کد خبر: 43084
تاریخ انتشار: دوشنبه, 29 دی 1399 - 08:37

داخلی

»

گزارش

چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های سه‌شنبه‌ها با پژوهش برگزار شد

منبع : لیزنا
چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های سه‌شنبه‌ها با پژوهش با عنوان «از انتخاب موضوع تا انتشار یافته‌ها» توسط معاونت پژوهشی و فرهنگی دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی دانشگاه‌قم به صورت مجازی برگزار ‌شد.
چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های سه‌شنبه‌ها با پژوهش برگزار شد

به گزارش لیزنا، چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های سه‌شنبه‌ها با پژوهش با عنوان «از انتخاب موضوع تا انتشار یافته‌ها» توسط معاونت پژوهشی و فرهنگی دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی دانشگاه‌قم با تدریس دکتر مهدی محمدی عضو هیأت علمی رشته علم‌اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه‌قم  در تاریخ 23 دی‌ ماه 1399 به صورت مجازی برگزار‌ شد.در این جلسه در ابتدا اشاره‌ای به مباحث مطرح شده در جلسات گذشته شد و در ابتدا و انتهای جلسه نیز پرسش و پاسخ بین حاضران در نشست با استاد برگزار شد.

دکتر مهدی محمدی  گفت: در ابتدای فصل در یک صفحه مستقل عبارت" فصل اول: کلیات تحقیق" قرار داده می‌شود.

1-1. مقدمه: در مقدمه محقق تلاش می‌کند که دریچه‌ای کلی و گسترده بر روی ذهن خواننده بگشاید. نقش اساسی مقدمه در نوشته این است که به گونه‌ای کلی اهمیت و ضرورت قلمرویی که موضوع و مساله در آن شکل می‌گیرد را نشان می‌دهد. در مقدمه غالبا با جملاتی سخن از شرایط و اوضاعی می‌رود که پژوهشگر بر اساس درک آن به موضوع رساله روی آورده ‌است. مقدمه نباید بیش از حد طولاتی باشد و مطالب جزئی در آن گنجانده شود. در مقدمه محقق سعی می‌کند با آوردن مطالبی برای خواننده، ذهنیت مناسبی را در رابطه با کلیات تحقیق ایجاد نماید. مقدمه نباید بیش از حد طولاتی و در برگیرنده مطالب حاشیه‌ای و غیر مرتبط باشد و یا مطالبی را بیان کند که در بخش‌های دیگر خواهد آمد. مقدمه معمولا در 1 تا 3 صفحه گنجانده می‌شود.

وی گفت: آنچه که در هنگام نوشتن مقدمه باید مد نظر داشت حفظ وحدت و پیوستگی است از این رو نباید از یاد برد که نوشته‌ی تحقیقی محصول واحدی است که پیرامون اندیشه‌ای خاص شکل می‌گیرد، و این وحدت و پیوستگی باید از دل مجموعه‌ای از یادداشت های پراکنده و به ظاهر گسسته ایجاد شود. بنابراین ، باید توجه داشت  که هر بخش از نوشته با اندیشه‌ی اصلی تحقیق مرتبط باشد و رشته‌ای نامرئی تمام بخش‌ها را به هم مرتبط کند که در نتیجه جای دهی دقیق مطالب در بندها حاصل می‌آید و باید مطمئن شد که هر بند و جمله با اندیشه اصلی مرتبط باشد و پژوهشگر باید بتواند مطالب اضافی را که به نوشته ربط ندارد، حذف کند.

وی افزود: نکته کلیدی در نوشتن مقدمه آن است که: یک نوشته تحقیقی نه تنها در مقدمه بلکه باید در همه قسمت‌ها چه در سطح خرد (سطرها)، چه در سطح میانی (پاراگراف‌ها) و چه در سطح کلان (صفحات) منسجم باشد.

1-2: بیان مساله: از آنجایی که اگر مساله‌ای نباشد تحقیقی هم شکل نمی‌گیرد؛ باید بعد از انتخاب موضوع، محقق به نوعی آن را بررسی نماید تا مطمئن شود که هم خودش و هم دیگران می‌توانند پی‌ببرند که او به دنبال چه چیزی است. از این رو بهتر است محقق قبل از بیان مساله و تعریف آن اقدام به مطالعه ادبیات و پیشینه موضوع نماید. تعریف و بیان مساله مهم‌ترین و در عین حال سخت‌ترین وظیفه محقق در مراحل آغاز کار است.

عضو هیأت علمی علم‌اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه‌قم گفت: در بیان مساله باید به این موارد توجه کرد:

مساله به صورت جمله سوالی نوشته شود.

مساله به طور واضح بیان گردد.

در بیان مساله از به کار بردن اصطلاحات مبهم و دو پهلو و اصطلاحات و واژگان ارزشی خودداری شود.

مساله به صورت دقیق تعریف شود و تفاوت آنچه که هست و آنچه که باید باشد بیان شود.

مساله تحقیق چگونه باید نوشته شود؟ برای بیان مساله به طور شایسته بهتر است بعد نوشتن آن به منظور حذف کلمات اضافی و افزایش دقت و شفافیت، مساله حداقل یکبار ویرایش شود.

مساله باید

آن چیزهایی که قرار است تعیین یا حل کند را دقیقا روشن نماید.

دامنه بررسی را به سوالی خاص محدود کند.

اگر مساله بیان شده بسیار کلی باشد، محقق با گستره‌ای مبهم و بدون هیچ نشانه آشکاری از مسیر تحقیق رو به رو خواهد شد.

مساله نباید آنقدر کوچک باشد که به نظر ناچیز بیاید.

مساله به قدری مشخص باشد که برای دانشجو امکان‌پذیر باشد.

وی درباره نکته کاربری در بخش بیان مسئله گفت:  اولا محقق باید سعی کند که به نارسایی‌های موجود در آن حوزه اشاره کند تا زمینه را برای بیان مساله اصلی تحقیق خودش فراهم سازد. ثانیا لازم است در بخش بیان مساله به چندین منبع استناد کند. ثالثا در انتهای بیان مسئله، مسئله اصلی خود را در قالب یک جمله سوالی بنویسد.

به منظور ارزیابی بیان مساله می‌توان به این سوالات پاسخ داد:

آیا پژوهش به مساله مشخصی می‌پردازد و محدوده آن به دقت تبیین شده است؟

آیا مسئله به روشنی بیان شده است؟

آیا مسئله مورد بررسی در ارتباط با مسائل جاری آن حوزه پژوهشی است؟

آیا نویسنده در تبییین اهمیت مساله پژوهش خود برای خواننده موفق بوده است؟

آیا خواننده به راحتی می‌تواند مساله مورد بررسی را در متن پیدا کند؟

نکته بسیار حساس و ظریفی وجود دارد که این هست که محقق در مقدمه، مطالبی را  در خصوص «اهمیت و جایگاه موضوع» می‌نویسد اما در بخش «اهمیت و ضرورت تحقیق» کلمه «اهمیت» باز تکرار شده است. نقطه ظریف این هست که ممکن است دانشجوی تازه‌کار این دو کلمه «اهمیت» را یکی تلقی کند. اما در بخش اهمیت و ضرورت هدف «اهمیت و ضرورت» « انجام تحقیق» است نه اهمیت خود موضوع.

وی درباره اهمیت و ضرورت انجام تحقیق گفت:در این بخش محقق با نگاهی کلی اهمیت تحقیق خود را بیان کرده و مشخص می‌کند که این تحقیق در چه زمینه‌ای از اهمیت بیشتری برخوردار است.

در بخش اهمیت و ضرورت تحقیق به دو مساله پرداخته می‌شود:

اهمیت تحقیق از نظر تئوری: باید با دانش و ادبیات موجود ضرورت انجام تحقیق خود را بیان کند و نشان دهد که تحقیق مزبور از چه دیگاه جدید و خلاقانه‌ای به مساله نگاه می‌کند. بیان اهمیت موضوع باید بتواند اهمیت و ارزش تحقیق را نسبت به نظریه‌های موجود اثبات کند.

اهمیت تحقیق از نظر مدیران اجرایی و ضرورت‌های سازمانی: میتوان از طریق ارائه خلاصه‌ای از نوشته‌های صاحب‌نظران و خبرگان آگاه که موضوع را مهم می‌دانند و خواستار تحقیق بر روی مسائل هستند اهمیت تحقیق را به اثبات رساند یا در باره آن استدلال کرد. ارائه آمار و ارقام از رویدادها و تاکید بوسیله متخصصان و صاحب‌نظران بیان کننده آن است که تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است. به عبارت کلی باید گفت که تاثیر انجام تحقیق در حل مسائل بخش‌های مختلف و ایجاد تحول یا حل مشکل چیست.

در بخش اهمیت و ضرورت تحقیق به طور کلی پژوهشگر باید بیان کند که:

چرا انجام تحقیق ضرورت دارد.

چرا در این مقطع زمانی باید انجام شود.

وی درباره اهداف تحقیق گفت: اهدف تحقیق، خلاصه آن‌چه بایستی با انجام مطالعه به آن دست یافت را بیان می‌کند. هدف تحقیق در واقع پاسخگویی به یک نیاز است؛ نیازی که در ارتباط با مساله تحقیق است. در مسئله تحقیق مجهولی نهفته است که پاسخ به مجهول نیاز تحقیق تلقی می‌شود. عقیده بر این است که هدف کلی تحقیق در واقع همان عنوان تحقیق است.

وی افزود: اهداف تحقیق معمولا در دو قسمت بیان می‌شود:

هدف کلی: تمام جنبه‌ها و متغیرها و ابعاد تحقیق را بررسی می‌کند.

اهدف جزئی: اهداف فرعی اهدافی‌اند که یک بعد از هدف کلی هستند؛ در حالیکه هدف کلی می‌تواند به چندین هدف جزئی تقسیم شود که هر کدام جزئی از هدف کلی‌اند.

وی گفت: نکاتی در خصوص نوشتن اهداف تحقیق:

معمولا اهداف را در حد 6 الی 7 مورد و در قالب عبارت (نه جمله کامل) می‌نویسند.

در هنگام نوشتن اهداف از افعال رفتاری مثل "تعیین کردن"، "اندازه گیری کردن" و "مشخص کردن" استفاده کنیم و از کلماتی مثل مطالعه و بررسی خودداری شود. 

در ارزیابی هدف‌های پژوهش به این سوالات پاسخ می‌دهیم:

آیا هدف و یا اهداف به روشنی تبیین شده است؟

آیا هدف اصلی از اهداف فرعی تفکیک شده است؟

تا چه حد نویسنده در ایجاد پیوند بین مساله پژوهش و هدف موفق بوده است؟

آیا هدف پژوهش با آنچه که در متن آمده همخوانی دارد؟

دکتر مهدی محمدی درباره سوالات تحقیق گفت: سوالات تحقیق باید بر اساس اهداف و متغیرهای تحقیق و به صورت درست تدوین و بیان شوند. در تدوین سوالات تحقیق، محقق باید به موضوع، مساله، هدف کلی و اهداف جزئی توجه نماید. پیچیدگی سوالات تحقیق به ماهیت تحقیق، دامنه زمانی و مکانی تحقیق بستگی دارد. تدوین سوالات در شروع قدری دشوار است اما بعد از تدوین سوالات اولیه با مطالعه پیشینه‌ها و مشورت با همکاران و متخصصان و بررسی اهداف آسان می‌شود.

وی افزود: انواع سوالات تحقیق: به طور کلی به 6 دسته تقسیم می‌شوند:

  1. سوالات تعریفی: در صدد بیان کردن "ماهیت و تعریف" یک موضوع هستند. اینکه آن موضوع چه جنبه‌هایی دارد و هدف این سوالات درک روشن از تعریف و ماهیت پدیده‌ها است. این سوالات به طور کلی به توصیف یک پدیده می‌پردازند.

نکته کلیدی: در تحقیق‌های علوم اجتماعی به دلیل آنکه در بخش مبانی نظری به این مفهوم پرداخته می‌شود کمتر از این گونه سوالات استفاده می‌کنیم.

  1. سوالات توصیفی: این سولات بر وجود پیدایش یا تاریخچه‌ رویدادها تاکید می‌کند و مدارکی دال بر وجود پدیده‌ای می‌کند. در این سوالات معمولا از کلمات "چیست"، "چگونه" و "چه می‌باشد" استفاده می‌شود.
  2. سوالات مربوط به مقدار، فراوانی و شدت: این سوالات درصدداند در خصوص میزان، فراوانی و شدت یک پدیده سوال کنند.

توجه: بین سوالات مربوط به مقدار، فراوانی و شدت و سوالات توصیفی مقداری همپوشانی وجود دارد.

  1. سوالات همبستگی یا همپراکنشی: در این سوالات رابطه یا همپراکنش دو یا چند متغیر مد نظر است.
  2. سوالات مقایسه‌‌ای یا تفاوتی: تفاوت موضوعی را بین دو یا چند طبقه یا مورد بررسی می‌کند.
  3. سوالات مربوط به ابزارهای اندازه‌گیری: این سوالات در صدد هستند تا بهترین ابزار اندازه‌گیری را مشخص نمایند.

البته بر اساس نوع تحقیق از هر نوع سوال می‌توان استفاده کرد و باید توجه داشت که سوالات تحقیق متناظر با اهداف است و برای هر هدف یک سوال مطرح می‌شود.

 

گزارش: زهرا نحوی، دانشجوی کارشناسی ارشد علم‌اطلاعات و دانش‌شناسی گرایش مدیریت‌اطلاعات دانشگاه‌قم