کد خبر: 34679
تاریخ انتشار: شنبه, 05 خرداد 1397 - 11:18

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

کتابخانه های عمومی

نشست نقد و بررسی رمان «بی‌کتابی» در تهران برگزار شد

منبع : لیزنا
 محمدرضا شرفی خبوشان با اشاره به نثر بکار گرفته شده در رمان «بی‌کتابی» گفت: نثر فارسی این توانایی را دارد که خودش روایتگر باشد. نویسنده می‌تواند در هر روایت گوشه‌ای از این نثر را روایت کند تا به فضای داستان کمک کند، اما متأسفانه از آن غفلت کرده‌ایم.
نشست نقد و بررسی رمان «بی‌کتابی» در تهران برگزار شد

به گزارش لیزنا بر اساس اعلام پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، نشست نقد و بررسی رمان «بی‌کتابی» اثر برگزیده جایزه جلال آل احمد و کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، به عنوان نوزدهمین نشست‌ ماهانه نقد کتاب در کتابخانه پیروزی، یکشنبه ۳۰ اردیبهشت با حضور اسماعیل جانعلی پور، مدیر کل امور فرهنگی نهاد، محمدرضا شرفی خبوشان، نویسنده اثر، ابراهیم زاهدی مطلق، نویسنده و منتقد ادبی و جمعی از اعضای این کتابخانه برگزار شد.

عظیم‌ترین غارت تاریخ دستمایه نگارش «بی‌کتابی»

محمدرضا شرفی خبوشان نویسنده رمان «بی‌کتابی» در ابتدای این نشست گفت: خوشحالم که در کتابخانه، در جمع اعضای کتابخانه و اهالی کتاب هستم؛ مکانی که عطر و بوی کتاب دارد و از نظر من بهترین جای دنیا است. به طوری که اگر قرار باشد تا انتهای عمر در مکانی متوقف شوم، بدون شک کتابخانه را انتخاب می‌کنم. چرا که بسیاری از نویسندگان و صاحب‌نظران مطرح جهان توصیف کرده‌اند که کتابخانه چطور می‌تواند شما را با دنیاهای عجیب و غریب پیوند بزند، به سفر ببرد تا کشف کنید و ببینید بدون اینکه حرکت کنید. بر این اساس کتابخانه برای من مکان شگفت‌انگیزی است.

وی ضمن خوانش بخش‌هایی از رمان «بی‌کتابی» گفت: طبیعتا هر اثری برآمده از بارقه و جرقه‌ای است. مطلع شدم که در زمان مظفرالدین شاه یک کتابدار سلطنتی به اسم لسان‌الدوله، با استفاده از مسند، مقام و مسئولیتی که داشته، دست به غارتی عظیم از کتاب‌های خطی و نگارگری‌های منحصر به فرد زده که به زعم بسیاری از پژوهندگان تاریخ، این سرقت به لحاظ حجم و ارزش بزرگ‌ترین غارت فرهنگی تمام دوران‌ بوده است. این موضوع جرقه شکل‌گیری این کتاب را در فضای ذهنی من ایجاد کرد که باعث شد به سراغ تحقیق و پژوهش بروم، پیرامون مسئله را ببینم، کنکاش کنم و بیندیشم تا «بی‌کتابی» به وجود بیاید.

به کارگیری زبان و نثری مناسب در «بی‌کتابی»

ابراهیم زاهدی مطلق، که به عنوان منتقد در این نشست حاضر بود، طی سخنانی گفت: در حدود ۱۷ سالگی کتابی با عنوان «ژاپن بی‌نقاب» را مطالعه کردم. نویسنده آن یک دیپلمات ژاپنی بود که در آمریکا و چند کشور دیگر مسئولیت‌هایی داشته که پس از بازنشستگی با نوشتن این کتاب مطالبی را درباره برخی خصلت‌های مردم کشورش چون قانون‌گریزی، دغلبازی، بی‌مسئولیتی و از خود بیگانگی رابه صورت عریان مطرح کرده بود. البته این کتاب چند سال در ژاپن ممنوع بوده و پس از مدت‌ها اجازه چاپ پیدا کرد. همیشه احساس می‌کردم که ما نیز به یک کتاب «ایران بی‌نقاب» نیاز داریم تا به صورت عریان با خصلت‌های خودمان روبه‌رو شویم. تا پیش از این، کتابی در این زمینه نخوانده بودم، اما خواندن رمان «بی‌کتابی» انتظار من از این موضوع را برآورده کرد.

وی با  خوانش بخش‌هایی از این رمان افزود: در این کتاب چند مسئله وجود دارد؛ اول قصه‌گویی آقای شرفی و بیان ماجرای غارت کتاب‌ها و دوم ادبیاتی که برای بیان این ماجرا بکار گرفته شده. ابتدا باید ببینیم که آیا آقای شرفی در استفاده از این زبان برای بیان این ماجرا موفق بوده یا خیر. نویسنده برای بیان ماجرا و نقد اجتماعی از زبانی مناسب و نثری خوب استفاده کرده تا ما را به صورت عریان روبه‌روی خودمان قرار دهد. نویسنده تا کلمه آخر کاملا بر متن مسلط بوده و کلمات را به خوبی در دست دارد، به طوری که زبان متن از ابتدا تا انتها کوچک‌ترین تغییری نمی‌کند.

«زبان» ابزاری برای دعوت خواننده به جهان داستان

ادامه این نشست به بیان پرسش‌هایی از سوی حاضران اختصاص داشت که ابراهیم زاهدی مطلق در پاسخ به سوالی درباره دلایل استفاده از زبان ثقیل و عدم اعراب‌گذاری و ارائه معنی برخی لغات در پاورقی کتاب، توضیح داد: رمان‌نویس زمان شروع نگارش یک جهان داستانی خلق می‌کند که شخصیت‌های آن از این طرف و آن طرف پیدا می‌شوند. این جهان داستانی یک زبانی پیدا می‌کند که که بر اساس جهان داستان ایجاد شده و شخصیت‌های رمان باید با آن زبان صحبت کنند. اگر شخصیت‌های رمان تا انتهای داستان نتوانند با همان زبان صحبت کنند، دیگر از نویسنده خود فرمان نمی‌برند و کار از دست نویسنده خارج می‌شود.

وی افزود: داستان یک راوی دارد که بسیار مهم است که چه کسی در چه زمانی درحال روایت این داستان است و نمی‌شود برخی شخصیت‌های داستان به زبان امروزی، برخی به زبان پهلوی و برخی دیگر به زبان دوره قاجار صحبت کنند. نویسنده هنگام نگارش در جهان داستان خود قرار دارد و اگر بخواهد زبان داستان را ساده‌تر از زبان جهان داستانی خود ارائه کند، باید چند کتاب مختلف متناسب با سطوح مخاطبان مختلف تنظیم و ارائه کند که چنین چیزی مقدور نیست.

کشف و استفاده از قابلیت‌های نثر فارسی

شرفی خبوشان نیز در این باره توضیح داد: ما نمی‌توانیم به این زبانی که در کتاب آمده زبان قجری بگوییم. چرا که مطمئن هستم در زمان قاجاریه مردم به این شکل صحبت نمی‌کردند. این زبان ابداعی است و معتقدم که نویسنده باید بگردد و ببیند که چه زبانی می‌تواند آن حس و فضا را القاء کند تا مخاطب بپذیرد آن چیزی که می‌خواند، واقعیت و حقیقت است. یکی از ابزار رسیدن به این هدف ساختن زبان و بکارگیری نثر است که نویسنده باید با دقت نظر در واژه‌ها، ترکیب‌ها و ساخت جمله‌ها این کار را انجام دهد و حتی در هر کتاب باید نثر خاص هر شخصیت را پیدا کند.

وی یادآور شد: رمان و داستان کوتاه ما همزمان با ترجمه رشد کرد. یعنی در ابتدا ترجمه‌هایی از رمان‌های اروپایی در کشور ارائه شد و در ادامه نویسندگان ما با برداشت خودشان از نثر این ترجمه‌ها، دست به نگارش رمان و داستان کوتاه زدند. اما آن ترجمه‌ها نثری نبود که نثر مبدأ باشد، بلکه نثر مترجم بود. بنابر این هیچ پیش‌زمینه‌ای از نثر رمان نداریم، چراکه رمان را با زبان اصلی نخوانده‌ایم. بسیاری از مترجمان به زبان‌های مختلف اظهار کردند که ترجمه آثار مارسل پروست، جویس و فاکنر کاری نشدنی است. چراکه متون این نویسندگان، آن چنان مترجم را به چالش می‌کشد که او مجبور می‌شود نثری تحت‌اللفظی برای فهم مخاطب فارسی زبان بکار ببندد.

نویسنده رمان «بی‌کتاب» تصریح کرد: یکی از اهداف من این بود که بیاییم و داد نثر را از این تاریخی که با نثر ترجمه، رمان را به ما قالب کرده بستانیم و بگوییم که ما نثری داریم که این توانایی را دارد که خودش روایتگر باشد. قابلیت نثر فارسی آنقدر بالا است که ما از آن غفلت کردیم. می‌توانیم در هر روایتی گوشه‌ای از این نثر را رو کنیم تا به روایت و فضای داستان کمک کند.

هدف از نگارش رمان بیان تاریخ نیست

محمدرضا شرفی درباره عدم ارائه پاورقی در کتاب نیز گفت: رمان نباید پاورقی داشته باشد؛ وظیفه رمان این است که شما را با ابزار لغات و کلمات شریک فضای داستان کند؛ حتی با کلماتی که ممکن است عجیب و غریب و دور از ذهن باشد. قصد من از استفاده از این زبان و واژه‌های بکار گرفته شده، ایجاد این حس و فضا بوده و از بازخوردهایی که از مخاطبان و خوانندگان اثر دریافت کردم، فکر می‌کنم که به مقصودم رسیده‌ام.

وی در پاسخ به سوال یکی دیگر از حاضران در این نشست گفت: این رمان را نمی‌توان رمان تاریخی دانست. درست است که بهانه شکل‌گیری آن برخی رخدادهای تاریخی مانند ماجرای لسان‌الدوله و به توپ بستن مجلس بوده، اما وقتی رمان شکل می‌گیرد به کلی از تاریخ متمایز می‌شود. رمان جلوتر از تاریخ است و هدف آن بیان تاریخ نیست، بلکه تاریخ برای رمان ابرازی است که به واسطه آن جهان روایی خودش را شکل می‌دهد.

این نویسنده همچنین درباره طراحی جلد این اثر عنوان کرد: مجید کاشانی از معدود طراحانی است که کتاب را می‌خواند و بعد جلد را طراحی می‌کند. ناشر اثر چند طراح را برای این کار معرفی کرد و تنها طرحی که چشم من را گرفت همین طرح آقای کاشانی بود؛ چرا که ایشان تنها کسی بود که کتاب را به طور کامل خوانده و بعد طراحی کرده بودند. به طوری که جزئیات رمان نیز در طرح جلد نمایان است.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: