داخلی
»مطالب کتابداری
»کتابخانه و کتابداری
یاداشت اختصاصی لیزنا: از مختصات آمار توصیفی، تبیین واقعیات و حقایق و دستهبندی آنها به شکل جدول، نمودار، شکل و یا در قالب اعداد و ارقام است. این دستهبندی باعث میشود مطالعه پدیدهها ساده شود. کار آمار استنباطی، استنباط شاخصهای جامعه از روی آمارههای نمونه، و یا به بیانی دیگر، تعمیم نتایج از نمونه به جامعه است. در این مطلب قصد آن است که به دو مورد از اشتباهاتی که در مقالات علمی حوزه ما نادیده گرفته میشود و یا به آن توجهی نمیشود، اشاره شود تا در آینده شاهد مشاهده چنین مشکلاتی در مقالات علمی حوزه علم اطلاعات و دانششناسی نباشیم. البته مشکلات آماری موجود در مقالات منتشر شده حوزه به همین دو نکته ختم نمیشود و مشکلاتی دیگری نیز وجود دارد که در آینده اگر فرصتی باشد به آن پرداخته خواهد شد.
اما نکته نخست به شرح ذیل است. در پژوهشها، به ویژه پژوهشهای حوزه علوم اجتماعی و رشته علم اطلاعات و دانششناسی به عنوان یکی از رشتههای علوم اجتماعی، به دلیل وجود جوامع بزرگ، به طور معمول از جامعه نمونهگیری به عمل میآید و سپس نتایج نمونه به جامعه تعمیم داده میشود. در این گونه پژوهشها، اگر کل جامعه مورد مطالعه قرار گیرد، یا سرشماری از جامعه به عمل آید، به طور معمول نیازی به استنباط آماری وجود ندارد. چون هر گونه تفاوت که بین دو یا چند متغیر مشاهده شود، تفاوت در جامعه است و معناداری آماری مطرح نیست. معناداری زمانی مطرح است که مثلاً مطمئن نیستیم تفاوت مشاهده شده در نمونه، اگر وجود داشته باشد، آیا در جامعه نیز مشاهده خواهد شد یا نه آن تفاوت ناشی از سایر عوامل غیر از تفاوت واقعی در جامعه است. لذا کاربرد آمار استنباطی معمولاً در نمونهگیری مطرح است نه در سرشماری و یا بررسی کل جامعه. یکی از مسائلی که کم و بیش در مقالات این رشته در مجلات داخلی مشاهده میشود، این است که پژوهشگر کل جامعه را مورد مطالعه قرار میدهد و بعد آزمون آماری نیز برای آزمودن فرضیهها یا در مواردی سؤالات انجام میدهد و با قطعیت در مورد آنها به تحلیل و استنباط میپردازد و فرضیه صفر را در سطح معناداری مشخصی رد میکند و یا میپذیرد. اساساً این نوع برخورد با آمار کمی سهلانگاری به شمار میرود که در مواردی سردبیران محترم و یا داوران گرامی ممکن است خیلی به آن توجه نکنند و مقاله را به دلایل موجه بودن علمی (صرف نظر از بعد آماری آن) بپذیرند و مقاله در نهایت منتشر شود. تا کنون از این دست مقالات کم و بیش دیده شده و مشکلی هم برای انتشار آنها وجود نداشته است.
نکته قابل توجه دیگر در مبحث آمار، استفاده درست از آزمون آماری و استنباط آماری اما بیتوجهی به پیشفرضهای انجام برخی از آزمونهای پارامتری است. به بیانی دیگر، پژوهشگر محترم به درستی از آمار استنباطی استفاده کرده است ولی پیشفرضهای انجام آن آزمون را نادیده گرفته است و هیچ توجهی به آنها نکرده است. به طور نمونه، از آزمونها پارامتری استفاده کرده است بدون این که مطمئن باشد دادههای توزیعی نرمال دارند یا خیر؛ یا از آزمون تحلیل رگرسیون استفاده کرده بدون این که پیشفرضهای انجام آزمون تحلیل رگرسیون (مثل نبود همخطی بین متغیرهای مستقل، نرمال بودن توزیع متغیر وابسته، نرمال بودن توزیع خطاها، نبود همبستگی بین خطاهای مدل) بررسی شود. مقالاتی در این رشته تا کنون منتشر شده که با وجود ارتکاب این خطاها، مجوز انتشار گرفتهاند.
برای رفع این مشکلات و عدم مشاهده انتشار مقالاتی با این مشکلات، به سردبیران محترم مجلات علمی، که همه از اساتید برجسته این حوزه هستند و ما همه به وجود آنها افتخار میکنیم، تقاضا میشود برای انجام داوری مقالات دارای مباحث آماری پیچیده، دست کم یکی از داوران را از افرادی انتخاب کنند که بتوانند در مبحث آماری به این نکات توجه کنند و صلاحیت بررسی مباحث آماری را داشته باشند. در غیر این صورت همین مشکلات را در آینده مشاهده خواهیم کرد و این برای اعتبار رشته و حرفه ما خیلی مناسب نیست. به امید اینکه به توانیم با رفع نواقص بسیار کوچک، در آینده شاهد رشد هر چه بیشتر سطح علمی و حرفهای خود باشیم.
با تقدیم احترام
محسن نوکاریزی
* دانشیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه فردوسی مشهد
سپاس از شما.
فکر میکنم بد نیست مثالهایی عینی از اشتباهات رایج آورده میشد. به ویژه در زمینۀ پیشفرضهای استفاده از آزمونهای آماری که گاهی به خوبی درک نمیشوند.