کد خبر: 50416
تاریخ انتشار: دوشنبه, 26 آبان 1404 - 11:25

داخلی

»

سخن هفته

به مناسبت هفته کتاب، کتابخوانی و روز کتابدار:

در جستجوی علل ناترازی مطالعه

منبع : لیزنا
سید ابراهیم عمرانی
در جستجوی علل ناترازی مطالعه

لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: هفته کتاب آمد و شعارهای بسیار به هوا رفت،‌ و احتمالا به علت سرد شدن نسبی هوا، در ارتفاعی نزدیک زمین بماند و بالاتر هم نرود و به گوش آنکه اون بالای بالا ، بالاتر از سدره و طوبا نشسته و صدای همه را هم می‌شنود نرسه. این شعارها زمین هم نمی‌خوره که بفهمیم کاسه شکسته و باید بند بزنیم و ترمیم‌اش کنیم. در ارتفاع آلودگی هوا می‌ماند، ‌و کم‌ کم برای مسئولین عادت می‌شود و حد فاصل گوش میانی و داخلیشان را لایه‌ای از این جرمها می‌گیرد و دیگر همان را که قبل از مسئولیت می‌شنیدند را هم نمی‌شنوند.

در این هفته مسئولین قدم رنجه می‌فرمایند و به دیدار کتابداران می‌آیند و اجازه می‌دهند که اینها هم یک روز در سال چند ساعتی داد بزنند، شاید دست کم خودشان تخلیه شوند،‌ و بعد روز از نو و روزی از نو.

دکتر عباس صالحی وزیر محترم ارشاد در روز کتاب و کتابخوانی و کتابدار و در حضور رئیس جمهور از ناترازی مطالعه گفتند. باید در جستجوی علل این ناترازی هم باشیم. این چند خط نمی خواهد این علل را بنویسد، فقط می‌خواهم حرف آقای وزیر را برجسته کنم. این ناترازی هم کنار ناترازیهای دیگر، اعتماد به کارشناسان را می‌طلبد.

و اما بعد.

کتابداران کشور شانس آورده‌اند برای اولین بار در تاریخ چند رئیس کتابدار دارند. کتابخانه ملی،‌ نهاد کتابخانه‌های عمومی، ایرانداک، انجمن را هم اضافه کنیم که هیات مدیره جوان و پر تلاشی دارد و من بر این باورم که این چند نهاد باید دست در دست هم داشته باشند، که اگر اتفاقی باید بیفتد را رقم بزنند، چون در پایان ماموریت شما عزیزان، در اولین تغییر هر کس جای شما بنشیند،‌ تلاش بسیاری خواهد کرد که خیلی کارها نیمه تمام بمانند و خیلی از راهها به مسیر گذشته برگردد،‌ چون از کتابداری تعبیری فردی در حد سواد و بضاعت خود دارند.

مدیران پیشین و احتمالا برخی مدیران پسین همه را به سیاق خود می‌خواهند. برنامه های کوتاه مدت زود بازده،‌ و تقریبا شعاری و نمایشی و به درد نخور که فقط بتوانند آمار بدهند و بگویند کاری شده و از ترس تغییر زودهنگام دست به کارهای بنیادی نمی‌زنند،‌ و مانند پیشینیان دوست دارند با تخریب نفر قبلی خود را بقبولانند، ‌نه با کارهای و خلاقیتهای خودشان. منتظر برنامه های خلاقانه و دست کم میان مدت شما جوانان عزیز، مدیران کنونی کتابداری کشور هستیم.

بنابراین باید نهاد سازی کنید. این کار خیلی زحمت دارد ولی اگر حرکتی در مجموعه خود ایجاد کنید،‌که این حرکت، به نتیجه برسد و حتی کمترین پاسخ مثبت را به مردم بدهد،‌ شانس این هست که نهاد ساخته شده، ‌ماندنی شود و در پایان دوره ماموریت شما نتوانند آن را از مردم بگیرند. و هر مدیر وارونه‌ای هم که به جای شما به مسئولیت بفرستند،‌ نتواند آن را از مردم پس بگیرد. آقای زاکانی هم نخواهد توانست اندیشه را از اندیشمندان بگیرد.

در مطالبی که در این هفته و تا اینجا که روز سوم است سخنرانی شد و کتابداران در حضور مسئولین دردها را گفتند، و هنوز ادامه دارد. لیکن مسئولین با یک سر و هزار سودا از فردا می‌روند بر مسیر همیشگی، ‌با مشغله ها و ناترازیهای بسیار، شما مسئولین کتابدار که روبروی مردم و مراجعان هستید،‌ شما که روبروی نیروی انسانی ناتراز و نیازمند خود و تامین معیشت آنها هستید چه می‌کنید؟ واقعا از این هفته و برنامه ها و شعارها، چه عاید شما و افراد تحت سرپرستی شما خواهد شد.

در روز شنبه من شاهد تلاش کتابداران بودم وامیدواریهایشان. صبح سخنرانی آقای دکتر حسن زاده را شنیدم در برابر کتابداران دانشگاهی و مدیرکل دفتر حمایت و  پشتیبانی وزارت علوم،‌تحقیقات و فناوری و غروب سخنرانی خانم دکتر نظربلند در برابر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس جمهوری اسلامی ایران. هر دو نشان داده‌اند جدی هستند و تلاششان در این مدت کوتاه ماموریت بطور کامل قابل مشاهده است. از سخنرانی خانم دکتر نظر بلند بگویم که در برابر بالاترین مقام اجرایی کشور ارائه شد. به نظرم کاملا منسجم و علمی بود، و در ادامه آقای دکتر عباس صالحی نیز صحبتی کاملا سنجیده و مرتبت ارائه کردند،‌ و یک ناترازی بر ناترازیهای دست در گریبان آقای رئیس جمهور نیز اضافه کردند، و آن ناترازی مطالعه بود، حالا سوال من این است، آیا ما امیدوار باشیم؟

آقای دکتر صالحی از پیمایشی هر ده سال یک بار سخن گفتند که من متاسفانه امکان ضبط نداشتم،‌ چرا که در ورود همه آلات طرب را از ما گرفته بودند و بعد راهمان داده بودند، و من از حافظه می‌نویسم و شما دقیقش را در خبرگزاریهایی که امکان ربط و ضبط داشته بوده‌اند پیدا کنید.

ظاهرا پیمایش به این شکل بوده که از دانش‌آموزان و شاید هم دانشجویان سوال می‌شده که شما جز کتاب درسی، کتاب دیگری هم می‌خوانید. در 1375 این آمار 65% بوده در 1385 به 43% رسیده و در 1395 به 23% رسیده و من از حالا در وحشت سال 1405 هستم که آمار جدید چه رازی را بر ما مکشوف خواهد ساخت.

خُب تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. ناترازی آب و برق و تورم دهساله بالای 40 درصد، راهی باقی می‌گذارد؟ امیدی می‌ماند؟ چه باید کرد؟

سوالی از آقای دکتر عباس صالحی گرامی دارم که خواهش می‌کنم نگویند برو از وزیر آموزش و پرورش بپرس که در نگاه منِ پیرمرد، ایشان آمده دست راست و چپ بچه های مردم را یادشان بدهد، ‌و احتمالا خودشان هم باید این مساله را آموزش ببینند. اگر باور نمی‌کنید یک نگاهی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که زیر مجموعه ایشان است و کتابخانه‌های آموزشگاهی بیندازید. جناب آقای دکتر صالحی، شما بر علاقه آقای رئیس جمهور بر آموزش و مدارس تاکید کردید. خودشان هم در سخنرانی‌شان اشاره‌هایی کردند، شما به جاری بودن یک متن درسی به ازای هر درس در مدارس اشاره کردید و به درستی فرمودید که با این روش بار ما بار نمی‌شود. خواهش می کنم از همکار گرامیتان در وزارت آموزش و پرورش نپرسید، ‌از آقای دکتر پزشکیان که به این مقوله علاقه‌مندند بپرسید چرا کتابخانه‌های آموزشگاهی را بسته‌اید؟ چرا پست کتابدار آموزشگاهی حذف شده؟  کتابدار مدرسه فرهاد که مدیریت آن بر عهده شادروان توران میرهادی استاد مسلم تعلیم  تربیت بوده، خوشبختانه در قید حیات و فعال است. ایشان را صدا کنید و بپرسید. ببینید در دهه 1330 کتابخانه‌های آموزشگاهی تبدیل به دغدغه‌ای جدی شد و ما که دانش‌آموزان دهه 1340 هستیم، از کتابخانه‌‌های مدارس (حتی در یک دبستان کوچک) استفاده کرده‌ایم و آموزش ما مبتنی بر یک کتاب درسی تنها نبوده. سنجش ده سال یک بار شما جای قدردانی دارد و چه خوب که این دغدغه را درحضور ریاست جمهور به زبان آوردید. ولی فکر نمی‌کنید اگر کتابخانه های مدرسه‌ها باز شوند،‌ و کتابداری دلسوز برای بچه ها برنامه های فرهنگی خارج از ساعت درس و کتابهای درسی داشته باشد ‌این آمار دوباره بالا برود،‌ حتی با حضور رسانه‌های مجازی و گوشیهای هوشمند که در دست همه دانش‌آموزان هست؟

گفتم صحبتم تلخ است؛ و کامتان تلختر می‌شود اگر بگویم که چند نفر از کتابداران پس از سخنرانی رئیس جمهور از من پرسیدند که ایشان چه گفتند؟ و من می پرسم جناب آقای دکتر پزشکیان گرامی چرا نمی‌گویند در نهج‌البلاغه مورد علاقه ایشان حضرت امیرالمومنین (ع) راهی برای زندگی با حقوق 15.000.000 تومان در ماه در سال 1404 با اجاره دست کم ماهی 10 میلیون تومان در پرند، و واوان و شهر جدید هشتگرد و هر روز چهار ساعت در ترافیک، ارائه داده‌اند،‌ آن هم با خوردن نان و سیب زمینی پخته که اگر آن هم گرانتر شود، ‌باید نان خالی به عنوان غذای کامل بخورند. حضرت نفرموده‌اند چه باید کرد؟

و با همه تلخی معیشت در روزگار کنونی، باز هم ابراز  خوشحالی می‌کنم که کتابداران دردآشنا در مسئولیت‌های نهادهای اصلی کتابداری ایران قرار گرفته اند و باز هم به عنوان یک کتابدار  که بیش از نیم قرن خاک کتاب و کتابخانه خورده،‌ و روی به این مسئولین کتابدار عرض می‌کنم: نیاز است قبل از آنکه ثقل سامعه بگیرید زودتر شما کنار هم بنشینید،‌ مطمئن هستم که این ریسمانها، محکمتر می‌شود و شاید بشوند عروه‌الوثقی و راه به جایی ببرند. می‌دانم که اولویت اول تامین نیاز مراجعان و جویندگان اطلاعات و دانش و اهل فرهنگ و هنر است، ولی این اولویت اول بدون تامین اولویت دوم یعنی مجریان فرهنگی امکان پذیر نیست،‌ و رشته‌ای در هم تنیده هستند، معیشت کتابداران به همان اندازه‌ی اولویت اول، ‌مهم است. اگر کتابداران تامین نباشند، باید فقط به ساعت کتابخانه نگاه کنند که کی تعطیل می‌شود که به سرعت خودشان را به کار دوم و گاهی سوم برسانند،‌ و حتما ماموریت مهم فرهنگیشان تحت تاثیر قرار می‌گیرد. ما نیاز به مرجعی پشتیبان داریم. سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش را جدی بگیرید.

هفته کتاب،‌کتابخوانی و کتابدار شما عزیزان مبارک باشد.

عمرانی، سیدابراهیم« به مناسبت هفته کتاب، کتابخوانی و روز کتابدار: در جستجوی علل ناترازی مطالعه ».  سخن هفته لیزنا، شماره 770،  26 آبان ماه ۱۴۰۴