کد خبر: 31627
تاریخ انتشار: پنج شنبه, 25 آبان 1396 - 14:21

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

ستاد خبری ۲۵

هفته کتاب ۲۵/کودکان و چالش های ترویج خواندن

نقد و نظریه در ادبیات کودک

منبع : لیزنا
سید مهدی یوسفی، پژوهشگر و منتقد ادبیات کودک، اعتقاد دارد که بیشتر نقدهای ایرانی در این حوزه ارزیابانه، معطوف به کتاب با چارچوب‌های دلبخواهانه و کارگاهی است.
نقد و نظریه در ادبیات کودک

به گزارش لیزنا (ستاد خبری بیست و پنجمین هفته کتاب ایران)، سید مهدی یوسفی، پژوهشگر و منتقد ادبیات کودک، به مناسبت هفته کتاب در یادداشتی موضوع نقد و نظریه در ادبیات کودک را بررسی کرده است.

 در یادداشت یوسفی آمده است:

تاریخ نقد و نظریه ادبیات کودک در تمامی نقاط جهان و در هر زبانی به شیوه‌ای یکسان پیش نرفته است. در نتیجه مسائل و معنای آن هم در فرهنگ‌های مختلف یکسان نیست. این روند در زبان فارسی و در ایران هم شیوه حرکت و رشد خاص خود را داشته است، که با آنچه تحولات جهانی این حوزه خوانده می‌شود و عمدتاً مبتنی بر متون انگلیسی‌زبان است، متفاوت است.

نقد ادبیات کودک از قدیم در اروپا و امریکا و از جمله در زبان انگلیسی رایج بوده است. اما این نقد تا نیم قرن پیش معنا، کارکرد و کارگزاران متفاوتی داشت. این نقدها عموماً «ارزیابی کتاب‌های مناسب» برای کودکان بودند. کارکرد آنها بیشتر راهنمایی خریداران کتاب، اعم از والدین، بچه‌ها یا کتابداران بود و نقد ادبیات کودک را بیشتر مربیان، کتابداران و روانشناسان می‌نوشتند. از دهه هفتاد بود که نقد ادبیات کودک با نظریه گره خورد، و از آن پس نقد و نظریه در این حوزه معنایی یکسان یافتند. پروژه‌های نظری متنوعی عمدتاً با گرایش‌های ساخت‌گرایانه، روانکاوانه یا جامعه‌شناسانه شکل گرفتند که نقد را به معنای ارزیابی نمی‌دانستند و هدفشان هم تمایز خوب از بد یا مناسب از نامناسب نبود. آنها پروژه‌های عالمانه‌ای بودند که تبیین‌هایی برای مسائل علمی فراهم می‌کردند. از همین دهه هم نسل جدیدی از نهادها در ادبیات کودک جهان شکل گرفتند و ادبیات کودک در رشته‌های دانشگاهی جایگاه‌های محکم‌تری پیدا کرد که امکان انباشت علمی و آکادمیک را فراهم ساختند و پیوند نقد و نظریه را محکم‌تر کردند.

مشابه چنین جهشی بیست سال بعد رخ داد. در دهه نود نیز همزمان نهادهای بین‌المللی مهمی در ادبیات کودک شکل گرفتند. همچنین با شهرت پیدا کردن آثار تاریخی پیتر هانت و ژاکلین رز و انتشار آثاری متأثر از مکاتب انتقادی نظیر کتاب‌های پری نودلمن و جان استفنز، دهه 1990 به دهه انفجار پژوهش درباره ادبیات کودک بدل شد. بیشتر آثار کلاسیک این حوزه در دهه 1990 و به خصوص در سال‌های آغازین این دهه نوشته شده‌اند. این دهه در بسیاری از شاخه‌های علوم انسانی یا لااقل در مطالعات ادبی و فرهنگی واجد چنین اهمیتی است. رشد رشته‌های انتقادی مطالعات ادبی و مطالعات فرهنگی، شیوع شیوه‌های نقد پسااستعماری و دیگر نقدهای گفتمانی در ادبیات و مطالعه فرهنگ، و جدی شدن مباحثی چون پست‌مدرنیسم، جهانی شدن و چندفرهنگی شدن به سرعت در نقدهای جدید ادبیات کودک و به تبع آن در بنیادهای نظری آن بازتاب یافت.

گرایش انتقادی این سال‌های نقد و نظریه ادبیات کودک، مرزهای آن را به روی رشته‌های دیگر گشود و ادبیات کودک دیگر تنها به معنای کتاب‌های کودکان نبود. در نتیجه نقد ادبیات کودک بیشتر از نقد کتاب فاصله گرفت و به نقد فضای تولید و مصرف کتاب معطوف شد. تأسیس رشته مطالعات کودکی تحول آکادمیک مهمی بود که با این تغییر همسویی داشت. این رشته در سال‌های آغازین دهه 1990 نخستین بذرهای خود را افکند. اولین دروس دانشگاهی و اولین مجله مستقل مربوط به دوران کودکی در همین سال‌ها تأسیس شدند. این رشته نیز از آغاز تحت تأثیر آرای متفکران انتقادی فرانسه چون میشل فوکو و مشخصاً فیلیپ آریس تاریخ‌نگار فرانسوی بود. مطالعات کودکی به نظریه ادبیات کودک کمک کرد تا به جای نقد متون نوشته شده برای کودکان، ساختار تاریخی-اجتماعی ادبیات کودک و کودکی را به موضوع کار خود بدل کند.

از نظر محتوایی حوزه نقد و نظریه ادبیات کودک با مکاتب و محتواهای نظری گوناگون پیوند برقرار کرده است و در ساخت امروزین آن یک گرایش نظری معین تفوق ندارد.

در ایران سیر وقایع به گونه متفاوتی بوده است. و البته چنین پیوندی میان نظریه و نقد ادبیات کودک به وجود نیامده است. نقد کتاب کودک یا کتاب‌های تألیفی برای کودکان، گذشته از ریشه‌هایی که در انتقادات عمومی عصر پایانی قاجار دارد، به طور مشخص در مجلات عصر پهلوی دوم رشد پیدا کرد. اما کماکان تا دهه چهل فعالیتی حرفه‌ای به حساب نمی‌آمد. در این زمان با شکل‌گیری نهادهای مهم ادبیات کودک ایران، مانند کانون پرورش فکری، شورای کتاب کودک و سازمان‌های بزرگ حوزه کتاب در وزارتخانه تازه تأسیس آموزش و پرورش، فعالیت در حوزه کتاب کودک شکلی حرفه‌ای‌تر به خود گرفت. این نقدها، نقدهای پیش از خود را به داشتن نگاهی تربیتی خشک متهم می‌کردند و می‌کوشیدند تا ظرافت‌های ذهن کودکان را دریابند و آثار را در نسبت با وضعیت‌های مختلف کودکان بسنجند. این نگاه البته کماکان تربیتی باقی ماند، اما فهم جدیدی از مسئله تربیت را ارائه می‌کرد، و به علاوه مسئله تقسیم کتاب بر اساس گروه‌های سنی را در مرکز فعالیت‌های کتا‌بدارانه و منتقدانه قرار داد.

با گذر از دهه چهل اولین بار دست‌اندرکاران ادبیات کودک نوشته‌های نظری و انتقادی تولید کردند، اما این نوشته‌ها نظریه ادبی یا نظریه نقد به معنای امروزین نبودند. بلکه نوشته‌های مکتبی، دستورالعمل‌های کارگاهی یا چارچوب‌های روانشناختی بودند که ملاک‌های متفاوتی را برای ارزیابی آثار پیشنهاد کردند. در دهه‌های پنجاه و شصت، این گرایش‌ها مهم‌ترین گرایش‌های نقد ادبیات کودک بودند. در این زمان برداشت رایج از نقد، کماکان همان ارزیابی کتاب مناسب بود، فقط معیارهای ادبی، روانشناختی و اجتماعی-سیاسی به عنوان ملاک‌های ارزیابی به رسمیت شناخته شدند. کارکرد نقد کمک به فهم بهتر مخاطب احتمالی کتاب و کتاب مناسب گروه‌های مختلف کودکان بود و دست‌اندرکاران آن مربیان، کتابداران، روانشناسان و مؤلفین ادبیات کودک بودند.

تا پیش از دهه هفتاد، نقدها یا بخش‌هایی از مجلات عمومی کودکان بودند، یا در گزارش‌ها و تحلیل‌های نهادهای پیش‌گفته صورت می‌پذیرفتند. در این زمان اولین مجلات تخصصی نقد کتاب کودک در ایران منتشر شد. در این دهه و دهه بعد چهره منتقد ادبیات کودک از کارگزاران سنتی نقد کتاب کودک متمایز شد و منتقدان بسیاری به این مجموعه اضافه شدند که مربی، کتابدار یا روانشناس نبودند. در همین مجلات مسائل نظری ادبیات کودک نیز به تدریج ترجمه شدند. به علاوه این سال‌ها، سال‌هایی بود که ترجمه نظریه ادبی رواج یافت و خود این نظریات نیز بر فضای نقد ادبیات کودک ایران اثر گذاشتند. در این سال‌ها متونی کوتاه و بلند درباره مسائل نظری ادبیات کودک نوشته شد و همچنین منتقدانی پا به عرصه گذاشتند که دلمشغولی نظری یا عملی خاصی را در نوشته‌های مختلف خود دنبال می‌کردند، و به این معنا چارچوبی نظری برای خود داشتند. علاوه بر همه این مسائل کتاب‌های مختلفی در این سال‌ها نشر پیدا کردند که نظریات پنجاه سال اخیر ادبیات کودک را بازتاب می‌دادند، و مورد استفاده منتقدین ادبیات کودک نیز قرار گرفتند. شکل‌گیری رشته دانشگاهی ادبیات کودک و نشریات دانشگاهی ویژه این موضوع نیز به نظری شدن بحث نقد ادبیات کودک افزودند.

با این همه به نظر نمی‌رسد که کماکان بتوان در ایران از تغییر معنای نقد از ارزیابی به بررسی علمی و مبتنی بر نظریه سخن گفت. نقدهایی که از مسائل و چارچوب‌های نظری سود می‌برند، ضرورتاً نقدهای مبتنی بر نظریه نیستند. نقدهای مبتنی بر نظریه، چنانکه گفتیم، از ابتدا بر نفی معنای ارزیابانه نقد استوار بودند. در ایران اما بیشتر نقدهایی که از چارچوب‌های سال‌های اخیر استفاده می‌کنند، بدون توجه به این مسئله، همین چارچوب‌ها را برای ارزیابی آثار به کار می‌برند. به علاوه این نقدها عمدتاً بیش از آنکه بر علاقه‌ای عالمانه تکیه داشته باشند، حاصل علاقه‌ای صوری به آکادمیک‌نویسی هستند؛ یعنی آوردن چارچوب نظری و مفهومی و بحث‌های روشی در مقاله برای آنکه کار صورتی آکادمیک به خود بگیرد و مشروع جلوه کند. این نقدها عموماً نه تنها توضیح نمی‌دهند که دلیل انتخاب یک نظریه خاص، و دلیل کاربست آن در مورد موضوع خاص نقد چیست؛ که حتی نمی‌گویند واقعاً نوشته آنها چه چیزی به دانش ما از ادبیات کودک اضافه می‌کند که بدون استفاده از رویکرد نظری مورد استفاده رؤیت ناپذیر باقی می‌مانده. درواقع این نقدها بر برنامه‌های پژوهشی بزرگ‌تر معنادار نمی‌شوند و در نهایت قرار نیست نقد ادبیات کودک را جز به معنای نقد کتاب‌های کودکان بفهمند. در نتیجه حتی اگر به فرض بحث نظری را خوب فهمیده باشند، دلیلی برای اتخاذ آن ندارند و آنرا در خلاء استفاده می‌کنند، نه در زمینه‌ای که بسترهای علمی لازم از آنها پشتیبانی کند.

 

امروزه منتقدان ادبیات کودک ایران نسبت به گذشته آشنایی به نسبت بهتری با نظریه ادبی دارند، اما کماکان بیشتر نقدهای ایرانی ارزیابانه، معطوف به کتاب با چارچوب‌های دلبخواهانه و کارگاهی هستند. به این معنا امکان تأسیس نقد نظری ادبیات کودک در ایران، لااقل با مختصاتی که در زبان انگلیسی رخ داد، وجود ندارد؛ گرچه چنین تفاوتی ضرورتاً ناسودمند نیست، و خود می‌تواند محل بحثی مجزا باشد. ارزیابی‌ها نیز به دو صورت عمده «مقاله نقد کتاب»  و فهرست‌های دائمی کتاب نظیر فهرست شورای کتاب کودک و فهرست لاک‌پشت پرنده در دسترس مخاطبان است.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: