کد خبر: 47561
تاریخ انتشار: دوشنبه, 02 مرداد 1402 - 10:12

داخلی

»

سخن هفته

کنار رفتن رئیس دانشگاه استنفورد پس از تبرئه از تهمت تقلب علمی:

در ستایش شرم

منبع : لیزنا
سید ابراهیم عمرانی
در ستایش شرم

لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر : در رابطه با اتفاق کنار رفتن رئیس دانشگاه استنفورد از مقام ریاست این دانشگاه با وجود تبرئه در همه داوری‌ها و دادگاههای رسمی و غیر رسمی از تقلب علمی به یاد کتاب "در ستایش شرم" از حسن قاضی مرادی افتادم. و فکر کردم بد نیست هم کتاب را معرفی کنم و هم ماجرای استاد بزرگ عصب شناس استنفورد را که در آزمایشگاهی که او سرپرستیش را داشته تقلبی علمی اتفاق افتاده و او از همه اتهام‌ها سربلند بیرون آمده و با اینهمه از ریاست دانشگاه کنار رفت و به آزمایشگاهش برگشت، تا بیشتر حواسش به خروجی‌های آزمایشگاهش باشد. دانشمندی واقعی که مقاله‌هایش در کمتر از The cell  (رتبه اول مجلات زیست شناسی سلول و ملکولی با بالاترین ضریب تاثیر در همه سالهای انتشار SCI)، Nature و Science منتشر شده و برنده جوایز علمی بسیار است.

اول کتاب در ستایش شرم که خواندنش را به همه دانشجویان و استادان توصیه می‌کنم، چرا که مطمئن هستم بسیاری از عزیزان تفاوت معنای شرم در نگرش سنتی و نگرش مدرن را نمی‌دانند.

مشخصات کتاب: ق‍اض‍ی‌م‍رادی‌، ح‍س‍ن‌. در ستایش شرم : جامعه‌شناسی حس شرم درایران/حسن قاضی‌مرادی. ‏ تهران: اختران‏، ۱۳۸۶.

 یک تعریف از شرم: حس شرم متناظر با حس احترام به خویشتن است. ما وقتی شرمنده می شویم در واقع می خواهیم با تصحیح خود و رفع جنبه هایی از خصایص نامطلبوب خود و نقد ناراستی های خود، عواملی را که باعث نامحترم شدن مان در نزد خود و یا دیگران می شود حذف کنیم و زمینه اعتلا و بازتولید احترام خود را فراهم آوریم. شرم احساس کسی است که به خود به عنوان انسان نوعی احترام می گذارد. شرم هیچ نسبتی با تحقیر و پست و ناچیز شمردن خود ندارد. شرمنده شدن معنای آگاهی به پستی و حقارت خود نیست، بلکه به معنای وقوف به این امر است که چیزی ناشایست و تحقیرآمیز که ما را به انجام عمل معیوب و ناراست سوق می دهد، در ما وجود دارد که باید آن را از خود بزداییم. از این منظر، تلاش برای انکار خود، بی اعتیار و حقیر دانستن خود، بیزاری از خود و بی اعتنایی به خود در واقع تلاش برای حذف حس شرم در زندگی است. (از متن کتاب)

 تفاوت شرم در تعریف سنتی و تعریف مدرن: برای تعریف شرم باید ببینیم آیا شرم در چارچوب فرهنگ سنتی قرار می دهیم و یا در حوزه فرهنگ نو یا مدرن این دو مفهوم متمایزاست. به نظر من در فرهنگ سنتی مان شرم را به سه مفهوم می شناخته ایم: در فرهنگ دینی با مفهوم گناه، در فرهنگ عرفانی با مفهوم حیا و در فرهنگ عرفی با مفهوم خجلت و شرمساری. مهم تر از همه من بر این نکته تاکید دارم که وجه مشترک این نوع احساس شرم در این است که این عامل خارجی است که به سنجش کردار ما اقدام می کند و مبتنی بر قضاوتی که به ما می قبولاند ما را یا به احساس گناه یا حیا و یا خجلت و شرمساری سوق می دهد. اما در فرهنگ نوین شرم به گونه ای تعریف می شود که خود فرد عامل درجه اول سنجش کردارهای خویش و قضاوت در مورد آنهاست. بر این اساس تعریف مارکس از شرم را مبنای بررسی خود قرار داده ام که می گوید: «شرم نوعی خشم به خویشتن است». در این تعریف این خود فرد است که کردارهایش را تحلیل می کند و اگر در آنها کمبودها یا ضعف ها و یا بروز خصایص منفی اش را بیابد به خودش خشم می گیرد. این خشم به خود، یعنی شرم، برای این که انسان بکوشد خودش را تصحیح کند اساسی است.(از متن کتاب)

در بخشی از كتاب با عنوان «تجربه جمعی شرم» می خوانیم:
فقط فرد نیست که باید به دلیل ناشایستگی ها، ناتوانایی ها و... ناراستی هایش به خود خشم گیرد و حس شرم را تجربه کند؛ بلکه گروه ها و سازمان ها و در مجموع یک ملت نیز به همین دلیل می توانند و باید به خود خشم گیرند و احساس شرم را تجربه کنند. این می‌تواند معرف تجربه جمعی شرم باشد؛ تجربه‌ای که در آن، افراد متعلق به یک گروه یا سازمان یا یک ملت از طریق حس شرم با یکدیگر پیوند می‌یابند و در این پیوند برای غلبه بر آن یکدیگر را یاری می‌کنند.

و باز هم گریزی دیگر به متن کتاب:

"هان، ای شرم

سرخی‌ات پیدا نیست!"  (شکسپیر، هاملت، پرده‌ی سوم)

رنگ شرم، سرخ است؛ رنگ خشم و عصیان. تجربه‌ی حس شرم، سرخی حاصل خشم به خود و در پی آن، تمایل به عصیان علیه خود است؛ خود چه به مثابه یك فرد، و چه یك گروه، یا سازمان، یا طبقه و یا یك ملت. از ھمین‌رو چه كمیاب می‌نماید این سرخی! آن ھم برای ما ایرانیان كه چه بسیار از نگریستن به خود و نقد خود گریزانیم و بنابراین چه اندك سرخ می‌شویم.

فکر می کنم این چند پاراگراف توانسته باشد کتاب را به خوبی معرفی کند و نیاز به توضیح اضافی من ندارد.

و اما ماجرای کنار رفتن استاد بزرگ استنفورد از منصب ریاست دانشگاه:

"مارک تسیه-لاوین[1] بیشتر به خاطر کارش در دهه 1990 در کشف نوترین ها، پروتئین‌هایی که رشد برجستگی سلول‌های عصبی معروف به آکسون‌ها در نخاع را هدایت می‌کنند، شناخته شده است. استعفای او به 8 ماه پر اضطراب پایان می‌دهد که از اواخر نوامبر 2022 آغاز شد، زمانی که مقاله ای در مجله دانشجویی دانشگاه استنفورد، "استنفورد دیلی"، گزارش داد که The EMBO Journal  در حال بررسی دستکاری احتمالی تصویر در مقاله‌ای در سال 2008 است و سؤالاتی درباره سه مقاله دیگر که تسیه-لاوین یکی از نویسندگان آنها بود، مطرح شده است. مسائل مربوط به دستکاری تصویر از طریق طرح آنها درگروه بحث  PubPeer گروهی که در آن دانشمندان، اغلب به صورت ناشناس، در مورد بی نظمی در مقالات بحث می‌کنند به روزنامه‌ها درز کرد و مورد توجه قرار گرفت و  هیئت امنای دانشگاه استنفورد برای این موضوع یک کمیته ویژه برای تحقیق تشکیل داد"[2].

نگرانی در مورد سه مقاله دیگر تسیه-لاوین، یکی در The Cell در سال 1999 و دو مقاله در Science در سال 2001 - قبلاً د  گروه بحث  PubPeer در سال 2015 زمانی که تسیه-لاوین، رئیس وقت دانشگاه راکفلر، برای ریاست استنفورد نامزد و در دست بررسی بود، مطرح شده بود. در آن زمان، او اصلاحاتی را برای هر دو مجله ارسال کرد، اما Science به دلیل یک خطای ویرایشی نتوانست آنها را منتشر کند و The Cell نیاز به اصلاح پیدا نکرد. پس از انتشار تبلیغات جدید در مورد مقالات، هر دو مجله در دسامبر 2022 ابراز نگرانی کردند و گفتند که منتظر یافته های تحقیقات کمیته ویژه دانشگاه استنفورد هستند.[3]

تسیه -لاوین در همان زمان پاسخ داده بود که مسئولیت هرگونه اشتباهی را به عهده می‌گیرد و نوشته بود: «صداقت علمی کار من برای من از اهمیت بالایی برخوردار است و من هر مشکلی را که اعلام کنند بسیار جدی می‌گیرم.  [4]

اخبار علمی خبرگزاری الجزیره  در گزارشی نوشت: «هیئت داوری شواهدی مبنی بر دستکاری داده‌های تحقیقاتی را در حداقل چهار مقاله از پنج مقاله اصلی مورد بحث شناسایی کرده است." .... "اما هیئت ویژه مدرکی پیدا نکرد که به این نتیجه برسد که دکتر تسیه-لاوین در هنگام وقوع این سوء رفتار، از آن اطلاع داشته است."  ... هیات ویژه همچنین اشاره کرد که «نمی‌توان از دانشمندی انتظار داشت که بیش از این، دقت کند» ....و با اینهمه تسیه-لاوین را به‌خاطر ناتوانی در «تصحیح قاطع و صریح اشتباهات در این پرونده علمی» مقصر دانست[5].

وبگاه Inside Higher Education ضمن اعلام این خبر، مشکل کنار رفتن بسیاری از روسای دانشگاهها در ایالات متحده  در سال گذشته را به علل مختلف، از جمله اعمال نابرابری و تبعیض، ‌مسایل صنفی کارکنان و استادان، حذف برخی رشته ها و مورد اعتراض قرار گرفتن از سوی دانشجویان و جامعه دانشگاهی را گزارش کرده است ولی در موردتسیه -لاوین می‌نویسد: " اما در میان جدایی‌های ناگهانی امسال، خروج تسیه-لاوین از این نظر منحصر به فرد است که مستقیماً به عملکرد او به عنوان رئیس‌دانشگاه استنفورد مرتبط نیست، بلکه به تحقیقات گذشته او به عنوان یک دانشمند مربوط است[6]".

به جز مجلات اخبار علمی و خبرگزاریها، وبلاگها نیز در این چند ماه فعال بوده و استادان همکار نظرات خود را در این مورد انعکاس داده‌اند،‌" هولدن ثورپ، سردبیر مجله معتبر Science و استاد شیمی در دانشگاه جورج واشنگتن، که نقش دوگانه پژوهشگر و مدیر کالج را نیز برعهده داشته است، روز چهارشنبه در وبلاگش نوشت که "مدیریت یک آزمایشگاه تحقیقاتی یک کار تمام وقت است و زمانی که محقق اصلی همزمان نقش اداری سنگینی را برعهده می‌گیرد، نمی تواند به طور موثر کار تحقیق خود را انجام دهد. ثورپ استدلال کرد که محققانی که مشاغل اداری دارند - مانند تسیه -لاوین که قبل از آمدن به استنفورد در شرکت بیوتکنولوژی ژنتکGentech و دانشگاه راکفلر تحقیقات خود را دنبال می‌کرد، بین دو دنیای پر ازدحام (پژوهش و کار اداری) دوپاره شده‌اند، که "به سادگی برای یک نفر خیلی زیاد است[7]."

در نهایت " کمیته ویژه هیئت مدیره استنفورد، یافته‌های شرکت حقوقی و هیئت‌های علمی را منتشر کرد که بر اساس بیش از 50000 سند، بیش از 50 مصاحبه و نظرات کارشناسان علوم زیست‌پزشکی است. این گزارش نشان می دهد که برای هفت مقاله که تسیه -لاوین نویسنده میانی یا ثانویه در آنها بوده است، هیچ مسئولیتی در قبال دستکاری داده‌ها ندارد. نویسندگان اولیه مسئولیت را بر عهده گرفته‌اند و در بسیاری از موارد اصلاحات را اعمال می‌کنند[8]".

و در پایان ماجرا جناب مارک تسیه -لاوین در نامه استعفای خود به جامعه استنفورد می‌نویسد: " از اینکه یک هیئت تحقیقاتی «به این نتیجه رسیده‌اند که من در هیچ گونه تقلب یا جعل داده‌های علمی شرکت نکرده‌ام، خوشحالم». اما او اذعان کرد که "باید در اصلاح اشتباهات دقت بیشتری داشت. " این هیات همچنین دریافت که برخی محققان زیر نظر او داده‌هایی را دستکاری کرده‌اند که تسیه -لاوین در نامه استعفای خود گفت که از چنین مسائلی بی اطلاع است[9]". تسیه -لاوین همچنین در نامه استعفای خود نوشت: «اگرچه این گزارش به وضوح ادعاهای تقلب و سوء رفتار علیه من را رد می کند، اما به نفع دانشگاه، تصمیم گرفتم که از سمت رئیس دانشگاه از 31 اگوست 2023 کناره‌گیری کنم[10]".  و جری یانگ، رئیس هیئت امنای استنفورد و مدیر عامل سابق یاهو در بیانیه‌ای روز چهارشنبه گفت: «با توجه به این گزارش و تأثیر آن بر توانایی او برای رهبری استنفورد، هیئت مدیره تصمیم گرفت استعفای رئیس تسی-‌لاوین را بپذیرد و با او موافق است که این به نفع دانشگاه است[11]".

خوب برگردیم به ابتدای یادداشت امروز، با نگاه به استعفابمارک تسیه-لاوین رئیس دانشگاه استنفورد و دانشمند برجسته عصب‌زیست‌شناس، درستایش شرم با تعریف مدرن (خشم بر خویشتن و نه حیا و نه خجالت) را در یک چامعه مدرن می‌بینیم و ای کاش به آن بیشتر فکر کنیم. در اینجا و در حوزة پژوهش نیز عزیزان ما بین سنت و مدرنیته آونگ گونه در نوسانند، و یک سر در سنت دارند و یک سر در جامعه مدرن، و تکلیفشان با خودشان مشخص نیست که امیدوارم این رفتارهای خود-نقادانه جامعه علمی بین المللی، رهگشای استادان و پژوهشگران ما باشد، نه اینکه وزیر نامحترمی (در دوران احمدی نژاد) خبر تقلب علمیش در مجلات معتبر Science  و Nature  منتشر شود، و این شخص شخیص ککشان هم نگزد و به روی مبارک خود نیاورند. ایشان نه تنها استعفا ندادند، بلکه طلبکار عالم و آدم هم شدند.

نکته با نمکی هم در سخن هولدن ثورپ، سردبیر مجله Science (بالا) بود که: "مدیریت یک آزمایشگاه تحقیقاتی یک کار تمام وقت است و زمانی که محقق اصلی همزمان نقش اداری سنگینی را برعهده می‌گیرد، نمی تواند به طور موثر کار تحقیق خود را انجام دهد" که شخصا از ایشان دعوت می‌کنم یک نوک پا تشریف بیاورند به ممالک محروسه و با برخی از دانش‌-بندان ما آشنا شوند، و توانائیهای ایرانیها را ببینند، که یک آزمایشگاه و یک ریاست کالج (که خیلی هم با هم در تضاد نیستند) که چیزی نیست، علاوه بر اینها می توانیم چندین مشغله اداری نیز برعهده بگیریم، که هر یک، یک انسان/دانشمند/مدیر تمام وقت می‌طلبد. شاید هم چون قحطی شده، این مساله اینقدر زیاد شده، شاید هم بزرگان را بیرون رانده‌اند که بشود در شهر کورها با یک چشم پادشاهی کرد. والله اعلم بالصواب.

عمرانی، سیدابراهیم. « کنار رفتن رئیس دانشگاه استنفورد پس از تبرئه از تهمت تقلب علمی: درستایش شرم». سخن هفته لیزنا، شماره 652، 2مردادماه ۱۴۰۲.

 ---------------------------------------------------------

[1] . Marc Tessier-Lavigne

[2] . Kasier, Jocelyn (2023, July 19th) president to step down despite probe exonerating him of research misconduct. https://www.science.org/content/article/stanford-president-to-step-down-despite-probe-exonerating-him-of-research-misconduct    

[3] . همان

[4] . همان

[5] . SOURCE: AL JAZEERA (2023, July 20th)  Stanford president resigns following research ethics probe. https://www.aljazeera.com/news/2023/7/20/stanford-president-resigns-following-research-ethics-probe

[6] .Moody, Josh. (2023, July 19th)    Though Cleared of Misconduct, Stanford President Resigns. https://www.insidehighered.com/news/governance/executive-leadership/2023/07/19/stanford-president-step-down-wake-investigation

[7] . همان.

[8] Casier همان.

[9] . همان

[10] . همان

[11] . همان

برچسب ها :