کد خبر: 48027
تاریخ انتشار: شنبه, 04 آذر 1402 - 13:40

داخلی

»

گزارش

ششمین محفل فهرست نگاران نسخ خطی برگزار شد

منبع : لیزنا
در این نشست آیت الله علوی بروجردی در صحبت های خود درباره اهمیت نسخ خطی گفت: کتابهای خطی و چاپ سنگی را شناسنامه و سند هویت فرهنگ و تمدن ایران است ضمن آنکه این کتابها سند هنری ما نیز می‌باشد.
ششمین محفل فهرست نگاران نسخ خطی برگزار شد

به گزارش لیزنا، ششمین محفل فهرست نگاران نسخ خطی در کتابخانه آیت الله العظمی بروجردی شهر قم برگزار شد . آیت الله علوی بروجردی در این نشست که به رونمایی از کتاب «فهرست کتب سنگی کتابخانه مسجداعظم» اختصاص داشت، با اشاره به سیر تحول چاپ گفت: از روزگاری که چاپ معمول شد و کتاب ها به جای نگارش دستی که گنجینه های خطی ما را تشکیل می دهند، به چاپ رسید، کتاب های زیادی از ما در هند و مناطق مختلف جهان چاپ شدند. این کتاب ها خصوصیاتی داشتند از جمله آنکه باید آن را خطاطی می نوشت و سپس روی الواحی به چاپ می رساند و لذا صنعتی در خطاطی این کتب پیدا شد.

آیت الله علوی با اشاره به خصوصیات کتاب های خطی در زمان مرحوم آیت الله بروجردی افزود: یادم هست کتاب هایی که پدر ما داشت، علاوه بر متن که خطاطی زیبایی داشت دارای حواشی بود که شکل بندی های بسیار زیبایی داشتند که واقعا چشم نواز بودند. اوائل کار که طلبه شده بودیم دنباله مطلب را در کتاب های چاپ سنگی جستجو می کردیم، ابتدا خیلی به کار وارد نبودیم اما بعد کم کم آشنا شدیم و این هنری بود که در کتاب های چاپ سنگی آن دوران وجود داشت.

وی در ادامه گفت: آن زمان، تنها فرصتی بود که عرضه متعدد و مکرر آثار، متوقف بر خرید همین کتاب های چاپ سنگی بود و چیز دیگری در اختیار نبود، حرفچینی به صورت امروزی معمول نبود؛ لذا مقدار زیادی از کتاب هایی که داشتیم در عرصه های مختلفی که بوده، نه فقط فقهی و اصولی یا تفسیری و کلامی، بلکه در علوم و فنون مختلف حتی پزشکی و هیئت و حساب و ریاضیات و ... به این سلک نگارش یافته است و این کتابها گاهی با همت افرادی فقط یک چاپ خورده که فقط در هند یا ایران بوده و بعد از پخش آنها تعداد معدودی از آنها قابل دسترسی است؛ خیلی از کتابخانه ها آن چاپ ها را ندارند؛ لذا مثل کتاب خطی ارزشمند هستند. اما بعد که حروف چینی رواج یافت، بسیاری از کتاب ها با سلیقه های خوب و با فهرست، حروف چینی و تجدید چاپ شده است. البته مشکلاتی هم در چاپهای سنگی وجود داشت، شماره صفحه مشخص نمی کردند و یا فهرست به این شکل نداشت و خبری از فهرست اعلام و ... نبود

وی افزود: همین کتابها با این محدودیتها تنها محل استفاده ما و نسل های متعددی از ما بوده، اما امروز وجود این کتاب ها خیلی ارزشمند است، اگرچه طلبه و دانشجو حوصله مطالعه حواشی این کتاب ها را کمتر پیدا می کند.

وی با اشاره به تحولات علم بویژه فضای مجازی که در دسترس قرارگرفتن کتاب ها را برای ما آسانتر کرده است، گفت: فضای مجازی دنیای دیگری خلق کرده و علم، این تحولات را برای ما ایجاد کرده. البته ما باید از این تحول کمال استفاده  را بکنیم و اینطور نیست که چون ما کتابهای چاپ سنگی را داشته ایم دیگر احتیاجی به این تحولات نداریم، بلکه این تحولی است که در صنعت طبع و عرضه علم پیدا شده؛ حروفچینی و چاپ به صورت امروزی پیدا شد و حتی امروزه چاپ و عرضه در فضای مجازی پیدا شده، خیلی از افراد کتابهایشان را به صورت فیزیکی چاپ نمی کنند بلکه فقط در فضای مجازی عرضه می کنند.

آیت الله علوی  گفت: این تحولی است که در علم ایجاد شده و ما هم از این تحول کمال استقبال را داریم و باید همه عرصه ها را با هم تطبیق دهیم و چنانچه عکسهای کتاب های چاپ سنگی را که در کتابخانه های مختلف ایران و عراق و کتابخانه های بزرگ دنیا داریم گرفته و در اختیار محققان قرار دهیم، کار بسیار بزرگی کرده ایم. الان در همین روسیه که در گذشته کشورهای آسیای میانه و قفقاز تحت الحمایه روسیه بودند، باعث شد که کتابهای زیادی را به مسکو منتقل کنند. کتابخانه های اروپایی، انگلستان و فرانسه و کشورهایی که مستعمره آنها بودند کتابخانه های بسیار غنی دارند، مثل اسپانیا و امثال اینها.

وی افزود: کتابخانه واتیکان میراث زیادی از ما در اختیار دارد. اگر امروز تصویری از این کتابها در اختیار محقق گذاشته شود که برای بدست آوردن طبعی از آنها لازم نباشد که به کتابخانه های مختلف مراجعه کند، خدمت بزرگی است.

تولیت مسجداعظم در ادامه گفت: نکته مهم دیگر اینکه باید قبل از انتشار، نام این کتاب ها را که از بزرگان در رشته های مختلف طبع شده است به همراه مشخصات آنها جمع آوری و در دسترس محققان قرار دهیم.

وی تصریح کرد: گاهی اختلافی در طبع ها میبینیم، یعنی اختلاف نسخه وجود دارد مثلا در کتابهای فقهی و اصولی ما چاپهای سنگی متعددی خورده و خطاطان مختلف نوشته اند که اختلاف نسخه وجود دارد؛ گاهی اوقات بعضی کتابها مثل بحارالانوار مجلسی متعدد طبع سنگی شده در ایران و هند و ... چاپ کمپانی از میان طبع ها بهترین چاپ هست؛ ولذا اینکه ما بدانیم چه کتبی به صورت سنگی چاپ شده و چه مشخصاتی دارد، کار بسیار باارزشی است که بتوانیم اطلاع رسانی کنیم.

آیت الله علوی بروجردی عنوان کرد: بعضی از چاپ های سنگی که در اختیار داریم از برخی کتاب های خطی دیگر کمیاب تر است؛ مثلا: کتاب ریاض السالکین مرحوم سید علی طباطبایی آنقدر زیاد نوشته شده که کتابخانه آقای مرعشی می گفتند ما صدها نسخه خطی از آن داریم، چون مورد حاجت افراد بوده این درحالی است که بعضی کتابهای چاپ سنگی نسخه های منحصر بفردی دارند. خوشبختانه این کتابخانه کتابهای چاپ سنگی زیادی دارد، افراد زیادی عنایت کردند کتابهایشان را در این کتابخانه گذاشتند جا دارد در اینجا یادی کنیم از همه این بزرگان. مرحوم آیت الله العظمی بروجردی در زمان حیاتشان کتابهایی دادند به کتابخانه و بعد از فوتشان هم تمام کتابهای ایشان به کتابخانه منتقل شد. عمده این کتابها هم چاپ سنگی بود. این کتابخانه از این جهت غنایی دارد.

وی همچنین از خدمات این کتابخانه اظهار رضایت کرد و افزود: چاپ این فهرست خدمت بزرگی به جامعه علمی کشور است. بسیاری از این کتابها را ممکن است کسانی تابحال اسمش را هم نشنیده باشند؛ اما در عرصه تحقیق خود به آن نیاز داشته باشد، به وسیله این فهرست آگاه می شود که در این موضوع این کتاب نوشته و چاپ شده است، منتها به دلیل کمیابی در همه کتابخانه ها قابل عرضه نیست.

تولیت کتابخانه مسجداعظم گفت: در اینجا در کنار تجلیل از حضرت آقای جلیسه و عزیزانی که با ایشان همکاری کردند باید یادی کنیم از مرحوم آقای رمضانی که شاید بیش از ۴۰ هزار جلد کتاب به این کتابخانه اهدا کرده ست؛ بیش از دوهزارجلد خطی، تعدادی چاپ سنگی و بقیه چاپ حروفی بوده که برخی از آنها بسیار ارزشمند است؛ یعنی کتابهایی که در کتابخانه ملی وجود نداشته است.مرحوم رمضانی خودش ناشر بوده، به همین دلیل به تمام کتابهایی که در بازار عرضه می شده وقوف داشته، شاید حدود ۲۰هزار جزوه های ۲۰-۳۰ صفحه ای در مجموعه ایشان موجود هست.کتابهای درسی قدیمی که از ابتدای راه‌اندازی مدارس جدید از زمان مرحوم رشدیه، با عشق و علاقه جمع آوری کرده است. ایشان فقط کتابفروش و ناشر نبود، بلکه علاقه به جمع آوری کتاب هم داشته و هر جا کتابی می دید، چه خطی، چه سنگی خریداری میکرد؛ ولذا میراثی که از ایشان به جا مانده مجموعه عظیمی شده است.مرحوم رمضانی هیچوقت به فکر فروش این کتابها نیفتاد با اینکه ایشان وضعیت مالی خوبی هم نداشت اما هیچ گاه به ذهنش خطور نکرد که این مجموعه را بفروشد.انصافا باید از ایشان تجلیل کرد و شخصیت ایشان را ستود که آنقدر به فرهنگ کشور علاقه مند باشد که در جمع آوری این کتب بکوشد. این کار ارزشمندی است و همتی می خواهد که بین شخصیتهای امروز کمتر به چشم میخورد. امشب فرصتی شد که ما در کنار تجلیل از کتاب حضرت آقای جلیسه، یادی کنیم از مرحوم رمضانی و از خدمات بزرگی که ایشان در عرصه نشر و جمع آوری کتب داشته است. تجلیل کنیم و مورد ستایش واقع شود. در آخر امید است بتوانیم در حفظ آثار و میراث مکتوب شیعه و این سرزمین انجام وظیفه کنیم چون ایران نقش بسیار بزرگی در حفظ آثار شیعه و این میراث‌مکتوب داشته است.

در ششمین‌محفل فهرست نگاران نسخ خطی، پس از سخنرانی آیت الله علوی بروجردی محمد اسفندیاری طی ارائه آماری گفت: در سال 1353 کارشناسان یونسکو آماری از کتابخوانی ایرانیان گرفتند. آنها نتیجه گرفتند هر ایرانی سالانه به طور متوسط یک ثانیه و نیم کتاب می خواند.

وی افزود: در سال 1373 آمارگیری دقیقی صورت گرفت و اعلام شد هر ایرانی سالانه به طور متوسط یک دقیقه مطالعه می کند. تقریبا 20 سال بعد و در سال 1396 اعلام شد هرایرانی روزانه به طور متوسط یک دقیقه کتاب می خواند. البته این آمار تردیدآمیز است.

وی گفت: چون میزان مطالعه در کشور ما پایین است از سال 1344 مقرر شد هفته ای به کتاب اختصاص داده شود و دو وزارتخانه فرهنگ و هنر و وزارت آموزش و پرورش مسئول این کار شدند. علیرغم برپایی هفته کتابخوانی در کشور از سال 1344، واقعیت این است که کتابخوانی به صورت عادت مستمر هنوز در جامعه درنیامده است و فرهنگ جامعه ما شفاهی است یعنی معلومات اغلب مردم برپایه مسموعات آنهاست نه بر پایه مقروئات.

وی با بیان اینکه تمام تلاش های صورت گرفته از قبیل سپاه دانش، پیکار با بی سوادی و نهضت سوادآموزی با هدف ارتقای فرهنگ کتابخوانی بوده است، گفت: اگر در جامعه ای یک نفر بی سواد نباشد اما کتابخوان هم نباشد، چندان تفاوتی با جامعه بی سواد ندارد. فرد باسوادی که کتاب نمی خواند مانند بی سوادی است که نمی تواند کتاب بخواند. باید نهضتی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی با محوریت کتابخانه های عمومی کشور راه اندازی شود.

وی کتابهای خطی و چاپ سنگی را شناسنامه و سند هویت فرهنگ و تمدن ایران دانست و گفت: بسیاری از این کتب چاپ سنگی و خطی اثر هنری است. کتاب سیوطی را بزرگواران حوزه همه دیده اند. مانند این کتاب در فرهنگ اسلامی زیاد است. کتب قدیم حاشیه‌هایی داشت و سعی می شد در این حاشیه ها یک گنبد و مناره در بیاید. یعنی در هر صفحه کتاب به صورت هنرمندانه کار گرافیکی انجام می شد. وقتی کتاب باز می شد، این مناره ها و گنبدها یک فضای قدسی و معنوی برای طالب علم ایجاد می کرد. طلبه در منزل و مدرسه که سیوطی را باز می کرد، گویا در معبد و مسجد بود. کتابها با ستونهای نزدیک به هم ریز نوشته می‌شد؛ بر اساس سخن حضرت امیر علیه السلام بیت المال مسلمانان زیان را بر نمی تابد و باید نوک قلم را ریز  و سطور را به هم نزدیک کرد. چرا که برای درست کردن کاغذ، درخت قطع می شود و کسی که درخت قطع می کند عمر کوتاهی دارد و تا می شود باید مانع اسراف کاغذ شد؛ اما امروزه می بینیم که کتاب در قطع وزیری چاپ می کنند و در هر برگ آن بیست سطر با فونت بزرگ می چینند.

اسفندیاری، نقاشی، موسیقی، مجسمه سازی، معماری، رقص، تئاتر و سینما را هفت هنری دانست که در دنیا از آن یاد می شود و افزود: ما مسلمانان و ایرانیان نتوانستیم «خوشنویسی» را به عنوان هنر هشتم در جهان ثبت کنیم.

وی تصریح کرد: ما در فرهنگ خودمان نقاشی را به صورت سنت نداشتیم. رقص هم نداشتیم. اما خوشنویسی داشتیم. خوشنویسی نقاشی با حروف و رقص با کلمات است. این هنر هشتم نزد ایرانیان بوده است. اختراع خط یک سرفصل مهم در جهان است و خوشنویسی نیز یک سرفصل است.

وی با تاکید بر ضرورت رجوع به سنت گفت: باید به نسخه های خطی و چاپهای سنگی رجوع کرد و سنت و کتابهایی که در آن سنت تعریف شده است را پاس بداریم. مثلا در امر به معروف و نهی از منکر کتابهای متعددی نوشته شده است. الان هم اگر بگوییم مقاله ای بنویسید نهایت به کتاب وسائل الشیعه مراجعه می شود و روایت این کتاب دیده می شود. آقای «مایکل کوک» کتابی درباره امر به معروف و نهی از منکر دارد. او می گوید در ایستگاه قطاری بودم، دیدم مردی به زنی تعدی می کند. آنجا به ذهنم رسید چرا کسی به زن کمک نمی کند. دیدم تنها واژه امداد و نجات را برای اینجا داریم. اما در فرهنگ مسلمانان امر به معروف و نهی از منکر داریم. اگر مسلمانی اینجا بود اقدام می کرد. مایکل کوک 12 سال روی این موضوع تحقیق می‌کند. 2500 منبع را که به هشت زبان دنیا بوده است می بیند. کتب خطی را هم بررسی می کند. کار ایشان قطعا نقص هایی دارد اما یک کار تراز علمی این است و نه اینکه فقط به کتب در دسترس بسنده کنیم.

وی همچنین تصریح کرد: برخی در موقع کتاب نوشتن فکر می کنند روز اول تاریخ است. درحالیکه فرهنگ و تمدن جهانی 7000 ساله است. باید کتب قدیم را دید. کسی می تواند بنایی بزرگ بسازد که روی بنای دیگران کار کند.
حجت الاسلام والمسلمین علی صدرایی خوئی، محقق و پژوهشگر در حوزه نسخ خطی و چاپهای سنگی هم در این نشست ضمن اظهار خرسندی از چاپ کتاب فهرست نسخ چاپ سنگی کتابخانه مسجداعظم بیان داشتند: کتاب شناسان وقتی به نسخ خطی می‌رسیدند از اصطلاح «صاف شده» استفاده می کردند. وقتی گفته می شد کتابی صاف شده، گویا مشکل حل شده و در دسترس همه قرار گرفته است. این باعث شده فرهنگ بی اعتنایی به کتابهای خطی و سنگی چاپ قدیم در جامعه رواج یابد.

وی افزود: کتب چاپ سنگی فقط در موضوعات دینی نیست. در همه موضوعات مانند ادبیات و ریاضی نیز کتبی با چاپ سنگی وجود دارد. کتب سنگی ایران و هند مکمل هم هستند. برخی از کتب در هند برای اولین بار چاپ سنگی شده و بعد در ایران به صورت ناقص و بدون شناسنامه چاپ شده است؛ کتابهایی مانند «الشافی» مرحوم فیض و «حافظ قدسی».

صدرایی خوئی گفت: بنده با دیدن ۲۰ هزار نسخه چاپ سنگی می توانم بگویم در زمان گذشته بسیاری از مولفان با اشراف خودشان بسیاری از کتب را به صورت چاپ سنگی منتشر کرده اند؛ خود مولف کتاب را زیر نظر خودش چاپ می کرد و لذا مثل قبل نبوده که کتب نسخه خطی داشته باشد. لذا بسیاری از چاپ سنگی ها نسخه خطی ندارند. یا اگر دارند از روی چاپ سنگی استنساخ شده اند. بسیاری از چاپ سنگی های دوره ناصری اینگونه اند. به همین دلیل در این دوره چاپ سنگی بر نسخه خطی مقدم می باشد.

وی افزود: مولف وقتی کتاب را می نوشت به چاپخانه می رفت و آن را اصلاح و چاپ می کرد. یعنی چاپ سنگی، نسخه اصلاح شده مولف است. اما برخی فکر می کنند نسخه خطی نسخه اصل است و چاپ سنگی را بر اساس آن اصلاح می کنند. ضمن آنکه به دلیل گرانی کتاب، قادر به خریدن کتاب نبودند و از روی چاپ سنگی می نوشتند. حالا برای تحقیق نباید برای این نسخه خطی ارزش قائل شد. اصل همان نسخه چاپ سنگی است. اگر در دوره مولف کتابی به صورت سنگی چاپ شده باشد، نسخه تصحیح شده همان نسخه سنگی است.

صدرایی خوئی گفت: در مورد کتابهایی که چندبار در زمان مولف چاپ شده نسخه آخر سند است و اگر به این موضوع توجه نشود نابسامانی ایجاد می شود. در شهرهای مختلف چاپهای سنگی داشتیم که در مراکز بزرگ از این آثار یک نسخه هم نیست. کتابهایی در خوی دیدم که در کتابخانه های بزرگ نیست. اینها در حکم کیمیا هستند. باید از کتابهای چاپ سنگی شهرستانها فهرست تهیه شود و جمع آوری گردد. الان دوره ارائه داشته هاست. کافی نیست که بدانیم نسخه ای در فلان شهر وجود داشته است.

در بخش دیگری از این نشست مجید غلامی جلیسه نکاتی بیان کرد: شاید حدود ۳۰ سال از ورود صنعت چاپ به ایران نگذشته بود که مستشرق روسی به اسم «برنارد دارن» برای اولین بار فهرستی از کتابهای چاپ شده در ایران منتشر می کند اروپاییان و روسها خیلی سریع فهمیدند که باید لیستی از آنچه چاپ می شود تهیه کنند آقای دارن رئیس موزه آسیایی در سن پطرزبورگ‌ بود و فهرستی از کتابهای چاپ ایران و عثمانی و‌ هند در سالهای ۱۸۶۶ مجدداً تهیه و منتشر می کند یعنی در فاصله خیلی کوتاهی که تازه چاپ در ایران شروع شده و ۱۰-۲۰ سال بیشتر از آن نکذشته بود، اهمیت شناسایی و فهرست آثار منتشر شده را درک میکنند لذا آن موزه که هنوز هم در سن پطرزبورگ وجود دارد، یکی از مراکز مهم شرق شناسب است و مجموعه غنی از کتابهای چاپ سنگی ایران را در خودش جای داده؛ جالب توجه است که این مسیر تا سال ۱۹۷۰ ادامه پیدا کرد تا خانومی به نام « المپیانا شکلوا» فهرستی از کتابهای چاپ سنگی و سربی آن انستیتو منتشر می کند این درحالی بود که ما هنوز هم ‌فهرستی از کتابهای چاپی در ایران منتشر نکردیم. در سال ۱۹۲۲ میلادی یعنی تقریبا صدسال پیش آقای «ادوارد ادواردز» فهرست کتابهای چاپی قدیمی کتابخانه موزه بریتانیا را منتشر می کند که بسیار فهرست ارزشمندی ست و آثاری که در آنجامعرفی کردند واقعا شاخص و ارزشمند هستند و جالب است که خود ما مکرر به آن فهرست مراجعه می کنیم و آثاری را در آن فهرست می یابیم که در کتابخانه های ایران نیستیعنی اینها آثار را جمع می کردند و الان ما برای خرید تصاویر همان آثار باید به یورو و دلار پول پرداخت کنیم تا بتوانیم صفحاتی از آثار را داشته باشیمچیزی که مسلم است اروپاییان خیلی پیشتر از ما به اهمیت منابع چاپی پی بردند و برایش برنامه ریزی کردند و اهتمام داشتند. همانطور که استاد عزیز جناب صدرایی خویی فرمودند آقای پروفسور مارزولف در دو مجلد قطع رحلی قریب به ۱۰۰۰ صفحه تحت عنوان استاد تصویرساز چاپ سنگی میرزا علیقلی خویی که انتشارات بریل در لایدن منتشر کرد.

وی افزود: این کتاب ماحصل چیزی است که قریب به سی سال ایشان روی آثار علیقلی خویی انجام داده بود و جالب است بدانید ایشان یکی از تصویرگرانی ست که بسیاری آثار مذهبی ما را تصویرسازی کرد من جمله طوفان البکاء را مکرر تصویرسازی کردند.فردی که خیلی از ما آگاهی کمی نسبت به ایشان داریم اما با همه این تفاصیل باید به اهمیت فهرستنویسی آثار اشاره کنیم: خوشبختانه یکی از شانسهای بزرگی که ما داشتیم این بود که شخصی که هم خودش، هم پدر و جدش کتابفروش بودند، مرحوم میرزا رمضانعلی کاشانی و فرزندش میرزا علی اصغر کاشانی که مرحوم محمد رمضانی نوه ایشان است که این مجموعه ارزشمند را طی سالیان سال جمع آوری کردند.

وی همچنین با اشاره به اینکه مرحوم رمضانی با هدف تاسیس کتابخانه صاحب الامر در شهر قم برای اهل علم این کتابها را جمع آوری کرد ادامه داد: رمضانی در سال ۱۳۳۱ شمسی شش آرزوی خود را بر روی جلد مجله شرق می نویسد که ششمین آرزوی او انتشار فهرست آثار جمع شده خود در کتابخانه  است، در آن زمان اشاره می کند که ۱۵ هزار جلد کتاب دارد که بعدها به مرور این تعداد افزایش پیدا میکند و به نزدیک ۵۰ هزار جلد می رسد

خوشبختانه این از بخت یاری من بوده که نیت خیر مرحوم رمضانی و عنایتی که آیت الله العظمی بروجردی به جمع آوری آثار اسلامی و ایرانی داشتند، بزرگان دیگر حفظ کنند و من هم این شانس را پیدا میکنم که مؤانست پیدا کنم با این کتابها و با کمک دوستان دیگر همه این آثار عکس برداری و فهرستنویسی شود. با عنایت حضرت آیت الله علوی بروجردی و همت جناب آقای راهنورد این اتفاق میمون در کتابخانه افتاد و خوشبختانه الان یکی از اولین و مهمترین کتابخانه ها در این موضوع هست.

وی گفت: مجموعه مرحوم رمضانی از تنوع ویژه ای برخوردار است.به جرأت میتوان گفت اکثر چاپهای اول کتابهایی که در ایران چاپ شده در مجموعه محمدرمضانی و‌ این کتابخانه هست همچنین بهترین چاپها نیز در این مجموعه هست بسیاری آثاری که تصویرسازی شده و مصور هست در این کتابخانه موجود است و ایشان با درایت و عنایت ویژه ای این آثار را انتخاب کردند و به حق میتوان گفت یکی از کتابشناسان دوره خودشان بودند. در آخر عرض می کنم شاید کتابخانه سازی و جمع آوری کتاب کار سختی نباشد، اما حفظ آن و انتقال به نسل آینده کار سخت و دشواری ست.