داخلی
»گاهی دور، گاهی نزدیک
(لیزنا: گاهی دور گاهی نزدیک 396) : کاظم حافظیان رضوی، کتابدار: استاد کامران فانی از جمله فرهیختگان و دانشورزان حوزه کتابداری و اطلاعرسانی است که بهزعم صفحات اهداء برخی از کتابهای زندهیاد استاد پوری سلطانی (مهربانوی کتابداری ایران) سهم زیادی در ارتقای کتابداری ایران دارد و از وی بهعنوان همکار فرزانه خود در تحقیقاتش یاد میکند.
کامران فانی در وادی تألیف، ترجمه، ویراستاری و آموزش در طول حیات پُربرکت خود قدم برداشته است و بر اساس کارنامة پُربار و پُرمحتوایش بیشترین کارش بر تألیف، ترجمه و ویراستاری دانشنامهها و دایرهالمعارفها متمرکز بوده است. منابع مرجع کتابداری و اطلاعرسانی جای ویژهای در مجموعه آثار او دارند. به یمن اجرای طرح تاریخ شفاهی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و با اهتمام خانم پیمانه صالحی کتاب «شمع خرد؛ خاطرات کامران فانی» که حاصل مصاحبه با استاد فانی و مداقه در آثار و نوشتههای دیگران درباره وی است، به مناسبت هفتة پژوهش درآذرماه ۱۳۹۵ انتشار یافت.
این کتاب بیشک یکی از آثاری است که از لابهلای صفحات آن و پرسشهای مصاحبهگر و پاسخهای کامران فانی میتوان به بخش زیادی از تاریخ تحولات کتابداری در ایران و تلاشهای علمی، پژوهشی و آموزشی در تولید آثار باارزشی همچون سرعنوانهای موضوعی فارسی، فهرست مستند اسامی مشاهیر و مؤلفان، گسترش ردههای تاریخ ایران و فلسفه اسلامی در نظام کنگره و از اینگونه پی برد.
از سوی دیگر با توجه به خاطراتی که استاد فانی از زندگی خود بیان میکند، سیر تحول و رشد دانشورانی چون او در تاریخ معاصر ایران را میتوان بهروشنی ادراک نمود و در عینحال نمونه و الگویی است از آنهایی که در روزگار ما بیشتر دغدغه یادگیری و دانستن دارند تا کسب مدرک و میز و مویز.
«شمع خِرَد» که بهحق صفتی است زیبندۀ استاد کامران فانی، در مجموع شامل هشت فصل و چهار پیوست است که عبارتند از: خانواده و نوجوانی؛ آغاز تحصیلات دانشگاهی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران؛ گروه کتابداری دانشگاه تهران و دوره دکتری(ناتمام)؛ مرکز خدمات کتابداری؛کتابخانه ملی ایران؛ دایرهالمعارفنگاری و فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ ترجمههای ادبی، مقالات و فن ترجمه و انجمن کتابداران ایران. پیوستها شامل: کارنامه، نمایه،گزیده تصاویر و کتابنامه. در پایان هر فصل پینوشتهای مفیدی برای توضیح و آگاهیرسانی بیشتر توسط پژوهشگر محترم فراهم آمده که این خود شاهدی است بر وسواس پدیدآور در ارائه مستندات تاریخ شفاهی.
در مجموع باید وامدار صداقت و نگاه نقادانه استاد فانی در بیان حقایق حیات فرهنگی بود. در جایجای کتاب از آنچه که باید بهعنوان تاریخ یاد شود، بدون هیچ دغدغهای یاد شده است. از جمله بهعنوان فردی که اشراف کامل بر تاریخ کتابخانه ملی ایران دارد در پاسخ به پرسش: «به نظر شما کتابخانه ملی در چه دههای بهترین دوران فعالیت را داشته است»؟ میگوید: «فکر میکنم در این ده سال اخیر بوده است، قبل از انقلاب که کارنامه درخشانی نداشته و در واقع اصلاً کارنامه نداشت و اصولاً کتابخانه به مفهوم مدرن امروزی نبود. بعد از انقلاب که من به کتابخانه ملی آمدم، بحران تعویض ریاست داشت. ده یازده نفر طی ده یازده سالِ اول انقلاب، ریاست کتابخانه ملی را بر عهده داشتند و عوض شدند؛ در نتیجه کار اصلی انجام نمیشد.
با آمدن سید محمد خاتمی در سال ۱۳۷۱، ایشان دیگر ماندند و تغییر نکردند و تا زمانی که رئیسجمهور شدند، حدود شش یا هفت سال رئیس کتابخانه بودند. بعد هم سید محمدکاظم بجنوردی هشت سال در کتابخانه ملی بودند. بنابراین دیگر برنامهها میتوانستند تداوم پیدا کنند و میدانستیم که بههر حال رئیسی هست که کموبیش آشنا شده، برنامهها را قبول دارد و اجرا میکند. قبل از آن با تغییرات مداوم مدیریت، هیچ برنامه درازمدتی نمیتوانست اجرا بشود؛ با اینکه برنامههای جدی و اصلی انجام میشد، ولی بههر حال تابع تغییراتی بود. بنابراین از اواسط دوره ریاست سید محمد خاتمی، دوره شکوفایی کتابخانه ملی آغاز شد که ادامه پیدا کرد و این سالها شاید بهترین دورانش بود» (از متن کتاب، ص ۷۳).
چند اتفاق مهم در تاریخ کتابداری و اطلاعرسانی ایران رخ داده است که نباید از آنها غافل شد: تشکیل مرکز خدمات کتابداری قبل از انقلاب، و دیگری ادغام این مرکز در کتابخانه ملی ایران بعد از انقلاب و البته تشکیل انجمن کتابداران ایران در ۱۳۴۵ خورشیدی. فانی با توجه به حضور پُررنگ و اثرگذارش در همه این اتفاقات، در این مصاحبه به آنها پرداخته است. از آنجا که ناقدی صادق و بیطرف و بیجبهه نیز هست، به راحتی میتوان از فحوای گفتههای او با تاریخ این اتفاقات آشنا شد.
با توجه به سند بودن نظرات استاد فانی، در بین پاسخهای ایشان دربارة ویژگیهای حوزه کتابداری و اطلاعرسانی بهعنوان علم و فن که از مقولات بسیار پُردغدغه دانشورزان و حرفهمندان این رشته است، در این کتاب فرصت خوبی برای بازشدن این مباحث و دریافت نظرات بیپیرایه و مبتنی بر دانش جناب فانی است. در پاسخ به پرسش درباره ویژگیهای رشته کتابداری میگوید: «کتابداری دو جنبه دارد: از یک طرف بهصورت علم مطرح شده، درس داده میشود، نظریست و لازم نیست به آن عمل کنید ولی در واقع اهمیت آن در عمل مشخص میشود. بنابراین باید به شدت عملگرا باشید... در کتابداری لازم است در کنار درسخواندن، بهصورت عملی در کتابخانهها کار کنید» (متن کتاب، ص ۱۱۶). همچنین او از کتابداران بهعنوان «واسطه بین علم با استفادهکنندگان از آن یاد میکند» (متن کتاب، ص ۷۵).
در پایان این یادداشت به دانشجویان عزیز و صدالبته استادان محترم رشته علم اطلاعات و دانششناسی (که همچنان من با این نام مشکل دارم) پیشنهاد میکنم برای پی بردن و آشنایی با آنچه بر رشته آنها گذشته است، حتماً کتاب شمع خِرد را مطالعه فرمایند. وقت زیادی از آنها نخواهد گرفت.
منبع:
حافظیان رضوی، سید کاظم (۱۳۹۶). معرفی و بررسی کتاب شمع خِرَد، خاطرات کامران فانی. دوفصلنامة پژوهشهای تاریخ شفاهی، سال سوم، شماره اول: ۱۶۶- ۱۶۹.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.