کد خبر: 48439
تاریخ انتشار: شنبه, 12 اسفند 1402 - 10:47

داخلی

»

گفتگو

نقد شاخص h و مقایسه آن با معیار C-Score در ارزیابی پژوهش (١)

منبع : لیزنا
هدف شاخص h ایجاد تعادل بین تعداد انتشارات و تاثیر استنادی آن ها است. این شاخص به عنوان بیشترین تعداد مقالات پژوهشگری تعریف می شود که حداقل به همان تعداد استناد بدست آورده باشد.
نقد شاخص h و مقایسه آن با معیار C-Score در ارزیابی پژوهش (١)

دکتر جعفر مهراد استاد پیشکسوت دانشگاه شیراز در یک گفتگوی اختصاصی با خبرنگار لیزنا درنقد و مقایسه شاخص h با معیار C-Score در ارزیابی پژوهش گفت: شاخص h که در سال ٢٠٠۵ توسط فیزیکدان خورخه  هیرش پیشنهاد شد، معیاری است که از آن به طور گسترده برای تعیین کمیت تاثیر برونداد علمی یک محقق استفاده می شود. هدف آن ایجاد تعادل بین تعداد انتشارات و تاثیر استنادی آن ها است. شاخص h به عنوان بیشترین تعداد مقالات پژوهشگری تعریف می شود که حداقل به همان تعداد استناد بدست آورده باشد.

وی گفت: شاخص h استفاده و کاربردهای مختلفی دارد از جمله در «تعیین تاثیر کمیت پژوهش». در اینجا، شاخص h  یک ارزش عددی واحدی را ارایه می دهد که هم بهره وری و هم تاثیر استنادی کار یک محقق را منعکس می سازد. ارایه تاثیر فوری از تاثیر علمی آن ها در این مرحله قابل شناسایی است. از موارد دیگر استفاده از این شاخص، «مقایسه در بین رشته ها» است. از آنجایی که شاخص h ارزیابی پژوهشگران را در زمینه های مختلف، استاندارد می کند، لذا مقایسه بین محققان در حوزه های مختلف دانشگاهی امکان پذیر می باشد.

دکتر مهراد افزود:  نکته بعد، عبارت است از « تصمیم گیری های مربوط به رسمی قطعی شدن اعضای هیات علمی و ارتقای شغلی.» دانشگاه ها اغلب از شاخص h همراه با سایر معیار ها برای ارزیابی بهره وری پژوهشی اعضای هیات علمی و تاثیر آن ها هنگام تصمیم گیری در مورد رسمی قطعی شدن، ارتقای شغلی و تخصیص بودجه استفاده می کنند. کاربرد چهارم، با برنامه های کمک هزینه (گرانت) سرو کار دارد. موسسات تامین مالی ممکن است شاخص h را به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی درخواست های کمک هزینه در نظر بگیرند تا پژوهشگرانی را که کارشان تاثیر و پتانسیل قابل توجهی را نشان می دهد، شناسایی کنند. و بالاخره، « شناسایی مشارکت کنندگان کلیدی» از کاربردهای دیگر شاخص h است. در محیط های تحقیقاتی مشترک، شاخص h به شناسایی محققانی کمک می کند که سهم قابل توجهی در یک زمینه داشته باشند، صرف نظر از تعداد نویسندگان مشارکت کننده درگیر.

چهره ماندگار علمی کشور تصریح کرد: اخیراً کاربردهای شاخص h  مورد نقد قرار گرفته و از آن برای ارزیابی پژوهش کمتر استفاده می شود. برای این عدم تناسب، دلایل مختلفی وجود دارد از جمله « تاثیر طول شغل.» تمایل شاخص h به نفع پژوهشگرانی است که دارای مشاغل آکادمیک طولانی هستند. بر این اساس، این افراد زمان بیشتری برای جمع آوری استناد ها دارند که در مقایسه با پژوهشگرانی که در مراحل اولیه کار پژوهشی قرار دارند، غیرمنصفانه است و پژوهشگران حاضر آسیب می بینند. انتقاد بعدی مربوط است به « تغییر پذیری وابسته به رشته.» رشته های دانشگاهی مختلف، شیوه های استناد و هنجارهای انتشار متفاوتی از خود نشان می دهند. شاخص h  ممکن است به اندازه کافی این نوع تفاوت های رشته ای را در نظر نگیرد که منجر به مقایسه های چولگی بین پژوهشگران در زمینه های متفاوت می شود.

وی در ادامه افزود: نقد دیگر متوجه « بی توجهی به زمینه استناد » است. شاخص h با همه استناد ها به طور یکسان برخورد می کند، صرف نظر از اینکه آن ها از نشریات معتبر یا منابع مهم آمده باشند. شاخص h, کیفیت، ربط و زمینه استنادها را در نظر نمی گیرد و به طور بالقوه استناد ها را بدون توجه به تاثیر برخی از آثار، بی رویه افزایش می دهد. بعلاوه، شاخص h از « نتایج منفی و خروجی های غیرسنتی » غفلت می کند. شاخص h اساسأ در انتشارات و استنادات در مجلات معتبر متمرکز است و سایر خروجی های پژوهشی با ارزش را مانند نتایج منفی، مجموعه داده ها، ابزارهای نرم افزاری و مشارکت آن ها را نادیده می گیرد.

دکتر مهراد در پایان گفت: به اعتقادم نقد مهم دیگر مربوط به « قابلیت دستکاری » است. ممکن است پژوهشگران صرفا برای تقویت شاخص h خود در استناد به خود شرکت و یا با دیگران همکاری کرده و یکپارچگی و اعتبار معیار را به عنوان بازیابی واقعی از تاثیر علمی به خطر بیندازند.