کد خبر: 45037
تاریخ انتشار: سه شنبه, 21 دی 1400 - 10:00

داخلی

»

پژوهش و نگارش (پاورقی)

پژوهش و نگارش 32:

ساختار خطی نگارش و فرایند غیرخطی تفکر، مطالعه و پژوهش

منبع : لیزنا
حمید محسنی
ساختار خطی نگارش و فرایند غیرخطی تفکر، مطالعه و پژوهش

تاثیر متقابل اجزای گوناگون ساختار و محتوا بر هم و بر فرایندهای گوناگون پژوهش، بسته‌بندی و استفادۀ بهتر از محتوا، و نیز فرایندهای ذهنی آن در مراحل گوناگون پژوهش و تدوین یافته‌ها از جمله مباحث مهم و جالب توجهی است که نتایج آموزشی و پژوهشی زیادی دارد؛ هم برای محقق و منتقد و هم خواننده و مصرف‌کنندۀ اطلاعات. بر همین اساس تلاش می‌شود در بخش‌های مختلف این اثر، هم به ویژگی‌های شکلی و ساختاریِ یک اثر فرضی توجه شود و هم به فرایندهای ذهنی و عملیِ خود پژوهش. تاثیر متقابلِ اجزای مختلف ساختارها یا محتواهای ذهنی و زبانی بر هم، و بر نگارش و تدوین نهایی محتوا و ساختار نیز متناسب با نیاز در بخش‌های گوناگون مطرح خواهد شد. 

 یکی از چالش‌های اساسی در طراحی ساختار یک اثر به نظم خطی نگارش، و غیرخطی به نظر رسیدن فرایندهای تفکر، پژوهش، و سایر فعالیت‌های شناختی مربوط است. البته اشاره به فرایندها و محدودیت‌های ذهنی تفکر و اندیشیدن، روش‌های پژوهش، مراحل پژوهش و غیره به گونه‌ای اشاره دارد به این که حتا تصویرسازی‌های ذهنی هم به ناگزیر و البته به دلیل محدودیت‌های خود ذهن تحت تاثیر نوعی نظم خطی است تا غیرخطی. در هر حال، فرایند ذهنی و حسی– حرکتی یک محقق یا نویسنده برای مطالعه، پژوهش و پاسخ به یک یا چند سوال تا حد زیادی مستقل و متفاوت با بسته‌بندی یافته‌هاست. اغلب نتایج را می‌توان به شکل‌های گوناگون بسته‌بندی کرد: با این حال، ساختار و قالب محدودیت‌هایی دارد که نمی‌توان همۀ یافته‌های احتمالی در مراحل گوناگون پژوهش را پوشش دهد. رفت و برگشت‌ها و تصویرهای ذهنی و غیرذهنی در مراحل مختلف پژوهش، حتا دربارۀ یک موضوع ظاهرا کوچک و تعریف شده، آنقدر زیاد، ناگزیر، و گاه ناخوداگاه است که شاید به هیچ وجه نتوان آن را به ساختاری معمول و شناخته‌شده تبدیل کرد. باید بر اساس شاخص‌های گوناگون، از جمله تفاوت‌ها، شباهت‌ها، روش‌ها، زمان، مکان، و یا ترکیبی از همۀ آنها و اهداف و محتوای مورد نظر، بهترین گزینه را برای بسته‌بندی نهایی انتخاب کرد. نتایج برخی از پژوهش‌ها به ناچار در قالب چند مقاله، کتاب، یا گزارش‌های مستقل بسته‌بندی و منتشر می‌شود.

توجه به این نکته (یعنی جدا بودن فرایند پژوهش از فرایند نگارش و بسته‌بندی یافته‌ها) به‌خصوص برای تازه‌کاران اهمیت بیشتری دارد. یک محقق ورزیده می‌تواند گاهی این دو فرایند جداگانه و مستقل را با هم ترکیب و یا آنها را نسبتا هم‌زمان کند. او نه فقط به یک ساختار خاص فکر می‌کند و سعی دارد نظمی روش‌شناختی و فرایندی را در کار خود اعمال کند بلکه این توان را دارد که همان ساختار را متناسب با محتوا و داشته‌ها و ناداشته‌های خود و دیگران تغییر دهد و حتا در صورت لزوم، چندین ساختار را برای محتواهای متفاوت تدوین کند. چنین مهارتی سبب می‌شود تا توانایی او در مطالعه، پژوهش و نگارش به یک ساختار از پیش مدون محدود نشود و کار او خلاقانه‌تر گردد.

برخی از محققان و نویسندگان تازه‌کار بدون توجه به تفاوت‌های این دو فرایند مستقل، چنان جسم و ذهن خود را گرفتار برخی از ساختارهای از پیش موجود می‌کنند که خلاقیت‌ها و انعطاف ذهنی‌شان به بند کشیده می‌شود.

ساختارها و شیوه‌نامه‌های از پیش موجود ابزار خوبی برای هدایت ذهن و رفتار محقق در مراحل گوناگون تحقیق و نگارش است اما باید در همین حد و اندازه در مرکز توجه باشد. البته این به معنای بی‌توجهی به برخی از قراردادها و شیوه‌نامه‌ها نیست و بلکه آنها را بسیار مفید هم می‌دانم اما الزام به آنها نباید مانع خلاقیت‌های احتمالی شود و بهتر است عمدتا در مرحلۀ تدوین و نگارش یافته‌ها در مرکز توجه باشد و نه خود پژوهش و مطالعه. حتا یک نویسنده و محقق ورزیده باید به احتمال تداخل کارهای پژوهشی مختلف در همدیگر و انعکاس ناخودآگاه آن در نگارش یافته‌ها توجه کند. به همین دلیل بهتر است به نوعی نظم ساختاری و فکری وفادار باشد. 

هر محقق بهتر است ابتدا با مطالعۀ شیوه‌نامه‌ها با حداقل‌ها و بایدنبایدهای تدوین و حتا انتخاب و اجرای پژوهش خود بر اساس اهداف سازمانی آشنا شود. اما اگر وی بتواند اجرای خود پژوهش را از تدوین و نگارش یافته‌ها تفکیک کند این شیوه‌نامه‌ها تبدیل به ابزار و راهنمایی مفید برای مطالعه، پژوهش و ثبت اولیۀ نتایج و یافته‌ها می‌شود؛ در مرحلۀ نهایی می‌توان یافته‌ها را متناسب با ساختارهای کلی پیشنهادی مدون کرد.

در هر حال و حتا در صورت الزام‌آور بودن ساختارهای پیشنهادی ممکن است برخی از محتواها ویژگی‌هایی داشته باشد که افزون بر ساختار موجود به بخشی مستقل نیاز داشته باشد؛ اغلب می‌توان با تغییراتی این محتواها را کم و بیش در همان ساختار جای داد. پاورقی و بخصوص پیوست‌ها ابزار مفید دیگر برای ارائۀ برخی از محتواهایی است که باید مطرح شود.

اغلب ممکن است یادداشت‌ها و نتایج جالب توجه بسیاری در فرایند پژوهش جمع‌آوری شده باشد. اما الزامی وجود ندارد همۀ آنها در همان ساختار و متن باشد؛ این دسته از محتواها را می‌توان به شکل مقاله یا کتابی مستقل و با ساختار متفاوت بسته‌بندی کرد. حتا برخی از نتایج موجود در یک کتاب یا پایان‌نامه را می‌توان بعدها به شکل مقاله یا کتاب مستقل و البته اغلب با توسعۀ محتوایی و تغییرات شکلی بسته‌بندی و منتشر کرد. توجه به تفکیک فرایندها سبب می‌شود تا آزادی عمل محقق بیشتر باشد و خلاقیت وی بیشتر و بهتر گردد.

اصطلاحاتی چون تفکر علمی، روش‌های علمی، ابزارهای علمی، فرایندهای پژوهش، گام‌های پژوهش و غیره به مسیرها و خطوطی اشاره دارند که ساختمان و نتایج فکری را تا حد ممکن مطمئن‌تر سازد و جریان سیال ذهن نیز مهار و کنترل شود. به عبارت دیگر، در همۀ این فرایندها تلاش می‌شود تا نظمی به پژوهش، حافظه و فرایند تفکر تحمیل شود که نتایج هدفمندی ایجاد یا خلق شود که ساختار نتیجۀ آن است. گرچه همۀ اینها در ظاهر محدودیت‌هایی دارد اما تجربه نشان داده که کسب نتایج مطلوب و بهتر به نظم و ساختار نیاز دارد. با این حال، یک محقق و نویسندۀ ورزیده و خلاق اغلب به نقش سازندۀ آن در کاهش محدودیت‌ها و افزایش توانایی‌ها توجه دارد. وی ضمن آگاهی و تسلط در استفاده از مزیت‌ها تلاش می‌کند تا از عناصر مخرب آن دوری کند.