داخلی
»سخن هفته
مطالبات صنفی دانشآموختگان به کجا میرسد؟
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: خیلی محافظه کار شدم. با ترس و لرز قلم بر کاغذ میگذارم، به ویژه وقتهایی که نقدی به خودم و هم رشتهایها و هم نسلهای خودم و نسلهای بینابین، پیش از نسل فعلی دانشآموختگان یا همان فارغ التحصیلان دارم. چرا که باز هم هجوم شروع میشود و وضعم نزد دوستان از این که هست بدتر میشود. سوی دیگر جوانانی هستند که به رشته وارد شده اند و از روز اول ورود به آنها در مزیتهای رشته گفته شده (که رسم همه رشته ها است و همه استادان به تازهواردان امید میدهند که بازار کار خیلی هم خوب است) و حالا فارغ التحصیل شده اند و میبینند جایی میان زمین و هوا هستند. من هم قصد ندارم ناامیدشان کنم ولی چند نکته دارم که در 15 سال گذشته در لیزنا و حتی در کمیته مطالعات صنفی انجمن و در کنگره بارها و بارها گفته و نوشتهام و امروز قصد دارم، آن نکات را باز بنویسم تا بتوانیم آنها را به بحث بگذاریم.
قبل از نوشتنِ سر عنوانهای گفتگو، به عنوان دبیر کمیته صنفی انجمن کتابداری که از اولین کنگره، هر بار و در هر کنگره کاری در دستور گذاشتیم و در کنگره ارائه شده است، در دو هفته گذشته صحبتهایی داشتم با دوستان عزیز در انجمن کتابداری و انجمن کتابداری پزشکی و رئیس گرامی ایرانداک و هم اینک در حال بررسی برگزاری نشستی برای مشکل سابقه دار استخدامها و آزمونهای استخدامی هستیم.
و اما بعد:
نکته اول: یک سوزن به خودمان.
این اصطلاحی است که هر وقت قرار است به حرفهمندان همکار بطور کلان نقد کنیم، این تیتر را میزنم و بارها از آن استفاده کردهام.
همکاران گرامی هم سن و سال من و اندکی بعد از ما ببینید با رشته چه کردهاید. وجدانتان را پیش چشم بیاورید. بارها و بارها گفته شد که کتابداران عزیز به محض اینکه خرتان از پل استخدام گذشت، باز هم به فکر کتابداری و کتابخانه باشید. حرمت امامزاده به متولی است. حرمت امامزاده کتابخانه و کتابداری و علوم اطلاعات را نگهدارید. بعد از شما هم عدهای قرار است از این راه نان بخورند، آن را بد معرفی نکنید. برای حفظ آن تلاش کنید. و دقیقا شنیدهام که برو بابا نفست از جای گرم در میآید. و نه یک بار.
شناخت جامعه از کتابدار بسیار ناقص است. بله در سال 2025 = 1404 هر جا بگوئید من کتابدارم، هنوز نمی دانند کار شما چیست. اغلب به یاد میآورند که به کتابخانه عمومی محل که میرفتیم درس حاضر کنیم، یکی بود که فقط انگشتش را سر دماغش میگذاشت و میگفت هیس. و البته در دانشگاهها اندکی وضع بهتر بود. در مدارس همه کتاب درسی را داشتند و در دانشگاه اینطور نیست و بچه ها اغلب برای کتاب درسی هم که شده به کتابخانه میآمدند. حال در این مقام، کتابداری را در نظر بگیرید، که یک جا نشسته و منتظر که یکی بیاید و خدمتی بکند. در قدیم هم این قبیل کتابداران آسیب رسان بودند و در دوره هوش مصنوعی که دیگر فاتحه هرچه کتابدار را خواندهاند.
هم اکنون کتابخانههای دانشگاهی و پژوهشی هم به چالش کشیده شدهاند. از نزدیک 20 سال پیش به این سوی، هر کتابداری در کتابخانههای دانشگاهی بازنشست شده کسی به جایش استخدام نشده است. کتابخانه علوم دانشگاه تهران از 20 کتابدار در آغاز سال 1390 به 6 نفر کاهش پیدا کرده و کتابخانههای پژوهشی هم میشناسم که به تعطیلی کشیده شدهاند که دلایل گوناگون دارد.
روی سخن من با کتابداران است. همین روزها یکی از کتابخانههای دانشگاهی پزشکی را به من گزارش دادند که رئیسی دغدغهمند، با حضور هوش مصنوعی در حال دادن خدمات وسیع است و هنوز استادان و دانشجویان دارند با نشاط از آن کتابخانه و کتابداران آن کمک میگیرند. فعالیتهای خوب این کتابخانه را یکی از اساتید گرامیِ یکی از دانشگاههای علوم پزشکی برایم تعریف کردند. اینها دیده میشود و حتی توانستند برای گسترش خدمات یکی دو نیرو، شاید بصورت انتقالی بگیرند، چون آنها هم مشکل استخدام کتابدار را دارند. ولی خوشحالم که خُردک شرری هست هنوز.
این بحث را زیاد ادامه ندهم که قبلا بارها گفتهام خلاصهاش همان است که در بالا نوشتم. کتابداران سابق چکار کردید که اکنون مدیران جدید احساس کنند (مینویسم احساس می کنند چون اغلب آنها هم تازه به دوران رسیدهاند و فکر کمتر میکنند)، که بدون کتابدار نمیتوانند دانشکده، پژوهشکده، یا کتابخانه عمومی خودشان را بگردانند. وقتی به شما اعتراض میکردم که خوب چه خلاقیت و نو آوری داشته اید؟ جه جذابیتی ایحاد کردهاید؟ چکار کردهاید که کتابخانه را در نگاه مراجعان همیشگیاش از یک نواختی بیرون بیاورید؟ آیا هر چند یکبار خدمت جدیدی طراحی کردهاید؟ آیا دستِ کمِ کمِ کم دکوراسیون و ظاهر کتابخانه را مانند خانه خودتان سالی یک بار تغییر داده اید؟ آیا هر روز به نیازهای مراجعانتان فکر کرده اید و قبل از آنکه آنها چیز جدیدی بخواهند، شما به استقبال چیزهای نو رفتهاید؟ بارها نوشتیم و گفتیم چرا نشستهاید که یکی بیاید کمک بخواهد؟ پوزخند زدید و به راحتی از مساله عبور کردید. چون حقوق سر ماه میرسید و معتقد بودید کسی که کار نمیکند، حقوق و اضافه کاریش را مرتب میگیرد و کاری هم به کارش ندارند. به خود من گفتید و نه یک نفر از شما، خیلیها. بارها گفتیم، آرامش ظاهری حرفهی کتابخانه در چشم دیگران نوعی رخوت و تنبلی تصور میشود. فعالیتهای پر شور کتابداران باید این تصور را به هم بریزد و بدانند که در این حرفه خیلی کارهای پرنشاط و جدی و بنیادی میتوان انجام داد. به ویژه از نیمه دهه 90 میلادی به این سوی که پای شبکه به کتابخانهها باز شد، امکان طراحی خدمت چند چندان شد،لیکن شما باز هم نشستید و منتظر که کسی بیاید و سوالی بپرسد. نه برادر این رسمش نبود و نیست.
استادان رشته ما هم که در کلاسهای سال اولیها از حرفه تعریف میکنند، نمونه های خوب عملی را میگویند و نه اکثریتی که وقتی به آنها اعتراض میکنید، چرا اینجا نشستهاید و منتظر مشتری هستید به شما میگویند، دلت خیلی خوش است، و صدایت از جای گرم در میآید و فوری فیش حقوقیشان را به شما نشان میدهند که ببین با این حقوق انگیزهای نمانده است. البته یادآوری کنم که این فیش نشان دادنها تازگی ندارد، مربوط به سالهای سال است، به پیش از ابر تورم سالهای اخیر و بی ارزش شدن پول ملی. همیشه مدرک توجیه بیکار نشستن بسیاری از کتابداران و کلا کارمند حرفهایها بوده و هست و این روزها با بی ارزشی پول کشور که حتما بیشتر و غلاظ و شدادتر هم شده است.
من هیچوقت این را از دوستان و همکاران نپذیرفتم و اینک که هیچ حرفی برای گفتن به آنها نمانده، که این بیانگیزگی اکثریت نسبی کتابداران، چه بلایی به روز حرفه آورده و اینک مدیران جدید به ویژه هیات علمیهای غیر کتابدار که فکر میکنند با دو سه پایگاه علمی الکترونیک و چت جی پی تی چه نیازی به کتابخانه داریم را کدام وردلمان بگذاریم. مدیرانی کم صلاحیت و کم دانش و کم تجربه که در همه جا جلوی چشممان هستند. این مدیران حتی در کتابخانههایی که هنوز خُردک شرر شعلهای هست و هنوز کتابدارن از کار موظف مکانیکی فراتر حرکت میکنند هم کمک نمیکنند. نه نیرو میگیرند و نه بودجهای اختصاص میدهند.
البته من هنوز امیدوارم. به نسل جدید کتابدارانی که در عصر گوشیهای هوشمند به دنیا آمدهاند و در سواد رسانه و هوش مصنوعی از استادان و نیز از کتابدارانی چون من خیلی جلوتر هستند، اگر میدان پیدا کنند، توان کاری ایشان از نسلی که همه چیز را به فیش حقوقی ربط میداد، حرفهای بسیار بیشتری برای گفتن دارند. نسلی که دیگر به دنبال فهرستنویسی و ردهبندی نیست، البته آن هم در حد آگاهی از چند و چون کار سازماندهی دانش لازم است ولی نه بیشتر؛ به ویژه با منابع الکترونیکی و شبکه. بیائید تلاش کنیم و کتابخانهها را به نسل جدید کتابداران بسپاریم که زبان دانشجویان هم نسل خود را بهتر می دانند و از این طریق زبان استادان و دانشپژوهان را.
و اما نکته دوم:
این بار باید از جوانان بخواهم که از دستم عصبانی نشوند. ببیند عزیزانم، فرزندانم، تازه کتابدارانِ خوب و عزیز، تا همین امروز هم به عنوان عضوی از جامعه کتابداری و عضوی از کمیته مطالعات صنفی انجمن از هیچ کاری فرو گذار نکرده و نمیکنم. و در همینجا از شما هم دعوت میکنم به کمیته صنفی انجمن بپیوندید و دست در دست هم تلاش کنیم و مشکل را به حد اقل برسانیم. در مورد آزمونهای استخدامی قبلا نظرم را نوشتهام که باز هم تکرار میکنم و با اینهمه طی سالها در کمیته دنبال ارتباط با سازمان امور اداری و استخدامی بوده و هستیم و از هر فرصتی برای ارتباط با این سازمان و بر پایه تحقیقهایی که اساتید و دانشجویان عضو کمیته کرده اند استفاده کردهایم.
تحقیق روی دفترچه های آزمونها، تحقیق روی شرایط احراز پستهای رسمی دولتی و پیشنهاد به سازمان امور اداری و استخدامی که تا سال 1402 مسکوت ماند. کار روی سازمان نظام مدیریت اطلاعات و تحقیق روی مشاغل جدید مورد نیاز کتابخانههای دنیا که بیشتر آنها فناوری اطلاعات و ارتباطات بود.
در سال 1402 حرکت تازه صنفی با آمدن دکتر محمد حسن زاده به ایرانداک آغاز و پیگیری شد. ایشان به عنوان مدیر کمیته/ کارگروه علم اطلاعات و دانش شناسی در شورای گسترش آموزش عالی وزارت عتف پیگیر استخدام فارغ التحصیلان شدند، آنچه هم انجمن انجام داده بود به عنوان دبیر علمی هفتمین کنگره متخصصان علوم اطلاعات در اختیار داشتند و وارد گفتگو با بالاترین مقامهای سازمان امور اداری و استخدامی کشور شدند و کتابداری برای احراز چند پست دردفترچه آزمون امور استخدامی و آموزش و پرورش و .... وارد شد و کتابداران توانستند در رقابت یافتن شغل مناسب شرکت کنند، مطلبی که امسال در آگهی وزارت آموزش و پرورش باز از قلم افتاد و موجب دلسردی دانشآموختگان رشته ما شد و با پیگیری روسای انجمنهای کتابداری و کتابداری پزشکی و نیز ایرانداک به عنوان متولی کتابخانههای دانشگاهی و پژوهشی در وزارت عتف، و مکاتبه و اعتراض به اداره نیروی انسانی آموزش و پرورش، ظاهرا پاسخ کوتاهی به نامه آقای دکتر حسن زاده دادند که به اشتباه از قلم افتاده و در سال آینده مجددا علم اطلاعات و کتابداری در دفترچه آزمون ما خواهد بود.
مطمئن هستم روسای دو انجمن و ایرانداک کوتاه نخواهند آمد و این مطلب دنبال خواهد شد و در آزمونهای استخدامی دیگر مانند آزمون کلی مشاغل سازمان امور اداری و استخدامی نیز بر اساس اعلام نیاز دستگاهها علم اطلاعات و دانش شناسی با 10 تا 15 شغل اعلام نیاز خواهد شد، لیکن اگر از من نمی رنجید صحبتی را که در سالهای گذشته چند بار گفته و نوشتهام اینجا تکرار میکنم.
تعداد دانشآموختگان بیکار بسیار بالا است. این مساله منحصر به رشته ما نیست و تقریبا در همه رشتهها و حرفهها این مشکل در ایران امروز وجود دارد. استخدامهای دولتی با سیاستهای فعلی دولت که در کوچک کردن دولت میکوشد، بسیار محدود است، و حتی اگر رشته ما به دفترچه آزمون هم راه پیدا کند، استخدامها هیچ تناسبی به تعداد بیکاران ندارد. این نکته را در گفتگو با رئیس انجمن دکتر زره ساز هم داشتیم. حتی در محاوره مکتوبی که با هم داشتیم برایم نوشتند: " نکته مهم آن است که دولت از مدت ها قبل تلاش دارد تا خود را کوچک کند و به دنبال حذف یا محدود کردن اغلب مشاغل و پست های دولتی است. و در بسیاری رشتههای همانند رشته ما، که مشاغلشان متکی بر استخدامهای دولتی است استخدام ها تحت تاثیر قرار گرفته است. از سوی دیگر در برخی از حوزه ها همانند آموزش و پرورش سال های سال است که پست کتابدار حذف شده و انجمن تا کنون چندین بار با مدیران سطح بالای آموزش و پرورش از جمله معاونت پژوهشی وزیر جلسه گذاشته و در دوره جدید به وزیر نامه نوشته و خطر حذف پست کتابدار را گوشزد کرده است. و علاوه بر اینها در مورد سازمان امور اداری و استخدامی بارها جلساتی را انجمن و کمیته مطالعات صنفی، و در دوسال اخیر رئیس ایرانداک با این عزیزان برگزار کرده و پست های مختلفی که کتابداران شرایط احراز آنها را دارند پیشنهاد داده است".
درست میفرمایند. بارها این جلسات بوده و مکاتبات زیادی هم انجام شده. دکتر خسروی به عنوان معاون کتابخانه ملی و رئیس انجمن، دکتر فتاحی به عنوان استاد ممتاز و رئیس انجمن و امثال من حقیر هم و همکاران انجمنی به عنوان یک کتابدار عضو کمیته صنفی در مواردی که کانالی یافتهایم با آموزش و پرورش و سازمان اداری و استخدامی بارها جلساتی برگزار شده و بر شرایط احراز پستها و مشاغل مختلف تاکید شده و این کار به عنوان یک راه ادامه خواهد داشت. لیکن در کنار تلاش برای ورود نام رشته به آزمونها که در حال پیگیری جدی است، باید راههای دیگر را هم آزمود.
فارغالتحصیلان ما باید به مشاغل جدید روی بیاورند. مشاغلی که پایههایی در فعالیتهای فناوری و شبکهها و پردازش زبان طبیعی و جستجوهای معنایی و باز هم فناوری دارد. به واحدهایی که میگذرانید نگاهی بیندازید، بسیاری از این دروس در صورتی که درست تدریس شوند، مهارتهای حوزه فناوری اطلاعات است. و بازار جهان سواد فناوری و سواد شبکه را به شدت میطلبد. دقت کنید رشته ما علوم اطلاعات و مدیریت اطلاعات است، و فناوری، لازمه همه رشتههای جهان از جمله کارهای مختلف در رشته ماست. و ترکیب فناوری با رشته ما، امکانات خوبی برای فارغالتحصیل ما به ارمغان میآورد. البته و صد البته با این شرط که لازم است، از حد جزوه و درس و نمره فراتر برویم. لازم است گروههای علم اطلاعات، از آزمایشگاههای فنی دانشگاهها در جهت مهارت افزایی دانش آموختگان استفاده کنند. استادان باید بیشتر حواسشان به رشته باشد و باید جوانان را بیشتر درگیر مهارتها کنند. آموختن مهارت خیلی خیلی خیلی جذابیت دارد. استادان عزیز مطمئن باشید من که نیم قرن در حرفه کار کردهام به شما با قاطعیت میگویم آموزش جدی مهارت به جوانان آنان را به جد میآورد و به رشته وحرفه راغب میکند.
استادان گرامی احتمالا خوب می دانید و اگر به خودتان هم نگاه کنید،به یاد خواهید آورد که جوانان به ویژه در سالهای اول دوره کارشناسی، پا به محیط جدیدی میگذارند و اغلب درگیر بسیاری از علایق خود میشوند که تا آن زمان اجازه نداشتند به آنها بپردازند. آنها هنوز نمیدانند که به مهارتها نیاز زیادی دارند و دانشگاه فقط نمره و گذران واحد و پیچاندن درس و استاد و دانشگاه و امتحان نیست. این بر عهده گروههای آموزشی رشته ما است که با در اختیار داشتن آزمایشگاههای فناوری و بکار گرفتن استادانی از گروه علم اطلاعات و دانش شناسی و رشته های همجوار، با ایجاد جاذبه، دانشجویان را به سمت مهارتهای نوین ببرند، و حتما نتیجهاش را از قبل میتوانید پیشبینی کنید. جلوگیری از خرده شدن توسط رشته های دیگر، و حل شدن در آنها، به ویژه رشته های مبتنی بر فناوریهای اطلاعات و ارتباطات.
و البته اسم رشته را هم یک بار دیگر بررسی کنید، شاید یکی از چندین مشکل موجود هم همین باشد،که گاهی رشته ما نادیده میماند.
منتظر مشارکت همه شما خوانندگان گرامی در این بحث هستیم. خرد جمعی حتما کاراتر و موثرتر از توانائیهای فردی و گروهی محدود است. به ویژه جوانان که حتما ایده ةای نو با خود میآورند. در گفتگو مشارکت کنید، حتما از دل آن راه حلها بیرون خواهد آمد. از طرف کمیته صنفی هم همین بحثها را پیشنهاد میکنم که درباره اش فکر کنید، تا در جلسهای در اوایل شهریور ماه که هوا احتمالا بهتر است، پیرامون آن به صحبت بنشینیم. شاید به حال و هوای بهتری برسیم. ایدون باد.
عمرانی، سید ابراهیم (1404). «مطالبات صنفی دانشآموختگان به کجا میرسد؟: پیرامون حذف دوباره رشته از آزمون استخدامی». سخن هفته لیزنا، شماره ۷۵6، 20 مرداد ماه ۱۴۰۴
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.