کد خبر: 50197
تاریخ انتشار: دوشنبه, 07 مهر 1404 - 08:46

داخلی

»

سخن هفته

لیزنا و نقد و نقدِ نقد :

بازاندیشی نقش متخصصان علم اطلاعات در نبرد نامرئی

منبع : لیزنا
فریبرز خسروی
بازاندیشی نقش متخصصان علم اطلاعات در نبرد نامرئی

خوانندگان لیزنا در دو ‌ماه اخیر با پدیده مبارکی روبرو شده‌اند و آن هم نقد‌هایی از جنبه های مختلف بر مقاله‌ای از دکتر فریبرز خسروی است که با پرداختن به جنگ روانی به موضوع نقش کتابداران در آگاه سازی جامعه نسبت به جنگهای روانی و راههای کمک آنان به جامعه در تشخیص سره از ناسره تحلیلی ارائه کردند، که بازتابهای مختلفی داشت و چهار نقد گرفت. نقد لغت‌های فرهنگستانی از دکتر جعفر مهراد، ادامه بحث لغوی و فرهنگستانی از دکتر محمدرضا شکاری، منتقدی که به دو منتقد نامبرده انتقاد کرده بود که شما محتوای مقاله را ول کرده‌اید و در مورد سه لغت آن بحث کرده‌اید و مقاله مفصل جناب دکتر شعبانی که هم اکنون در ستون گاهی دور – گاهی نزدیک در دسترس و قابل خواندن است. و علاوه بر اینها نظرهایی که از سوی خوانندگان موافق و مخالف با هریک از این 5 مقاله نوشته شده و در بخش نظرات یا کامنتهای این مقاله‌‌ها در دسترس است، از جمله نظر اینجانب زیر مقاله آقای دکتر شعبانی. و در نهایت دیروز  که در فکر تمام کردن سرمقاله امروز خود (در زمینه ای کاملا متفاوت) برای  لیزنا بودم، نوشته تازه‌ای در نقدِ نقد از دکتر خسروی به دستم رسید که تصمیم گرفتیم این ششمین مقاله را همین امروز و در کنار مقاله دکتر شعبانی منتشر کنیم.

به نظر لیزنا، پدیده مبارکی است. فضایی سالم و با اخلاق که همه با رعایت اخلاق علمی – حرفه‌ای به نقد نظرات سایرین پرداخته‌اند و آرزو دارم در همه زمینه‌های مرتبط با حرفه و رشته کتابداری این پدیده تبدیل به سنت حسنه شود. 

سردبیر

 

بازاندیشی نقش متخصصان علم اطلاعات در نبرد نامرئی

لیزنا؛ فریبرز خسروی، استاد علم اطلاعات و‌دانش شناسی و معاون سابق کتابخانه ملی: سخن هفته‌ با عنوان «نبرد پنهان و متخصصان علم اطلاعات» در لیزنا منتشر شد و بازتاب‌ها و نقدهای متعددی را برانگیخت. همه آن نقدها و نظرات را مبارک می‌دانم، چرا که پرداختن به آن‌ها می‌تواند زمینه تعاطی افکار را در میان اهل کتاب و اطلاعات فراهم آورد.

عصاره حرف آن یادداشت چنین بود :
«در عصر اطلاعات، جنگ روانی دیگر صرفاً در میدان نبرد نظامی رخ نمی‌دهد، بلکه در ذهن‌ها، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی جریان دارد. همان‌گونه که در این نوشتار دیده شد، سه‌گانۀ دُژاطلاعات، کژاطلاعات و حقیقت حربه‌شده، ابزارهای اصلی این نوع جنگ‌اند. متخصصان علم اطلاعات، نه‌تنها در آموزش سواد اطلاعاتی، بلکه در توسعۀ فناوری‌های شناسایی، تحلیل محتوای اطلاعاتی و مشارکت در نهادهای راستی‌آزما، نقش حیاتی دارند. از این رو، تقویت جایگاه حرفه‌ای آنان در سیاست‌گذاری‌های کلان اطلاعاتی یک ضرورت است، نه یک انتخاب. متخصصان علم اطلاعات در جنگ‌های روانی مدرن می‌توانند نقشی محوری در حفظ امنیت شناختی جامعه ایفا کنند. توسعه مداوم دانش و ابزارهای تخصصی ضرورتی انکارناپذیر در این نبرد نامرئی است».

ابتدا دو یادداشت از آقایان دکتر جعفر مهراد و محمدرضا شکاری در نقد معادل‌های فارسی دو اصطلاح   disinformation  و misinformation  منتشر شد. در این یادداشت‌ها به دو برابرنهاده‌ی «دُژاطلاعات» و «کَژاطلاعات» ـ که مصوبه‌ی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است ـ ایراد گرفته بودند.

دکتر مهراد نوشته بودند که هرچند این دو اصطلاح از نظر ساخت واژه درست‌اند، اما پرسیده بودند: «نمی‌دانم در گزینش این معادل‌ها، افرادی از حوزه‌ی علم اطلاعات یا انجمن آن (انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران) مورد مشورت قرار گرفته‌اند یا خیر؟» ایشان همچنین به «نامأنوس» بودن این واژه‌ها اشاره کرده بودند. جناب شکاری نیز با اشاره به کهن بودن پیشوندها، معتقد بودند که تنها به «فارسی بودن» توجه شده و به میزان اقبال برای کاربرد آن‌ها توجهی نشده است و به نظر می‌رسد در میان واژه‌گزینان، متخصص موضوعی حضور نداشته است.

از مستندات چنین برمی‌آید که این دو اصطلاح از پیشنهادهای گروه واژه‌گزینی کتابداریِ فرهنگستان بوده که به تصویب رسیده است. در آن زمان زنده یادان خانم پوری سلطانی و آقای دکتر عباس حری از اعضای گروه مذکور بودند.

همکاران فرهنگستانی بر این باورند که «نامأنوس» بودن و «دور از ذهن» بودنِ واژه‌ها با تکرار و کاربرد از میان می‌رود و رواج می‌یابد. حتی واژگانی چون «دبستان»، «دبیرستان» و «دانشکده» نیز در آغاز با نقد و تمسخر بسیاری مواجه بودند. من نیز بنابر رسالت آکادمیکی که برای خود قائل هستم، می‌کوشم حتی‌الامکان از مصوبات فرهنگستان همراه با اصطلاحات رایج بهره ببرم. در تدوین «اصفا» هم  به همین شیوه عمل شد. البته دو یادداشت فوق را برای گروه واژه‌گزینی کتابداری ارسال کرده‌ام.

نقد دیگری از آقای دکتر شعبانی با عنوان «وظایف آشکار کتابداران و متخصصان علم اطلاعات» در لیزنا منتشر شد.
شاید بتوان عصاره‌ی نقد مفصل ایشان را در گزاره‌های زیر خلاصه کرد:

  • جنگ روانی ذاتاً امنیتی و نظامی است و فراتر از ظرفیت حرفه‌ای کتابداران قرار دارد؛
  • اساسنامه‌های نهادهای فرهنگی مانند کتابخانه‌ی ملی، وظایف مشخصی را تعریف کرده‌اند که شامل عملیات روانی نمی‌شود؛
  • کتابداران آموزش و ابزار لازم برای فعالیت‌های امنیتی را در اختیار ندارند؛
  • مشارکت در اقداماتی همچون «آسیب زدن به دشمن» با اصل بی‌طرفی حرفه‌ای کتابداری ناسازگار است.

اکنون به نقد نوشته‌ی جناب دکتر شعبانی می‌پردازم.

توجه ایشان به مرزبندی مأموریت‌ها، حساسیت به اخلاق حرفه‌ای و دقت در توان و ظرفیت رشته را می‌توان از نکات مثبت و نقاط قوت نقد ایشان دانست. این تأکید بر اخلاق حرفه‌ای، یادآور ضرورت حفظ بی‌طرفی و استقلال علمی است که برای اعتبار و اعتماد جامعه به کتابداران حیاتی است. همچنین، نگرانی ایشان درباره ظرفیت‌های فعلی تخصصی، فرصتی برای ما ایجاد می‌کند تا در مسیر ارتقای مهارت‌ها و دانش تخصصی بیشتر بیندیشیم.

به نظر می رسد در نقد ایشان نکاتی مغفول مانده است:

۱. تعریف محدود از جنگ روانی   
دکتر شعبانی، جنگ روانی را صرفاً امری امنیتی و نظامی می‌بیند. حال آنکه در سال‌های اخیر، با گسترش رسانه‌های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی، مفهوم «جنگ روانی» از محدوده‌ی نظامی فراتر رفته و به حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی بازاریابی نیز راه یافته است. در تمامی این عرصه‌ها نیز بیشترین بهره‌گیری از همان سه‌گانۀ اطلاعاتی مطرح‌شده در یادداشت (دُژاطلاعات، کَژاطلاعات و حقیقتِ حربه‌شده) صورت می‌گیرد.

۲. نادیده گرفتن تغییرات محیط اطلاعاتی 
به نظر می‌رسد ایشان «اطلاعات» را همچنان در چارچوب سنتی کتاب، مجله و آرشیو تعریف می‌کنند. در حالی که در عصر حاضر، حوزه‌ی علم اطلاعات به شدت با مقولاتی چون امنیت اطلاعات، تنوع اشکال داده، و نقش پلتفرم‌های دیجیتال درگیر است. با در نظر گرفتن این ابعاد، نقد ایشان می‌تواند واقع‌گراتر باشد. دنیای دیجیتال مرز میان حوزه‌های امنیتی و اجتماعی را کمرنگ کرده است و مقابله با اخبار جعلی و فیک‌نیوز اکنون بخشی جدانشدنی از جنگ روانی مدرن به شمار می‌رود.

۳. تبعیت صرف از اساسنامه‌ها     
استناد ایشان به اساسنامه‌ها نیز دو اشکال اساسی دارد: نخست آنکه مگر همه‌ی کتابداران در کنش‌های اجتماعی و تعهدات حرفه‌ای خود الزاماً باید بر پایه‌ی این اساسنامه‌ها عمل کنند؟ دوم آنکه بسیاری از این اساسنامه‌ها که دهه‌ها پیش تدوین و تصویب شده‌اند، با مفاهیم و ضرورت‌های امروز بیگانه‌اند. بی‌تردید با ظهور فناوری‌های نوین، به‌ویژه هوش مصنوعی، باید تغییرات اساسی در این اساسنامه‌ها ایجاد شود. معتقدم جبر فناورانه در آینده‌ای نزدیک نوع نگاه به کتاب، کتابخانه ، سازمان‌های اطلاعاتی و حتی مؤلف! را دستخوش تحولی بنیادی خواهد کرد.

۴. برداشت مبهم از «آسیب زدن به دشمن»          
هرگونه اقدام آگاهی‌بخش را نمی‌توان به‌منزله‌ی تخریب یا حمله تعبیر کرد. تمایز میان «عملیات مخرب» و «مقاوم‌سازی فکری جامعه» در نقد ایشان چندان روشن نیست. هیچ‌گاه نگفته‌ایم کتابداران باید «سلاح‌سازی حقیقت» کنند؛ بلکه تأکید بر آموزش و آگاهی‌بخشی به شهروندان بوده است. شهروندانی که توانایی تحلیل انتقادی اطلاعات را دارند، نه به آسانی فریب اخبار جعلی را می‌خورند و نه شایعات را بازنشر می‌کنند؛ همین امر جامعه را در برابر حملات اطلاعاتی و روانی تاب‌آورتر می‌سازد.

۵. بی‌توجهی به نقش پیشگیرانه  
در «سخن هفته» هرگز از ورود کتابداران به عملیات روانی مخرب سخنی در میان نبوده است. پرسش اینجاست: آیا حضرت‌عالی آموزش سواد رسانه‌ای را از وظایف متخصصان علم اطلاعات نمی‌دانید؟ یا آن را عملی مخرب تلقی می‌کنید؟ آموزش سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای به معنای توانمند ساختن جامعه در ارزیابی، تحلیل و بهره‌برداری آگاهانه از اطلاعات است؛ مهارتی که خود سپری پیشگیرانه در برابر جنگ روانی محسوب می‌شود.

داشتن سواد اطلاعاتی یعنی توانایی یافتن، ارزیابی کردن، تحلیل و به‌کارگیری اطلاعات به‌صورت آگاهانه و انتقادی. در مقابل، جنگ روانی استفاده‌ی هدفمند از پیام‌ها، روایت‌ها و اطلاعات ـ خواه واقعی و خواه تحریف‌شده ـ برای اثرگذاری بر افکار، احساسات و رفتار مخاطب است. از آنجا که جنگ روانی به‌طور مستقیم با جریان اطلاعات گره خورده، یادگیری سواد اطلاعاتی دقیقاً به مردم کمک می‌کند در برابر اثرات آن مقاوم‌تر شوند. این آموزش، با تقویت تفکر انتقادی و فراهم کردن دسترسی به منابع معتبر، خود نوعی «دفاع نرم» در برابر جنگ روانی است. شاید اگر در وقایع ۲۸ مرداد (که به عنوان نمونه نقل کرده بودید) مردم توانایی تشخیص و تحلیل اطلاعات را داشتند، شعبان و رمضان هم یخشان نمی‌گرفت!

آموزش سواد اطلاعاتی، سپری مصونیت‌بخش برای افراد و جامعه در برابر جنگ روانی است. هرچه سطح این سواد در جامعه بالاتر رود، اثرگذاری جنگ روانی بر آن کمتر خواهد شد. شهروندانی که توانایی تحلیل انتقادی اطلاعات را دارند، به آسانی فریب اخبار جعلی را نمی‌خورند، شایعات را بازنشر نمی‌کنند و جامعه را در برابر این نوع حملات تاب‌آورتر می‌سازند. از این منظر، می‌توان آموزش سواد اطلاعاتی را یکی از اساسی‌ترین راهبردهای پدافند غیرعامل دانست.

پیشنهاد می‌کنم که در شرایط خطیری که برای ایران عزیزمان پدید آمده، ماژول‌های زیر در آموزش عملی سواد اطلاعاتی گنجانده شود:

  • معرفی تکنیک‌های رایج جنگ روانی مانند شایعه‌سازی، بزرگ‌نمایی تهدید و جعل هویت در شبکه‌های اجتماعی؛
  • تمرین تحلیل نمونه‌های واقعی خبر یا پست شبکه‌های اجتماعی برای تشخیص عناصر اقناعی یا تحریف؛
  • آموزش ابزارهای راستی‌آزمایی خبر و تصویر، از جمله Fact-checking، جستجوی معکوس تصاویر و بررسی آدرس دامنه‌ی سایت‌ها؛
  • آموزش مدیریت هیجانی در مواجهه با پیام‌های تحریک‌آمیز.

در پایان، بد نیست به چند نمونه‌ی واقعی اشاره کنم که آموزش سواد اطلاعاتی، دربرگیرنده‌ی آگاهی‌بخشی درباره‌ی جنگ روانی، عملیات روانی، روایت‌سازی و مقابله با دُژاطلاعات است:

1.اوکراین          
در مقاله‌ای با عنوان Fostering Media and Information Literacy Among Youth as a Means of Countering Information and Psychological Operations  بررسی شده است که چگونه در کشورهای اروپایی، به‌ویژه اوکراین، برنامه‌های سواد رسانه‌ای برای جوانان طراحی شده تا جامعه در برابر عملیات اطلاع‌رسانی و روانی مقاوم‌تر شود. این برنامه‌ها شامل مهارت‌هایی همچون ارزیابی منابع، تشخیص شایعه، درک محتوای دستکاری‌شده و تحلیل پیام‌های رسانه‌ای است. نویسندگان همچنین بر نقش کتابداران به‌عنوان «امانت‌داران اطلاعات» تأکید کرده‌اند و یادآور شده‌اند که آموزش جامع آنان برای پشتیبانی از جامعه‌ای سالم ضرورتی انکارناپذیر است.

2.کشورهای نوردیک (فنلاند، سوئد، دانمارک و نروژ)

کشورهای نوردیک از پیشگامان تقویت سواد رسانه‌ای و دیجیتال به شمار می‌آیند. آنان با طراحی برنامه‌های بلندمدت آموزشی، این مهارت‌ها را از مقاطع ابتدایی در مدارس گنجانده‌اند. در این برنامه‌ها، بر پرورش تفکر انتقادی، تحلیل پیام‌های رسانه‌ای و توانایی مقاومت در برابر نفوذهای اطلاعاتی و رسانه‌ای خارجی تأکید می‌شود.

گزارش Perry World House نشان می‌دهد که یکی از مؤثرترین راهبردهای این کشورها، ادغام نظام‌مند سواد رسانه‌ای و دیجیتال در برنامه‌های درسی ملی و حتی بین‌المللی است؛ رویکردی که نه‌تنها به آگاهی فردی کمک می‌کند، بلکه به تاب‌آوری کل جامعه در برابر جریان‌های مخرب اطلاعاتی می‌افزاید.

3.طرح تاب آوری دجیتال در هلند           
طرح Digital Resilience  که با همکاری ISD و سازمان Codename Future  در هلند اجرا شد، با هدف تقویت تاب‌آوری دانش‌آموزان در برابر تبلیغات افراطی، پروپاگاندا و اطلاعات گمراه‌کننده در فضای آنلاین طراحی شد. این برنامه در کالج‌های فنی و حرفه‌ای برای جوانان ۱۶ تا ۱۹ ساله اجرا شد و معلمان پس از گذراندن دوره‌های آموزشی، مسئولیت انتقال مفاهیم را بر عهده گرفتند. دانش‌آموزان در این طرح نه تنها با روش‌های تشخیص اخبار جعلی و شایعات آشنا شدند، بلکه مهارت‌های گسترده‌تری همچون تحلیل پیام‌های دستکاری‌شده، واکنش آگاهانه به محتوای نفرت‌پراکنی، و ارزیابی اعتبار منابع آنلاین را فرا گرفتند. ارزیابی‌های انجام‌شده نشان داد که شرکت‌کنندگان پس از دوره، اعتماد به نفس بیشتری در تحلیل انتقادی محتوا پیدا کرده و احساس مسئولیت بیشتری نسبت به رفتار خود و دیگران در محیط دیجیتال داشتند. این طرح نشان داد که حتی آموزشی کوتاه‌مدت نیز می‌تواند نقش مؤثری در افزایش آگاهی و ارتقای سواد رسانه‌ای نسل جوان داشته باشد.

4.انجمن کتابخانه‌های امریکا

انجمن کتابخانه‌های آمریکا (ALA) هم‌زمان با «هفته‌ی ملی کتابخانه‌ها» (سال ۲۰۱۷) گزارش سالانه‌ی خود را در باره کتابخانه ها منتشر کرد؛ گزارشی که روندهای استفاده از انواع کتابخانه‌ها را ثبت می‌کند و نشان می‌دهد تخصص کتابداران همچنان در توانمندسازی جامعه برای پیمایش جهان دیجیتال، اجتماعی، اقتصادی و سیاسیِ متغیر نقشی کلیدی دارد. هرچند اصطلاح «اخبار جعلی» تازه است، اما مهارت‌های ارزیابی اطلاعات سال‌هاست بخش جدایی‌ناپذیر خدمات کتابخانه‌ای بوده‌اند؛ کتابداران با آموزش کاربران برای سنجش کیفیت محتوا در همه‌ی قالب‌ها و به‌اشتراک‌گذاری تجربه‌های موفق، به‌طور مستقیم به کاهش گمراه‌سازی اطلاعاتی کمک می‌کنند—به‌ویژه با برنامه‌هایی که کودکان و نوجوانان را برای ارزیابی منبع، محتوا و نیت پیام‌های رسانه‌ای آماده می‌سازد.

5.«کتابدار آینده‌نگر» (فنلاند تامپره)

طرح Future-proof librarian  به ابتکار کتابخانه‌ی شهری تامپره و در چارچوب تبادل تجربه با جامعه‌ی  IFLA  شکل گرفت تا شایستگی‌های نوین کتابداران در راستی‌آزمایی، چندسوادی (Multiliteracy)  و ارزیابی به‌روز محتوا را تقویت کند. محورهای برنامه بر دو رکن استوار است: ۱) آگاهی حرفه‌ای از دگرگونی‌های زیست‌بوم رسانه‌ای و «کنشگری اطلاعاتیِ کتابخانه»؛ ۲) آموزش مهارت‌های عملی برای کار با ابزارها و پلتفرم‌ها از جمله اینفوگرافیک «چگونه اخبار جعلی را بشناسیم» و تولید/ویرایش در ویکی‌پدیا برای یادگیری مشارکتی.

در نهایت، متخصصان علم اطلاعات با ارتقای مستمر دانش و مهارت‌های خود و با مشارکت فعال در آموزش سواد اطلاعاتی و استفاده از فناوری های نوین، نقشی کلیدی و پیشگیرانه در مقابله با جنگ‌های روانی مدرن ایفا می‌کنند؛ نقشی که نه تنها به حفظ امنیت شناختی جامعه کمک می‌کند، بلکه بنیان‌گذار جامعه‌ای تاب‌آور، هوشمند و مسئولیت‌پذیر در برابر جریان‌های پیچیده اطلاعاتی است.

مجدداً از همه عزیزانی که با نقدها و دیدگاه‌های خود زمینه بالندگی اندیشه و غنای بحث را فراهم می‌سازند، صمیمانه سپاسگزارم.

خسروی، فریبرز (1404). « بازاندیشی نقش متخصصان علم اطلاعات در نبرد نامرئی ». سخن هفته لیزنا، شماره 277،، 7مهرماه ۱۴۰۴

 

 --------------------------------

منابع پیشنهادی:

American Library Association. (2017, April 10). New report chronicles library community’s front line battles against fake news, censorship, bigotry [Press release]. https://www.ala.org/news/press-releases/2017/04/new-report-chronicles-library-community-s-front-line-battles-against-fake

Bessarab, A., Penchuk, I., Babenko, V., Volynets, G., & Pihura, A. (2025). Fostering media and information literacy among youth as a means of countering information and psychological operations. Journal of Information Systems Engineering and Management, 10(7s).

Hajdu, D. (2025, April 25). Fortifying the Information Front: Media-Focused Strategies to Combat Foreign Influence. Perry World House. Retrieved from https://perryworldhouse.upenn.edu/news-and-insight/fortifying-the-information-front-media-focused-strategies-to-combat-foreign-influence/?utm_source=chatgpt.com

Reynolds, L., & Parker, L. (2018). Digital resilience: Stronger citizens online. Institute for Strategic Dialogue: London, UK.

Rikkilä, J. (2022, March 21). Future-proof librarian, part 1: Fact-checking, multiliteracy and up-to-date evaluating skills. IFLA CPDWL Section Blog.
https://blogs.ifla.org/cpdwl/2022/03/21/future-proof-librarian-part-1-fact-checking-multiliteracy-and-up-to-date-evaluating-skills