کد خبر: 42520
تاریخ انتشار: دوشنبه, 05 آبان 1399 - 07:53

داخلی

»

سخن هفته

جهل خودخواسته: آسیبی جبران ناپذیر برای جامعه

منبع : لیزنا
حسن اشرفی ریزی
جهل خودخواسته: آسیبی جبران ناپذیر برای جامعه

یادداشت سردبیر: برای امروز مطلبی آماده شده بود که می‌بایست منتشر می‌شد، لیکن با توجه به وضعیت قرمز ایران در برابر کوید 19 تصمیم گرفتیم که ما هم به هشدار دهندگان بپیوندیم و مطلبی را که جناب آقای دکتر اشرفی ریزی برایمان ارسال کرده بودند و در نوبت انتشار در ستون دیگری بود، به عنوان سخن روز این هفته منتشر کنیم. راستش امروز تیتر روزنامه ها این بود: کرونا رنگ عوض کرد. و با دیدن این تیتر بر بساط روزنامه فروشی ایستادم ببینم چه شده؟ یک لحظه به نظرم رسید تغییری ، جهش جدیدی، یا داستان تازه ای پیش آمده، لیکن با افتادن چشمم به تیتر فرعی که نوشته بود "27 استان کشور در وضعیت قرمز"، در‌یافتم که رنگ موقعیت است که تغییر کرده، نه جهشی است تازه و نه تغییر فرمی است  جدید. خبر دارم و حتما شما هم بخشی از دوستان و خانواده های دور و نزدیکتان جلای وطن کرده اند و در تماس با آنها هستید و آنها نیز در هر جای دنیا که زندگی می‌کنند، درگیر این اپیدمی هستند.

در برخی از کشورها میزان ابتلا وحشتناک است، حتی کشورهایی مانند فرانسه و انگلستان، لیکن تفاوتشان با ما این است که تحریم نیستند، دارو به اندازه کافی دارند، مردم هم درآمد عادی خودشان را دارند و پولشان ظرف 18 ماه 7 برابر ارزشش کم نشده و یورو از 4800 تومان در پاییز 79 به 35000 تومان در پائیز 99 نرسیده و یوروشان همان نرخ سابق را دارد و می توانند صبح که از در خانه بیرون می‌زنند با دو یورو یک قهوه بخورند و بروند سر کار،  و بنابراین تلفات جانی خیلی کمی دارند. درست مانند یک آنفولانزای معمولی (الیته با قدرت انتشار بیشتر) با آن برخورد می شود . یکی آنفولانزا می گیرد و با چند قرص و دارو مسایلش حل می شود و می رود سر کار و زندگیش، و در شرایط حاضر سر دورکاری و زندگیش.

مدیریت بی‌پولی: و اما اینجا که باید در قرنهای بعدی در کتابهای مدیریتی، مدیریت زیر تحریمها را به الگوی ایران اشاره کنند که آن قدر پاکی و صفا و صمیمیت بین مسئولین بود و آن قدر  دولتمردان و حکومت یکپارچه و یکصدا کنار هم بسیجی وار قرار گرفتند که مردم آسیب نبینند که روم به دیوار بالاترین سطح متوفیات را در میان کشورهای جهان از آن خود کردیم و این همه مرده از کووید نبود، بلکه مردم از اینهمه محبت حکومتیان شرمنده شدند و جان به جان آفرین تسلیم کردند.

اختلاس ضرب در تحریم:  تحریمها در شدیدترین وضع ممکن است، و در نتیجه‌ی اختلاسها پولی هم در بساط نیست، چون پولهای اختلاس شده در ایران نیست که اقتصاد ما را به گردش در بیاورد و اقتصاد امریکا در درجه اول و بعد کانادا و استرالیا و در نهایت ترکیه و گرجستان را دارد می‌گرداند. واقعا این شگرد قدیمی همیشه غرب نبوده، که پولهایی را که بابت نفت از گردش کشورش خارج می شده از همین راهها به کشور ش باز‌می گرداند، یاد پولهایی که مدیران آخرین سلسله شاهنشاهان ایران در سالهای 56 و 57 از ایران خارج کردند، می افتم. آمار بانک مرکزی حتما موجود است. در نتیجه گردش اقتصادی کاهش می‌یابد و بیکاری فراوان و مردم پول ندارند دارو بخرند.

طفلک ناصر خسرو قبادیانی: خیابانی در تهران به نام حکیمی متاله و آزدایخواه گذاشته اند، که ایشان تنها شاعری  است در تاریخ ادبیات ایران که حتی یک بیت در مدح شاه و سلطانی نگفته است. خود می نویسد: من آنم که در پای خوکان نریزم  ---   مر این گوهرین دُرّ لفظ دری را.   بنده خدا اگر زنده می شد و می دید که خیابانی که به نام او است، شده مرکز ظلم در شرایط پاندمی و تحریم،  فکر کنم ایشان دچار افسردگی می‌شدند. افسرده از رفتار انسان با انسان. این جرثومه ها و عصاره‌های  پلیدی و کثافت را باید به چشم خود می‌دید که با قیمت مرگ مردم سوء استفاده می کنند. و سوال من این است، دولتیان و حکومتیان گرامی، قوه مقننه و قوه قضائیه محترم، این است رسم شما؟ واقعا امکان برخورد ندارید، مردم مستاصل باید بروند و داروی چند هزار تومانی را چند میلیون تومان بخرند که عزیزشان از دست نرود؟ مردمی که بیکار شده اند و ارزش چندر قازشان هم یک هفتم شده؟ به خدا پناه می‌برم از این مدیریت.

چنین است رسم سرای درشت، گهی زین به پشت و بازم زین به پشت: بله حال که فرجی نیست، بازم بریم سراغ مردم گرامی و سلیم و شریف خودمان. بزرگواران، عزیزان، شما مراقب باشید، تا جایی که می‌توانید پروتکلهای ایمنی را رعایت کنید. به خیر دولتیان و قاضیان و مجلسیان که امیدی نیست فقط آرزو می کنیم شر مرسانند .

من که نمی توانم بگذرم، ولی بگذریم. بریم سراغ یادداشت بسیار خوب جناب آقای دکتر اشرفی ریزی و  باز هم مراقبتها را بیشتر کنیم.

سیدابراهیم عمرانی، سردبیر

لیزنا؛ حسن اشرفی ریزی، استاد کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: زندگی اجتماعی ایجاب می کند که انسان ها از هر گفتار و رفتاری که باعث تضییع حقوق دیگران می شود پرهیز کنند. حفظ حقوق دیگران در ابعاد مختلف به ویژه در جایی که با سلامت و جان انسان ها سرکار دارد امری واجب و ضروری است. بحران کوید 19 نشان داد که بخشی از جامعه به حقوق دیگران از جمله خانواده خود هم اهمیتی نمی دهند؛ چرا که اخیرا تعداد مبتلایان در یک خانواده به شدت افزایش یافته است. در بحران های مختلف گاها رفتارهای نادرست مردم را ناشی از عدم آگاهی و یا عدم اطلاع رسانی دقیق و به موقع قلمداد می کردند، اما در بحران کوید 19 به اندازه کافی (حدود 8 ماه) اطلاع رسانی صورت گرفته است؛ ولی بخشی از مردم باز مسایل بهداشتی را هنوز رعایت نمی کنند. اوایل و اواسط شروع این بحران صحبت از این بود که مبادا کادر درمان را شکست دهیم (موج اول و دوم)، اما این روزها نه تنها کادر درمان را فرسوده و خسته کردیم (البته با کمی اغماض شکست)، بلکه خانواده هایمان را به دلیل بی مبالاتی گرفتار این بیماری کردیم. آمار وحشتناک مبتلایان روزانه و فوتی ها نشانگر این واقعیت است جان، مال و حرمت دیگر افراد جامعه از نظر برخی از مردم هیچ ارزش و اهمیتی ندارد. البته باید گفت که ابن بخش از جامعه شامل افرادی می شود که با داشتن امکانات مالی و... به این رفتارهای ضد اجتماعی دست می زنند؛ هر چند باید مسئولان به شکل های مختلف زمینه تامین مالی افراد کم درآمد را فراهم کننند که آنها نیز بتوانند مسایل بهداشتی را بیشتر فراهم کنند و صف آنها از این گروه ضد اجتماع جدا شود.

باید توجه داشت این بیماری خسارت های زیادی در ابعاد مادی و معنوی به خانواده ها و جامعه ما وارد کرده است؛ در حالی که با رعایت پروتکل های بهداشتی از جمله استفاده از ماسک، پرهیز از حضور در اجتماعات غیر ضروری و... می توان به کنترل و قطع زنجیره انتقال کمک کرد. به نظر می رسد علیرغم اطلاع رسانی های شفاف و مداوم هنوز برخی از مردم اعتقاد یا دلیلی برای رعایت مسایل بهداشتی نمی بینند، این نوع رفتار و نگرش را می توان «جهل خودخواسته» نامید. در این شرایط آیا جامعه و مسئولان باید از کنار این رفتارهای ضد اجتماعی به راحتی عبور کنند؟ آیا نباید چاره ای دیگر اندیشید؟ پس قوانین و مقررات قرار است کجا مشوق و بازدارنده باشند؟ آیا منتظریم تا همه زیرساختهای مالی، فکری، اعتقادی و... مردم و جامعه همه از بین بروند تا فکر اساسی بکنیم؟ کدام جامعه پیشرفته و انسانی به خود اجازه می دهد بخشی از مردم آسایش و آرامش سایرین را از بین ببرند؟ آیا از خود پرسیده ایم چقدر از پول بیت المال تا حالا صرف رفتارهای خودخواهانه من و شما شده است؟ تا کجا قرار است تعلل و چشم پوشی کنیم؟. این نوع رفتارها (البته عامدانه) دقیقا شبیه رفتار یک قاچاق چی مواد مخدر، یک اختلاس گر و.. است؛ چرا که آگاهانه و غرض ورزانه و به قصد بهره گیری از مطامع مادی است. آیا ما یک قاچاق چی را در جامعه رها می کنیم؟ خب آن قاچاق چی حقوق عامه را تضییع می کند، پس فرق آن قاچاق چی با آن جوانی که سوار آخرین خودرو لوکس می شود و اهمیتی به مسایل بهداشتی نمی کند و روزانه تعداد زیادی را گرفتار این بیماری می کند چیست؟.

به نظر می رسد ما هم مانند کشورهای دیگر باید سریعا قوانین سختگیرانه را تصویب و در رعایت آن توسط عموم مردم نظارت کافی داشته باشیم. تعلل مردم در پای بندی به مسایل بهداشتی و به ویژه مسئولان می تواند خسارت هایی به کشور وارد کند که جبران آن سال ها غیر ممکن است. من اطلاعات دقیقی از هزینه های که تاکنون دولت در این خصوص صرف کرده است ندارم؛ که ای کاش مسئولان برای مردم توضیح می دادند که به دلیل بی مبالاتی عده ای از افراد در جامعه هزینه ساخت چند صد کارخانه صرف درمان و مسایل پیرامون آن شده است. ما قرار بود حوزه سلامت را به سمت پیشگیری سوق دهیم؛ اما برخی مردم کاری با حوزه سلامت کردند که دست اندرکاران سلامت چاره ای جز توجه ویژه به بخش درمان نداشته باشند. خدا می داند برگشت به قبل چقدر زمان بر و هزینه بر است. آن چیزی که من از این اوضاع درک می کنم این است که تکبر (فرد آگاه است اما نمی خواهد رعایت کند) در بخشی از جامعه ریشه دوانده است؛ چرا که حتی برای خود و خانواده هایشان نیز ارزشی قایل نیستند. شیطان هم به دلیل تکبر از درگاه الهی رانده شد. نکند من و شما نیز شیطان زمان باشیم.

در پایان به دست اندرکاران و علاقه مندان حوزه فرهنگ پیشنهاد می کنم در برخی مفاهیم از جمله شهر یا استان فرهنگی/فرد فرهنگی/شخصیت فرهنگی/روستای فرهنگی/رفتار فرهنگی و... بر اساس شرایط این روزها بازبینی و بازنگری کنند. به نظرم بعد از کوید 19 شهرها/استان ها/ روستاها/مسئولانی... را فرهنگی بنامیم که کمترین مبتلایان، فوتی ها و بیشترین رعایت پروتکل های بهداشتی در آن مناطق ثبت شده باشند. در واقع فرهنگ و مردم فرهنگی را بر اساس میزان رعایت حقوق عامه در این ایام تعریف کنیم. البته کوید 19 بالاخره کنترل می شود، اما یادمان باشد تاریخ ما را متهم به جهل خودخواسته نکند؛ چرا که در عصر اطلاعات و ارتباطات هیچ بهانه ای برای ندانستن بدیهیات وجود ندارد. دنبال متهم نگردیم، بالقوه متهم من و شما هستیم.

«با آرزوی سلامتی برای همگان»

اشرفی ریزی، حسن. « جهل خودخواسته: آسیبی جبران ناپذیر برای جامعه». سخن هفته لیزنا، شماره 511، 5 آبان ۱۳۹۹