کد خبر: 37833
تاریخ انتشار: سه شنبه, 20 آذر 1397 - 10:45

داخلی

»

برگ سپید

معرفی کتاب «بیروت 75»

منبع : لیزنا
کیمیا تقی‌زاده
معرفی کتاب «بیروت 75»

 غاده السمان نویسنده سوری (زاده 1942 در دمشق) را با شعرهایش می‌شناختم و کم و بیش با سبک و سیاق آثارش آشنا بودم. ولی هرگز کتاب رمانی از او به چشمم نخورده بود. در واقع بعد از مطالعه دو رمان از "بختیار علی" با عناوین "آخرین انار دنیا" و "غروب پروانه" به شدت جذب سبک نوشتاری و غنای دراماتیک این نوع آثار شدم . نوشتارهایی که مرا وارد دنیای زخم خورده، پرتلاطم و عجیب "خاورمیانه"  کردند.  آن‌چنان ارتباط عمیقی با کتاب "آخرین انار دنیا" برقرار کرده بودم که با اشتیاق به سمت کتابفروشی همیشگی رفتم. از کتابفروش خواستم کتاب‌های خوب دیگری با همین موضوع برایم معرفی کند. او بی درنگ به سمت قفسه‌ها رفت و کتابی جمع و جور و جیبی با عنوان "بیروت 75" (اولین رمان غاده السمان) را برایم آورد. معتقد بود: "چون دو کتاب قبلی را خیلی دوست داشتی، اینو اصلا نمیتونی بذاریش زمین، یه شبه تمومش میکنی". و همین شد!.

آن شب با این رمان به بیروت 1975 سفر کردم. جنگ داخلی لبنان در حال آغاز بود و منطقه را آشوب فرا گرفته بود... ("غم بسیار می‌بینم... خون می‌بینم... خون فراوان!") .

گرمای سوزان دمشق راننده تاکسی را کلافه کرده، مدام فریاد می‌زند: بیروت ... بیروت ....، "فرح[1]" و "یاسمینه"، دو شخصیت اصلی داستان، به‌همراه سه زن پوشیده‌روی و سیاه‌پوش سوار تاکسی می‌شوند. نمی‌فهمی آن سه‌زن عزادارند یا چه؟ مدام گریه‌زاری می‌کنند.  فقط در ابتدای داستان با این سه شخصیت نالان همراه هستی. تاکسی به مرز سوریه و لبنان که می‌رسد گویی در دل داستان گُم‌ می‌شوند. وجودشان بی‌مناسبت نیست، انگار از آینده خبر دارند، آینده‌ای غرق خون.

"ابوملا"، "طعان" و "ابومصطفی"، سه شخصیت دیگر داستان، در ادامه‌ی راه، سوار تاکسی می‌شوند. آنها به دنبال آزادی، شهرت، ثروت، اعتبار و امنیت راهی مرکز امید و آرزوی آن زمانِ جامعه عرب، بیروت روشن و درخشان هستند. گویی رهایی از سنت‌های دست و پاگیر و آرامیدن در آغوش مدرنیته را در رسیدن به "بیروت" می‌دانند.

"یاسمینه"، شخصیت محوری و نماد زن در جامعه عرب، تشنه پرواز است. از فکر اینکه بساط عشق و آزادی در بیروت فراهم است، شور و شوقی دارد. در بیروت درگیر عشق می‌شود!. ("یاسمینه احساس کرد آن دو در اسطوره‌ی نخستین آفرینش می‌زیند...، پنداشت برف‌های بیست و هفت ساله‌اش آب‌ می‌شوند، برف‌هایی که از کلاه ‌راهبه‌ها، در طول ده سال معلمی‌اش بر او باریده بود").

"فرح"، کارمند سابق کتابخانه ملی دمشق، تشنه‌ی پیشرفت است، می‌خواهد از صدایش پول بسازد، از دمشق می‌گریزد. ("پدرم آن دهاتی پر زور ... همیشه کتاب‌هایم را که خوره‌شان بودم، به کام آتشی می‌سپرد که برای سوختن علف‌های هرز می‌گیراند. فریاد می‌زد باید کار کنی نه اینکه زندگی‌ات را به فکر کردن و اما و اگر گفتن بگذرانی.... می‌توانی از این صدا پول بسازی، دستت را توی دست پسرخاله‌ات "نیشان" می‌گذارم تا بریزدت توی یک قالب حسابی! قالب زر").

"طعان" فارغ التحصیل رشته داروسازی، نفهمید چطور وسط دعوای قبیله‌ای قرار گرفت. شیرینی مدرک دانشگاهی را نچشیده، در دل تاریکی ناپدید شد.

"ابومصطفی" پیر و رنجور، سی‌سال آزگار، ماهی‌گیری کرده، آرزو دارد روزی بجای ماهی، چراغ جادو از دل دریا صید کند. فکر می‌کند غول چراغ جادو تک‌تک آرزوهایش را برآورده خواهد کرد. پسرش مصطفی را هم به جای مدرسه به زور به دریا می‌برد تا کمک حالش باشد ولی مصطفی از جنس دیگری ‌است... او شاعر است و از کشته شدن ماهی‌ها سراسر اندوه می‌شود. رفتار پدر برایش عجیب است... ("پدر چرا از کشته شدن ماهی‌ها غصه‌اش نمی‌گیرد و به ناله‌هایشان رحم نمی‌کند؟ شاید ابومصطفی بجای ناله‌های ماهی، ناله‌های او و برادر گرسنه‌اش را می‌شنود، آری منطق همه‌ی فلسفه‌های زیبا پیش فریاد یک کودک گرسنه فرو می‌ریزد...") .

"ابوملا" مرض قلب دارد. سال‌ها نگهبان اشیا باستانی بوده. با خانواده‌اش در کلبه‌های حلبی زندگی می‌کنند. تنگ دستی، دخترانش را مجبور به نوکری در کاخ‌های حازمیه کرده. می‌خواهد تندیسی از انبار بدزد و زندگی‌اش را نجات دهد.

مسافران سرانجام به مقصد رسیدند ولی لبنان آنها را بلعید. بجای آزادی، درگیر زندان شدند. فرار نتوانست نجاتشان دهد و بی‌ آنکه خود متوجه باشند، قربانی نیروهای خارجی، فشارها، تعصب و درگیری‌های سیاسی شدند. داستان‌ زندگی هر کدامشان هرچند موازی ولی درنهایت به هم وصل است. کتاب سراسر آکنده از طنزی تلخ است و ایده بکارگرفتن رئالیسم جادویی به خوبی توانسته روابط مرگبار سیاسی را نشان دهد و داستان جذابتر و خواندنی‌تر شده است.

("پائیز عمرم  از راه رسیده، بی آنکه بهاری دیده باشم. زندگی ما همین است: دزدکی زندگی می‌کنیم، دزدکی یاد می‌گیریم، دزدکی کتاب می‌خوانیم، دزدکی دل می‌بازیم، دزدکی شعر می‌نویسیم و دزدکی می‌میریم.")

ناگفته نماند نقطه قوت کتاب، ترجمه عالی و روان خانم سمیه آقاجانی به فارسی است که تجربه‌ی دلچسبی از خواندن را به شما می‌بخشد.

با خواندن کتاب‌هایی در این سبک، نه‌تنها وارد دنیای عجیب شخصیت‌های داستان می‌شوید، بلکه به‌راحتی به شهر و کشوری که حوادث در آنجا اتفاق می‌افتد نیز سفر می‌کنید. زیر کلمات جونیه، یرزه، حریصا، خیابان حمراء، بعلبک، طرابلس و ... خط می‌کشم و بی‌درنگ وارد اپلیکشن نقشه می‌شوم، مناطق را جستجو می‌کنم یا حتی بدنبال عکس نیز می‌گردم. اسامی و هرآنچه از جستجوها بدست می‌آورم را در دفترچه‌ای مربوط به سفرهای نرفته می‌نویسم تا اگر روزی گذرم به لبنان افتاد، رمان را بدست گیرم، در آن مناطق قدم بزنم و خط به خط کتاب را دوباره مرور کنم. تجربه‌هایی که قبلا در این خصوص با کتاب‌های دیگر داشتم بسیار لذت بخش بوده است. پیشنهاد می‌کنم شما هم تجربه‌اش کنید.

بعد از مطالعه رمان‌های اشاره شده، علاقمند بودم درباره مبحث سنت و مدرنیته در جامعه عرب بیشتر بدانم. در زنجیره مطالعاتم با کتابی با عنوان "عرب و مدرنیته" روبه‌رو شدم. مطالعه این کتاب را نیز به علاقمندان این حوزه توصیه می‌کنم. 

اطلاعات کتابشناختی کتاب‌های ذکرشده در متن:

·        کتاب "آخرین انار دنیا" اثر بختیار علی و ترجمه مریوان حلبچه‌ای است. این کتاب را نشر ثالث در 472 صفحه به قیمت 32000 تومان در سال 1396 منتشر کرده است.

·        کتاب "غروب پروانه" اثر بختیار علی و ترجمه مریوان حلبچه‌ای است. این کتاب را نشر نیماژ در 270 صفحه به قیمت 20000 تومان در سال 1396 منتشر کرده است.

·        کتاب "عرب و مدرنیته" اثر عبدالاله بلقزیز و ترجمه سیدمحمد آل مهدی است. این کتاب را انتشارات علمی و فرهنگی در 216 صفحه به قیمت 13000 تومان منتشر کرده است.

منبع

Jensen, K. (1999, winter). Ghada Samman's 'Beirut 75' Unmasks Gender and Class in Post-Colonial Society. Al Jadid, 5(25). Retrieved from https://www.aljadid.com/content/ghada-sammans-beirut-75-unmasks-gender-and-class-post-colonial-society

 مشخصات کتاب

بیروت 75 / اثر غاده السمان، ترجمه سمیه آقاجانی. تهران: نشر ماهی، 1395. (143 صفحه)

مشخصات نویسنده

کیمیا تقی‌زاده میلانی دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش‌شناسی، دانشگاه الزهرا (س). از خواندن لذت می‌برم و کتاب‌ها را با وسواس انتخاب می‌کنم. این عادت را مدیون پدربزرگ عزیزم هستم. از او یادگرفتم چطور خواندن را به عادتی همیشگی در خود تبدیل کنم.



[1]  این نام مردانه است.

برچسب ها :
کتابدار
|
Iran
|
1397/09/22 - 08:14
0
2
سلام
فکر می کنم به یک بار خوندنش بیارزه
فقط آیا این کتاب به علت تبدیل تبدیل شدن اون لبنان مشهور به زیبایی و نشاط به اون وضعیتی که اشاره کردید هم پرداخته یا نه؟ فقط صرفا زندگی چند نفر درگیر شده در فشارهای داخلی لبنان رو به هم وصل کرده؟
پاسخ ها
کتابدار
| iran |
1397/09/26 - 15:28
مچکرم از توضیح تون
هرچند من هم در سوالم دنبال دلایل جذابیت لبنان نبودم
موفق باشید
کیمیا تقی زاده
| Iran |
1397/09/24 - 11:15
با سلام؛
این کتاب با در نظر گرفتن مسائل سیاسی و اجتماعی آن زمان لبنان و به طور کلی منطقه خاورمیانه، به توصیف سرنوشت شخصیت‌هایی که در متن به آنها اشاره شد، پرداخته است. در واقع قصد این رمان پرداختن به دلایل جذابیت لبنان برای افراد در آن بازه تاریخی نیست ولی با این وجود با مطالعه کتاب می‌توانید کم و بیش سرنخ‌هایی را بدست بیاورید.
سارا رضایی
|
Iran
|
1397/09/21 - 22:41
0
2
توصیفات زیبا و دلنشینی از کتاب داشتید
مشتاق شدم کتاب را بخونم
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: