کد خبر: 43313
تاریخ انتشار: شنبه, 02 اسفند 1399 - 09:32

داخلی

»

مقاله های روز

پیوستار اخلاقی در همکاری علمی

منبع : لیزنا
حمید رضا جمالی مهموئی
پیوستار اخلاقی در همکاری علمی

(لیزنا، مقاله‌های روز 4): حمید رضا جمالی مهموئی ،عضو هیأت علمی دانشگاه چارلز استورت: همکاری علمی که نوع رایج آن در هم‌نویسندگی آثار علمی تجلی می‌یابد، در همه نظام‌های علمی دنیا تشویق می‌شود. در ایران نیز وزارت علوم و نقشه جامع علمی کشور بر آن تأکید دارند. گاهی نیز آن را به عنوان نمود دیپلماسی علمی می‌سنجند. طبیعی است که مشارکت و همکاری امری پسندیده و با روح فعالیت علمی سازگار است. همکاری علمی فقط یک نوع ندارد و طیفی از انواع روابط و تعامل میان افراد دخیل را در بر می‌گیرد. همانند هر نوع رابطه انسانی دیگری، همکاری علمی نیز جنبه‌های اخلاقی دارد که برای ما ایرانیان نیز ناآشنا نیستند. همگی ما در معرض اخبار و نظرهای منفی درباره بداخلاقی‌هایی که در محیط دانشگاهی در همکاری‌های علمی رخ می‌دهند بوده‌ایم.

بروس مک‌فارلین در مقاله بسیار خواندنی «تناقض همکاری: پیوستاری اخلاقی» همکاری را به عنوان یک امر متناقض (پارادوکس) مورد بحث قرار می‌دهد. علت این که او همکاری را امری متناقض می‌داند این است که پژوهشگران از یک سو تشویق به همکاری می‌شوند و از سوی دیگر زندگی حرفه‌ای و ارتقاء آنها در دانشگاه‌ها وابسته به ارزیابی دستاوردهای فردی آنهاست.

وی برای بررسی این امر متناقض، همکاری را به عنوان یک پیوستار اخلاقی موشکافی می‌کند. در یک سوی این پیوستار، اشتراک رایگان ایده‌ها برای پیشرفت علم به عنوان یک کالای عام‌المنفعه قرار دارد و در سوی دیگر، استثمار پژوهشگران جوان‌تر به دست پژوهشگران ارشدتر یا صاحب قدرت. او شش نوع  همکاری را از منظر اخلاقی در مقاله تشریح می‌کند که عبارتند از:

همکاری به عنوان سخاوتمندی فکری: فرد دانش خود را به رایگان برای پیشرفت علم که یک کالای عام‌المنفعه است به اشتراک می‌گذارد. مثالش به اشتراک گذاشتن مقاله‌های منتشر نشده و داده‌های پژوهشی است. 

همکاری به عنوان مربیگری: همکاری با همکاران کم‌تجربه‌تر برای تشویق و پشتیبانی پیشرفت آنها. مثال این نوع همکاری بازخورد دادن به مقاله‌ در دست نگارش همکار دیگر است.

همکاری به عنوان ارتباطات: اشاعه ادعاهای دانشی در بسترهای علمی است، مثل ارائه مقاله‌ای در یک همایش.

همکاری به عنوان عملکرد: همکاری با دیگران با این هدف که برونداد پژوهش افزایش یابد یا شانس موفقیت (مثلا در گرفتن گرانت) بیشتر شود تا اهداف علمکردی که پژوهشگر را با آنها می‌سنجند (مثل تعداد مقاله) برآورده شوند. نمونه این نوع همکاری،‌ هم‌نویسندگی است.

همکاری به عنوان رفیق‌بازی: رفتارهایی که تقویت کننده قدرت شبکه‌های تثبیت شده و گروه‌های بسته دانشگاهی هستند، گروه‌هایی که ورود به آنها مستلزم لطف و هدیه متقابل است. نمونه این رفتارها استناد به دوستان و داوری سوگیرانه است.

همکاری به عنوان رابطه انگلی: استثمار پژوهشگران تازه‌کار و جوان از سوی اعضای هیئت علمی ارشدتر است که از قدرت و موقعیت خود سوء استفاده می‌کنند، مثل افزودن اسم رئیس مرکز پژوهشی به مقاله در حالی که دخالتی در پژوهش و نگارش مقاله نداشته است. 

نویسنده معتقد است که این همکاری‌ها را می‌توان در دو گروه جای داد. یک گروه همکاری‌های خودمحور هستند به این معنا که فرد اهداف و منافع خود را مد نظر دارد (مثل نوع چهارم یا پنجم) و گروه دوم دیگری-محور هستند یعنی فرد، نفع دیگران را مد نظر دارد و گاه فداکاری هم می‌کند (مثل نوع اول). هر کدام از این نوع همکاری‌ها آثار و پیامدهای خود را دارند و فرهنگ دانشگاهی، آیین‌نامه‌ها و قوانین می‌توانند زمینه‌ساز، مشوق یا مانع این همکاری‌ها باشند.

 جمالی مهموئی، حمیدرضا (1399). « پیوستار اخلاقی در همکاری علمی». ستون مقاله های روز لیزنا: شماره 4. 2 اسفندماه 1399.

-------------------------------------------

Macfarlane, B. (2017). The paradox of collaboration: a moral continuum. Higher Education Research & Development, 36(3), 472-485, https://doi.org/10.1080/07294360.2017.1288707