کد خبر: 46431
تاریخ انتشار: یکشنبه, 03 مهر 1401 - 11:57

داخلی

»

گاهی دور، گاهی نزدیک

امیدی به استفاده از کتابداران در شرایط فعلی کانون نیست

منبع : لیزنا
احمد شعبانی
امیدی به استفاده از کتابداران در شرایط فعلی کانون نیست

(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک 327) : احمد شعبانی، استاد علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه اصفهان:

جناب آقای سید ابراهیم عمرانی

سردبیر محترم و عالیقدر سامانه خبرگزاری لیزنا

با ادای احترام، و تقدیم والاترین تحیات به آن مقام ارجمند، با کمال خشنودی ابراز  داشته که متن مقاله «جستاری درباره ادغام کانون در کتابخانه های عمومی» را مورد مطالعه قرار داده و از حسن نیت آن گرانمایه در بازتاب نظریات مذکور تشکر می نمایم. به منظور روشنگری مطالب ابراز شده از سوی نویسنده محترم چند مبحث را تقدیم می دارم.

1.کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به روایت متون موجود، اعم از قبل از انقلاب اسلامی ایران، و در طول این چهار دهه ی اخیر، سازمانی بوده که بر حسب منویات پرورش فکر با استفاده مؤثر از کتاب و کتابخانه پدید آمده است. شواهد این موضوع فراوان بوده لیکن وزارت ناظر و اجزای اجرایی آن در طول سال های اخیر و به ویژه بعد از سال های دهه هفتاد شمسی موضوع حاکمیت ابزار اصلی این سازمان را نادیده پنداشته اند. کافی است به اسنادی چون کتاب های جاری ادبیات کودکان و نوجوانان به قلم بنفشه حجازی و علی اکبر شعاری نژاد (از نویسندگان خارج از حوزه رشته کتابداری در حوزه علوم تربیتی )  و مصاحبه جناب آقای علی میرزایی در کتاب «تاریخ شفاهی کتابداری ایران» به کوشش ابوالفضل نجاری در صفحات 503 الی 529 ارجاع شود.به واقع محور تاسیس کانون مبتنی بر نیات موسسین (شامل پادشاه و هیات مدیره وقت) کتاب و کتابخانه بوده و ابزار های غیر در راستای پرورش کودک و نوجوان به منزله عناصر کمکی بهره جویی می شد.دلیل آن نیز نفوذ قشر سنت گرا و کلاسیک ادبی در کتابخانه های عمومی آن دوران بوده است.

2.به جدّ و به تأکید بیان می نمایم همین مطلب موجب شده است که در «مجموعه شرح وظایف و تشکیلات تفصیلی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» که بر طبق ماده 31 قانون مدیریت خدمات کشوری مورد تأیید معاونت و سرمایه انسانی ریاست جمهور در تیرماه 1392 ظاهر شده وظایف اساسی آن بر حسب آحاد زمینه های کتابخانه ای و کتابداری طراحی گردد ؛ ولی اراده ای به انجام و ایفای این نقش در حاکمیت فعلی پدید نیامده است. این وظایف به نقل از آن دستور العمل به قرار ذیل است:

          *برنامه ریزی جهت تأسیس مراکز عرضه کتاب؛

          *برنامه ریزی برای کمک به توسعه و تکمیل کتابخانه های مساجد، مدارس، کتابخانه های عمومی و سایر مؤسسات جهت ایجاد بخش های مخصوص کودکان و نوجوانان؛

          *برنامه ریزی جهت ایجاد کتابخانه های سیار برای عرضه کتاب به کودکان و نوجوانان در روستاها.

3.از تصویرهای موجود و مشارکت مقامات عالی رژیم پیشین در افتتاح آن سازمان و مناسبت های ویژه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشکار می شود که فکر و شیوه ی عملکرد آن ها با تاکید بر رجحان کتابخانه و تربیت نیروی انسانی کتابدار در این سازمان بوده، از آن جمله روزنامه اطلاعات (شماره 12024) مصادف با 10 ژوئیه 1966 که حاوی تصویری از توزیع گواهینامه فارغ التحصیلان کتابداری با شرکت مقامات عالی دولتی می باشد.ضمن اینکه توجه به توسعه خاص و هزینه کلان بر ساختمان های کتابخانه ها و سفارش ویژه اتوبوس های کتاب (موسوم به کتابخانه های سیار)به دولت آلمان غربی مبین تاکید جدی به زیر ساخت های مذکور  در این خصوص بوده است. در حالی که برای سرمایه گذاری های غیر (که اکنون کانون پرورش کودکان و نوجوانان مدعی ایفای نقش در آنها شده) کمک های مالی به نحو پشتیبانی بیشتر در اختیار آن سازمان گذاشته می شد.

4.اهم مقالات علمی پژوهشی درباره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (مگر شماری خرد) در حوزه کتابخانه های کانون به توسط همکاران گرامی رشته کتابداری  و اطلاع رسانی مانند دوستان ارجمند و با اکرام دکتر محمد حسین دیانی ،دکتر مرتضی کوکبی،دکتر محسن نوکاریزی،دکتر زهرا اباذری،دکتر زهره میرحسینی، دکتر داریوش مطلبی، دکتر علیرضا اسفندیاری مقدم،دکتر زویا آبام ، مینا افشار، و امثالهم به رشته تحریر آمده است و رشته علوم تربیتی و علوم شناختی به نسبت سهم ناچیزی از این مطلب دارند.

5.در مصاحبه این کمترین با ایسنا تحت عنوان «نگاهی متفاوت در حمایت از طرح واگذاری کتابخانه های کانون» مورخه27 شهریور 1401، راقم سطور ابداً وارد چگونگی آموزش کودکان و نوجوانان، بهره‌جویی از ابزارهای مورد استفاده برای کودک و نوجوان ،و یا شیوه آموزش به کاربران کانون نشده ام؛ زیرا خود را صاحب مراتب دانش علوم تربیتی و علوم شناختی نمی دانم . اینجانب به دلیل دانش اندک تاریخی از این حوزه و قلمی کردن چند وجیزه جزیی در تاریخ کتابداری بیان داشته ام که ماهیت این سازمان از ابتدا کتابخانه ای و کتابداری بوده ،لیکن به دلیل آنارشیسم حاکم(در گفتگوی مزبور می گویم بی توجهی) بر ساختار های اداری ،ماهیت این سازمان استحاله شده است.بی تردید گمان دارم که چنین سخنی نباید با پرخاش های نویسنده محترم آن مقاله و اتهام راقم سطور به دیدگاه های رسمی مواجه می شد، زیرا حقیقتی تاریخی را بیان کرده ام ؛هر چند ممکن است حقایق تاریخی با نوستالژی فردی به وِیژه آن زمان که با هیجان جمعی در هم می آمیزد در تخالف قرار گیرد.

6.در تداوم چون چهار دهه است سیاستگذاران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مقاصد خود را با نفی زمینه های علمی و اجرایی رشته کتابداری همراه کرده امیدی بر آن نمی بینم که با استقلال کانون و یا نظارت وزارت ناظر محترم به منظور اصلاح آن، از نیروهای متخصص رشته کتابداری که  صاحبان اصلی کانون بوده دعوت به عمل آید.

7.کافی است تاکید نمایم که انجمن نویسندگان کودک و نوجوان که مرجع بسیار معتبر و مستقل در زمینه کودکان و نوجوانان در کشور می باشد ،در اواسط تابستان 1401 و قبل از آشکارسازی این رویدادها، بیانیه ای خطاب به مدیر عامل این سازمان صادر کرد ، که  از هشت مورد  نقایص جدی مورداشاره، شش مورد آن به کاستی های اجرایی در حوزه کتابخانه ای، کتابداری، مجموعه سازی ،خدمات اطلاعاتی و ترویج مطالعه است.

در نهایت مایل هستم به محضر جنابعالی ابراز دارم، نگاه من در مصاحبه با ایسنا ملاحظات تاریخی و استنتاج به مدیریت سازمان های فرهنگی به منزله یک سازمان کمک آموزشی جهت نجات کتابخانه‌های آن سازمان (بخوانید اجتناب از فروش زمین های دولتی به افرادی خاص)و فزونی مشاغل کتابداری بوده، در حالی که ناقد محترم موضوع را از منظر بنیان های آموزشی و علوم شناختی با آمیزه ای از رویکرد التذاذ مکانی از خاطرات گذشته عامه  به انضمام مقاصد سازمان های آموزشی مورد توجه قرار می دهد.