه کتاب ایران و ...  همکاری و نزدیکی خوبی داشته و داریم، و همه اخبار مورد تایید روابط عمومیهای این سازمانها در لیزنا انعکاس می‌یابد و حتی به بحث و نظر گذاشته می‌شود. 

فراز و فرود 1401

اول فراز: جایزه برگ سپید

از زمستان 1401 تصمیم گرفتیم جایزه‌ای برای فعالان ستون برگ سپید در نظر بگیریم. بارها و بارها نوشته‌ایم که کتابدار کتابخوان مسئولیت پذیر است و یکی از راههای تداوم فعالیت کتابخانه‌ها کتابخوان بودن و مسئولیت پذیر بودن کتابداران است. جای بحثش اینجا نیست که در این دو سه هفته به بهانه ChatGPT به اندازه کافی قلمفرسایی کرده‌ایم، ولی هنوز جای کار زیاد دارد.

لیزنا برای رسیدن به این هدف در حد و اندازه خود قدمهای کوچکی برداشته، که نمونه آن ستون برگ سپید است که برای معرفی و نقد کتاب توسط دانشجویان، به ویژه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد راه‌اندازی شده است. برگ سپید چند سالی است که مشتری دائمی خودش را داشته و اینک به کمک یک دانشجوی علاقه‌مند به نام فاطمه مه‌آبادی، ‌اداره می‌شود که جا دارد سپاسگزاری کنم از همکاری داوطلبانه و بسیار با مسئولیت ایشان، که همه کارهای ستون را یک تنه بردوش می‌کشد و از داوران محترم هم جداگانه تقدیر می‌کنم که بی کمک ایشان این ستون حرکتی نداشت. و خانم رستگار بسیار عزیز که کارهای سایت را اداره می‌کنند و بدون کمک ایشان خانم مه‌آبادی و داوران و من سردبیر، و خانم دکتر فرد حسینی مدیر، همه کارمان لنگ می‌ماند.

از استادان دانشگاههای شهید بهشتی، ‌سمنان و قم و اخیرا خوارزمی، که مروج و مشوق دانشجویانشان برای خواندن کتاب بوده و هستند و ما بیشترین نقد و معرفی را از این چهار دانشگاه دریافت می‌کنیم بسیار سپاسگزاری می‌کنیم و از سایر استادان  تقاضا می‌کنیم که به جمع ما بپیوندند و مشوق دانشجویانشان برای کتابخوانی و معرفی کتاب باشند.

تامین مالی جایزه برگ سپید

جایزه برگ سپید، در سال 1401 جایزه هایی نه چندان بزرگ به برگزیدگان خود تقدیم کرد. اینجا با افتخار می‌گوئیم که همه جایزه‌های نقدی توسط استادان و پیشکسوتان و همراهان لیزنا تامین گردید و بازهم از شورای کتاب کودک، موسسه پژوهشی کودکان دنیا و کتابخانه ملی ایران برای کمکهای غیر نقدی (کتاب) برای تامین این جوایز سپاسگزاری می‌کنیم.

دوم فرود: حمایتهای مالی از لیزنا

با سپاس از همه آنانی که در این 13 سال به ما کمک کرده بودند، باید به عرض برسانم حمایتهای مالی از لیزنا در سال 1401 هجری شمسی به عدد صفر رسید.

اوایل شرکتهای نرم افزاری کمکمان می‌کردند و آگهی می‌دادند که بعد از سه چهار سال صفر شد. سازمانهای حوزه خودمان هم ابتدا جسته و گریخته و گاهی و گداری کمکمان کردند ولی خوب بیشتر چون لیزنا منابع مالی بسیار زیادی داشته ! ! ! ! از جیب گردانده شده ، تا زمانیکه جناب آقای مختارپور به ریاست نهاد کتابخانه‌های عمومی آمدند، که از همان تفاهم نامه هایی که روابط عمومیها با همه خبرگزاریها می‌بندیند با ما هم بستند و سالانه مبلغی کمک می‌کردند که سپاسگزاری می‌کنیم، ولی با رفتن ایشان از نهاد این کمکها هم پس از چند ماه قطع شد، و اینک علی مانده و حوضش، و و به قول عبید زاکانی ، مگر علی (از آب حوض کوثر) خود در کوزه کند و خود باز خورد.

در پایان امیدوارم که اگر لطف کنید و دست کم خلاءها و کمبودها را برایمان بنویسید سپاسگزارتان خواهیم بود، و امیدواریم که بتوانیم با همه مشقتهای موجود، با این تورم و با شرایط سخت کاری فعلی، کارمان را ادامه دهیم. شما هم کمکمان کنید.

 عمرانی، سیدابراهیم (1401) «لیزنا 1401: یک فراز، یک فرود: به مناسبت 12 اسفند سالگرد تولد لیزنا». سخن هفته لیزنا، شماره ۶۳۳،  ۱۵ اسفندماه 1401.